تمرکز فکر حرفه ای چیست؟

مطلب مربوط به تمرکز فکر حرفهای از کتاب روانشناسی هیپنوتیزم تالیف کابوک انتخاب شده است.
دارندگان شغل و حرفه های مختلف پس از سالها کار و تمرین ، تکامل روانی خاصی می یابند که هنگام شروع کار فکرشان خود به خود متمرکز میشود.
یک نفر هنرمند، شاعر ، نویسنده، سخنور، نقاش و هرکسی که در هر شغل و حرفه ای کار میکند به مرور ایام نسبت به شغل و حرفه خود تمرکز فکری خاصی می یابد.
مثلا یک نفر شاعر یا نویسنده سعی میکند در موقع خلوت و سکوت به خلق شاهکار خود ادامه بدهد و در چنین وضعی این شاعر و نویسنده وضع روانی خاصی پیدا میکند که با حالت عادی متفاوت است، در کارش غرق میشود، شاید صدایی را نشنود، احساس سردی و گرمی در آن لحظه نمیکند، متوجه گرسنگی و تشنگی خود نیست و وقتی از کارش فارغ میشود اینطور احساس میکند که نیمه خواب بوده است و می فهمد که وضع روانی خاصی داشته است.
گوته شاعر بزرگ آلمانی میگوید:
تو مرا شاعر میخوانی ولی کس دیگری در کنار من وجود دارد که اشعار را به من الهام میکند.
در حالت تمرکز فکر ، انسان از حالت عادی از حوزه شعور ظاهر خارج میشود و به دنیای شعور باطن و ناخودآگاهی فرو میرود.
وقتی شما مشغول بازی شطرنج هستید فکرتان متمرکز است و این تمرکز فکر را ظاهری یا سطحی میگویند و همینطور است هنگامی که مشغول خواندن روزنامه یا کتابی هستید و یا مشغول تماشای برنامه تلویزیون می باشید در همه این حالات شما فکرتان متمرکز است ولی در همان حال در ضمیر شما تمایلاتی نهفته است و این تمایلات عبارتند از علاقه به شهرت و عشق و ثروت، علاقه به زن و بچه، جاه طلبی و ترقی ، علاقه به زنده ماندن و ممکن است صفات ناپسندی هم وجود داشته باشد مانند: کینه، حسد، دشمنی و نظایر آن.
همه این علایق شبیه سیم های مسی نیروی برق درون شما را که همان نیروی روانی است تخلیه میکنند.
حال اگر شما این سیم های مسی را قطع کنید، تمرکز فکر باطنی نیز به وجود خواهد آمد.
عده ای از دانشمندان علم هیپنوتیزم، هیپنوتیزم را نوعی تمرکز فکر میدانند، از جمله جیمز برید.
او آزمایشات زیادی روی اشخاص انجام داد تا در نهایت به این نتیجه رسید که وقتی سوژه متوجه یک نکته یا موضوع میشود و چنان مغز و فکر سوژه جذب و متمرکز آن میشود، سایر مطالب و موضوعات به کلی کنار رفته و نمی توانند شخص را تحت تاثیر قرار دهند.