جمجمه های کریستالی از عجایب جهان باستان

به نظر می رسد باستان شناسان بر سر اینکه 13 جمجمه ی تمام کریستالی در کجا ساخته شده است با هم اختلاف نظر دارند، زیرا این جمجمه ها اولین بار در جایی از مکزیکو تا پرو پیدا شده اند. اگر چه فرانسین می گوید حتی در روزگار او (1500 میلادی)، جمجمه های کریستالی به فرهنگ و رسوم آزتک، اینکان و مایان شناخته شده بود. این اطلاعات را می توانید در سایت پیدا کنید، می گوید: جمجمه های یافت شده در هر نقطه ای حدود 5000 تا 36000 سال قدمت دارد.

حتی ماهرترین سازندگان کریستال و بلور نمی دانند این گنجینه های گرانبها چگونه ساخته شده اند یا چگونه تا به حال سالم باقی مانده اند، اما شبیه جمجمه های انسان هستند، تعداد زیادی مانند جمجمه میشل هجز معروف، حتی شامل یک استخوان آرواره ی متحرک هستند.

این جمجمه ی مصنوعی مشهور ظاهرا” در سال 1924 توسط فرمانده ی توپخانه ی میشل هجز پیدا شد، که ادعا کرد دخترش، آنا، این را کشف کرده است. اما برای اثبات آن، مدرکی وجود نداشت؛ در حقیقت، موزه ی بریتانیا عقیده داشت که میشل هجز آن را در حراجی در سوسبایس لندن در سال 1943 خریداری کرده و شواهدی بر این ماجرا نیز موجود است.

کسانی هم وجود دارند که می گویند میشل هجز فرمانده ی توپخانه این اسکلت را به منظور تأمین بودجه ی لشکرکشی های گوناگون خود ساخته است. بخشی از این تفکر به تاریخچه ی مبهم اسکلت برمی گردد و بخش دیگر این که، اگر چه این اسکلت بیشتر از بقیه ی اسکلت ها در معرض دید عموم قرار گرفته بود، آنا میشل هجز بعدها دیگر اجازه ی انجام آزمایش بر روی آن را نداد. مطمئنم فرقی نمی کند که: این اسکلت در خرابه های کهن مایان کشف شده باشد یا در معبدی در بیلمایز و یا آنا هم در محل اکتشاف اسکلت حضور داشته یا نه در هر صورت از شکوه و عظمت این گنجینه ی گرانبها کاسته نمی شود.

اسکلت میشل هجز از کریستال کوارتز شفاف ساخته شده است و کاسه ی سر و آرواره هر دو از یک جنس هستند.(این موضوع که اسکلت به یک زن یا مرد تعلق دارد موضوعی بحث برانگیز است، اما به دلیل اندازه ی جمجمه، گونه های کشیده و وضعیت بسیار شکننده ی آن، حدس می زنم متعلق به یک خانم باشد.) با وجود این که آزمایش های زیادی بر روی آن انجام گرفت، هیچ کس نتوانست بگوید که این اسکلت چگونه تراشیده شده است. آزمایشات انجام شده با آزمایشات قبلی متفاوت بود حتی دانشمندانی که اصرار داشتند این کار سبب خرد شدن کریستال می شود از سالم ماندن آن تعجب کردند. به منظور پیدا کردن خراش هایی بر روی آن بسیاری از جمجمه ها تحت آزمایش های میکروسکوپی قرار گرفتند ولی هیچ اثری یافت نشد، که بتواند اثبات کند آنها به وسیله ی تکنولوژی و ابزار فلزی امروزی تراشیده شده اند.

فرانک دورلند باستان شناس هنری این آزمایش ها را بر روی جمجمه ی بلورین میشل هجز در آزمایشگاه هیولت پاکارد در سال 1970 مورد بازنگری قرار داد و بهترین فرضیه اش برای ساخت اسکلت این بود که آن ابتدا به صورت ناصاف توسط قلم تراشیده شده و سپس توسط محلول سیلیکونی ماسه و آب خطوط تراش آن بر طرف شده و تخمین زده بود حدود 300 سال طول می کشد تا انسان بتواند با دست آن را بسازد.

فرانسین روح راهنمایم گفت جمجمه های کریستالی از قالب های صافی تهیه شده اند که مواد آن شبیه به تیتانیوم ماست. کوارتز را به نوعی حرارت داده، در قالبی ریخته و به آرامی سرد کرده اند. در آن زمان، 15 نه، بلکه 13 جمجمه، به نقاط مختلف آندلس فرستاده شد؛ در اثر مهاجرت و جنگ، این اسکلت ها در سراسر آمریکای لاتین پخش شد.

به غیر از جمجمه ی میشل هجز، جمجمه های دیگری کشف شدند که عبارتند از جمجمه ی آزتک، آماتیست، جمجمه ی کریستالی پاریس، جمجمه ی تگزاس، که ماکس هم نامیده می شود؛ جمجمه ای تی، به خاطر حالت جمجمه و محفظه ی بزرگ آن، همانند جمجمه ی فضایی به نظر می رسد (اگرچه، سر انسان ها در همه سایز و همه شکل وجود دارند، بنابراین زود نتیجه نمی گیریم آن واقعا” اسکلت یک موجود فضایی است)؛ جمجمه ی کریستال مایان، جمجمه ی رز کوارتز که بزرگتر است و تراشی شبیه به جمجمه ی میشل هجز دارد، جمجمه ی رنگین کمان، جمجمه ی حقه باز، جمجمه ی آگاتاچیپ و جمجمه ی شانارا (که کمی درباره ی آن صحبت خواهیم کرد). جمجمه های کریستالی دیگری نیز وجود دارند، اما معلوم شده است که بسیاری از آن اخیرا” ساخته شدند و بنابراین جزء 13 جمجمه ی عتیقه اصلی دسته بندی نمی شوند.

شگفت انگیز این که، دیگر جمجمه ی آزتک در موزه ی انسان شناسی لندن به نمایش گذاشته نمی شود، کارکنان و بازدید کنندگان موزه ادعا کرده اند که شاهد حرکت خود به خود این اسکلت درون جعبه ی محافظ بوده اند. فرانسین می گوید حرکت آن به این دلیل است که کریستال یک رسانای انرژی است و به سوی بالاترین درجه ی پرتو افشانی انرژی الکتریکی پیش می رود. به عبارت دیگر، افرادی با انرژی جنبشی (که به صورت حرکت اشیاء خود را نشان می دهد) می توانند علت اصلی حرکت جمجمه باشند. (بعدا” در این کتاب درباره ی انرژی جنبشی بیشتر برای شما صحبت خواهم کرد.)

فرانسین می گوید، همانند سنگ های به کار رفته در اهرام مصر، هنوز نتوانسته ایم به تکنولوژی به کار رفته در جمجمه های کریستالی دست یابیم. چون کریستال همیشه یک رسانا بوده است (اولین رادیوها مجموعه های کریستالی قدیمی بودند) متوجه می شویم در گذشته از این دانش جهت ساخت جمجمه ها استفاده کرده اند. فرانسین همیشه می گوید این اسکلت های مصنوعی ساخته دست اجداد اوست که در تراشیدن و صیقلی دادن با ماسه ی پودری سفید، مهارت خاصی داشتند و اینها ظاهرا” به عنوان سمبل مذهبی بودند که به هزاران سال قبل از تولد فرانسین تعلق داشتند. این سمبل ها برای اجداد فرانسین نمادی برای دو چیز بودند: (1) زندگی گذراست و (2) همیشه باید مرگ را بپذیریم و به خاطر داشته باشیم که روزی خواهیم مرد. جالب است که بدانیم جوامع مکزیکی هنوز مرگ عزیزان خود را گرامی می دارند، مراسم بزرگداشتی در (دی دو لاس مویرتوس) «روز مرگ» بر پا می کنند. فرانسین همچنین می گوید در ده سال گذشته، مردم سعی کردند تعداد این اسکلت ها را دو برابر کنند، به همین دلیل امروزه در مورد وجود 13 اسکلت شبهه ایجاد شده است.

همچنین یادم می آید یک بار فرانسین به من گفت در رأس همه ی هرم های جهان، کریستالی قرار دارد. او این دانش را از اجداد خود به ارث برده بود. حتی امروزه، ما کریستال را به دلیل خاصیت جذب ابعاد منفی به صورت جواهرات به دست و گردن خود می آویزیم. یک امریکایی بومی سنتی که سال های طولانی از عمرش را پشت سر گذاشته ادعا می کند اگر بدبین نباشیم و کوته فکری را کنار بگذاریم، می توان کریستال ها را به عنوان ابزاری برای دیدن چیزهای شیطانی و دوری از آنها همانند مرهمی برای بهبودی دردهای بیمار، به کار برد. آیا آنان سعی می کنند به ما بگویند که کریستال ها می توانند شفابخش باشند؟ بله. آیا کریستال های مصنوعی حالت تله پاتی دارند؟ بله.

هیچ تردیدی وجود ندارد که جمجمه های کریستالی (حداقل اصیل ترین آنها) دارای نیروی شفابخشی و مانند این هستند، زیرا افراد بی شماری این تأثیرات فوق العاده را حس کرده اند. من معتقدم این خواص را مدیون نیروی نسل های اسکلت، الکتریسیته و قدرت خداوندی هستیم.

در حقیقت، یکی از شگفت انگیزترین قسمت های تحقیقات جمجمه های کریستالی این است که اطلاعات دقیقی را در اختیار بسیاری از مدیوم ها درباره ی وقایع گذشته از جمله آتلانتیس و همچنین آینده قرار می دهد.

منبع: کتاب اسرار و عجایب جهان | تالیف: سیلویا براون

پاسخی بدهید