تقویت کار گروهی و داشتن اتحاد با وجود اختلاف نظر

متاسفانه ایرانی ها اغلب در کار گروهی ضعیف هستند و در کارهای انفرادی درخشش بیشتری از خود نشان میدهند. این فکت را تقریبا همه ما میدانیم و به همین خاطر تصمیم گرفتم در اینجا چند توصیه مفید برای حل این مشکل ارائه کنم.
اولین نکته این است که باید بدانیم داشتن اتحاد و وحدت حتما نیازی به توافق نظر ندارد، البته توافق نظر، وحدت چشمگیری را به وجود می آورد، مانند آلمانی ها در زمان هیتلر که اکثرا کم کم در مورد بسیاری از مسائل با هم توافق نظر پیدا کردند و پیرو هیتلر شدند. اما در کارهای گروهی نیازی نیست حتما همه افراد باهم توافق نظر داشته باشند و مثل هم فکر کنند بلکه فقط کافیست هدف مشترکی داشته باشند و صادقانه بخواهند که به آن هدف برسند.
اختلاف نظرها را باید پذیرفت و باید به نظر افراد احترام گذاشت. حتی اگر موضوع اختلاف به هدف مربوط شود باید سعی کرد از روش های دموکراتیک آن را حل کرد.
مثلا فرض کنید ده نفر دور هم جمع شده اند تا یک سایت برای کسب و کارشان طراحی کنند. هرکسی نظری میدهد. نظر همه افراد را میتوان بررسی کرد و کسی یا کسانی که در زمینه طراحی، تحصیلات و تجربه بیشتری دارند، باید مشارکت بیشتری داشته باشند. اما در نهایت اگر اختلاف نظر اساسی در تصمیم گیری وجود داشته باشد می توان در مورد موضوع مورد نظر، همه پرسی کرد و نتیجه را براساس رای دیگران پذیرفت.
سود بردن از نظر افراد مختلف کار هوشمندانه ای است. البته این به این معنا نیست که ما بخواهیم صرفا به حرف مردم گوش بدهیم، بلکه باید در مواردی که شک وجود دارد یا اختلاف نظر وجود دارد، از نظر افراد بیشتری بهره گرفت. مثلا فرض کنید که چند نفر به مارک زاکربرگ گفته اند که بعد از خرید اینستاگرام، دیگر بهتر است سایت فیسبوک را تعطیل کند و این سایت آینده خوبی نخواهد داشت.
حالا مارک میتوانست بعد از شنیدن نظر این افراد کاملا به آنها بی توجه باشد و کار خودش را کند، هم اینکه میتوانست با چند مشاور دیگر در این حیطه مشورت کند و یا اینکه همه پرسی بین افراد متخصص بگذارد تا ببیند اکثریت چه میگویند.
مثال فوق برای این بود که شما متوجه بشوید همیشه اینطور نیست که از ابتدا شما درگیر یک کار گروهی باشید، بلکه ممکن است هرزمانی شرایط به گونه ای شود که شما نیاز به کار گروهی و بهره گرفتن از عقاید دیگران پیدا کنید.
یک فرد باهوش و آگاه، همیشه حواسش به این مورد هست و بعد از آن باید بتواند اختلاف نظرها را مدیریت کرده و آنها را سودمند کند.
اختلاف نظر به نوبه خود، چیز بدی نیست. اتفاقا زمانی که همه، موافق چیزی هستند باید نگران بود. مثال های آن نازیسم و استالین هستند.
آنچه باید در تعلیم و تربیت مورد توجه قرار بگیرد تحمل نظرات مختلف و داشتن اتحاد با وجود اختلاف نظرات است. دومین نکته این است که باید اهداف به صورت واضح و روشن و کاملا شفاف ارائه شوند تا افراد تصمیم بگیرند که آیا میخواهند به این اهداف دست پیدا کنند یا نه؟
اگر افراد هدف را پذیرفته اند، حالا اختلاف نظرها را باید به گونه ای که گفته شد مدیریت کنند و این را سرلوحه کار قرار بدهند که برای داشتن اتحاد نیازی به توافق نظر روی همه چیز و شبیه هم فکر کردن نیست، فقط کافیست هدف را قبول کرده باشیم. برای حل باقی مسائل حتما راه های دموکراتیک و مطمئنی وجود دارد.