قدرت های ماورا طبیعی و فرا انسانی

تنها شمار اندکی از آدمیان اعتقاد دارند که جهان بسیار غریب تر از آن است که در حیطه ی قوانین علمی بگنجد. ما بیشتر اوقات نمی خواهیم درباره ی شگفتی های جهان بیندیشیم. وقتی با کسانی روبرو می شویم که صاحب نیروهای عجیب هستند، نیروهایی که آنها را قادر می سازد قوانین طبیعی که ما را محصور کرده نادیده بگیرند، ترجیح می دهیم درباره ی آنها به چند و چون نپردازیم، به دلیل آنکه توضیح واضحی برای این نیروها نداریم.

این قدرتها زندگی را بسیار مرموز و پیچیده جلوه می دهد و تهدیدی محسوب می شود علیه امنیتی که دوروبر خود بوجود آورده ایم. زمانی هم به آنها فکر می کنیم در جستجوی کشف خدعه و نیرنگ هستیم تا ثابت کنیم همه چیز به همانگونه است که ما می پنداریم تا احساس امنیت در ما دوباره باز گردد. اما این نیروهای غریب یقه ما را می چسبند و در گوش ما زمزمه می کنند.

در سراسر تاریخ مدون، آدمیان محو این نیروها شده اند و در عین حال از آنها ترسیده اند.

در تاریخ معاصر بررسی های گوناگونی بر روی این استعدادها انجام شده و توضیحات فرمول بندی شده برای آنها ارائه شده که ظاهرا” همه چیز را منطقی جلوه می دهد اما فرض کنیم کسی جلو چشم شما بتواند ساعت ها را از کار بیندازد یا قاشق و چنگال را تنها با نگاه کردن به آنها خم کند. اینها کارهای چندان مهمی نیست اما چگونه می توان آنها را توضیح داد؟ پس ناچاریم که از نو و با دقت درباره همه اینها بیندیشیم.

در تابستان 1974 در لندن جوانی را ملاقات کردم به نام یوری گلر ابتدا قصد داشتیم فیلمی درباره ی زندگی او بسازم یوری بود خوش قیافه و کمی عصبی. قرار شد ناهار را با هم در رستورانی بخوریم.

میزی را در گوشه ای اشغال کردیم. پیش از غذا یوری گفت: می خواهد چیزی را برای من نمایش دهد.«البته نمی دانم که می توانم یا نه، بعضی اوقات نمی شود.»

اول از همه با آزمایش تله پاتی شروع کردیم. (انتقال افکار بدون استفاده از پنج حس) یوری کارتی را که روی میز بود برداشت و از من خواست بر روی آن تصویری رسم کنم. من کاریکاتوری را بر روی آن کشیدم. این کار چند ثانیه طول کشید.

دست من جلو کارت بود و یوری هم بطرف دیگر نگاه می کرد. بعد از من خواست آن شکل را در ذهنم مجسم کنم. یک دقیقه گذشت. یوری گفت: « بنظر مشکل می آید. شکل آمیب را کشیدی؟» بعد به آرامی و با تردید شروع به کشیدن آن کرد.

گفتم: «درست است ادامه بده.» او با سرعت شکل را تمام کرد. بعد کار شگفت انگیز دیگری کرد. به آرامی به قاشق ضربه ای زد و قاشق را کج کرد. سپس دستش را برداشت زمان دو ساعت به عقب بازگشته بود او کلید مرا هم شکست. آن را روی رادیاتور شوفاژ گذاشت و بعد از چند ثانیه گفت:« شروع شد.» و کلید دو تکه شده بود.

کار بعدی انتقال تصویر از راه تله پاتی بود. تصویر را من می باید دریافت می کردم. ابتدا ذهنم خالی بود. بعد اولین چیزی را که بنظرم رسید کشیدم. این علامت را   . او کارتی را به من نشان داده که همین علامت را بصورت معکوس کشیده بود فهمیدم که او چپ دست است.

وقتی از او جدا شدم سخنان یک متخصص را که نسبت به کارهای گلر بدبین بود بخاطر آوردم. او به من هشدار داده بود که مواظب باشم کلک نخورم. فکر کردم پس کارهای او می تواند نیرنگ باشد. برای مثال خم کردن قاشق و عقب بردن ساعت کارهایی بود که شعبده باز ماهر هم به آسانی می توانست از پس آنها برآید. اما چگونه توانسته بود نقاشی مرا تقلید کند. اگر این کار را با نیروی تله پاتی انجام داده بود پس کارهای دیگر او نیز می توانست واقعی باشد.

چند ماه بعد من و تدباستین یک دانشمند فیزیک کوانتوم در تلویزیون ظاهر شدیم تا درباره نیروهای فرا طبیعی گفتگو کنیم.

وقتی اسم یوری گلر را بردم و گفت کارهای او واقعی است و بر روی او آزمایش های متعددی انجام داده است. او یک بلور را که درون ظرفی مهر و موم شده قرار داشت با نگاه کردن چند تکه کرد. باستین تأکید کرد هیچ راهی برای آنکه یوری توانسته باشد بلور را لمس کند وجود نداشته است.

منشأ نیروهای خارق العاده یوری گلر در کجاست؟

شاید پاسخ در ضمیر ناخودآگاه او باشد. در سالهای اخیر فرا روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که پولترژیست یا پدیده ی ارواح نا آرام (که سر و صدا بوجود می آورند یا اشیاء را به حرکت وامی دارند) از ضمیر ناخودآگاه جوانانی سرچشمه می گیرد که مشکلات بلوغ آنها را دچار پریشانی کرده است.

از طرفی دیگر بعضی از محققان عقیده دارند که پولترژیست وجودی مجزا دارد ، حقیقت هرچه هست اینطور بنظر می آید ضمیر ناخودآگاه نیرویی فراهم می کند که بر اشیاء تأثیر می گذارد. شاید نیروهایی که باعث شکستن کلیدها و ساعتها می شود از ضمیر ناخودآگاه نیرویی فراهم می کند که بر اشیاء تأثیر می گذارد.

آیا همه ما دارای این نیروها هستیم؟ و این نیروها برای هرکس که بداند چگونه از آنها استفاده کند قابل دسترسی هستند؟

منبع: کتاب سفر به ناشناخته ها، نیروهای اسرار آمیز بشر – تالیف: کالین ویلسون

مطالب مشابه از ذهن آموز:
پاسخی بدهید