مقاله پولدارها دلسوزترند یا فقرا ؟
عده زیادی از افراد هر جامعهای خصوصا فقرا ، فکر میکنند که پولدارها اکثرا آدم های بدی هستند و دلشان به حال کسی نمیسوزد.
این گاهی درست است، چون برخی از آنها یاد گرفتهاند فقط فکر خود و اهدافشان باشند و نسبت به محیط اطراف بی رحم و بی تفاوت باشند.
همچنین عدهای معتقدند به این علت که زندگی برای طبقات فقیر جامعه سختتر است آنها بیشتر دنبال منافع خود هستند و اکثر اوقات دروغگویی و کلاه گذاشتن سر دیگران را با این توجیه که چارهای نداریم و کسی به دادمان نمیرسد انجام میدهند.
چندین سال پیش وقتی در مغازه ای فروشنده بودم، یک زن برای خریدن کالایی که قیمتش 5 هزار تومان بود آمد و گفت مغازه بالاتر آن را میدهد 2 هزار تومان!
من هم گفتم خیلی عالیه، از همون بخر برای ما هم بخر چون ما خودمون گرون تر از 2 تومان میخریم که داریم 5 میفروشیم.
او هم گفت نه دیگه حالش رو ندارم برم تا اونجا میخوام از شما بخرم، به من بدید 2 تومن.
منم اصرار کردم که کمتر از 5 نمیشه و از همون مغازه بخر.
مشخص بود که دروغ میگفت و حاضر نبود از مغازه بیرون برود.
مشخص بود که وضع مالی خوبی هم ندارد، اگرچه من در آنجا اختیار نداشتم که چیزی را کمتر از قیمت مشخص شده بفروشم اما اگر از اول با صداقت میگفت پول ندارم و فقط 2 هزار تومان همراهم هست احتمال داشت که من از جیب خودم مابقی پولش را بدهم اما با این دروغ، کار را برای خودش پیچیده و سختتر کرده بود.
طرفداران عقیده فوق بر این باورند که ثروتمندان بیشتر با فقرا ابراز همدردی میکنند و کارهای خیر و نیکوکارانه بیشتری انجام میدهند اما چون مردم قشر فقیر و متوسط با دید منفی و تنفر به زندگی ثروتمندان نگاه میکنند متوجه این همدردی و کارهای خیر آنها نمی شوند.
مانند بسیاری از بازیگران سینما که کارهای خیر زیادی انجام دادهاند اما اکثر مردم دید منفی نسبت به آنها دارند.
عده ای هم برخلاف این موضوع فکر میکنند.
آزمایش روی پولدارها و فقرا
دکتر پاول پیف و همکارانش در دانشگاه برکلی تحقیقاتی را انجام دادند که نتیجه آن در نشریه شخصیت و روانشناسی اجتماعی به چاپ رسید.
طبق این تحقیق مشخص شد فقرا تمایل بیشتری برای بخشش و کمک به نیازمندان دارند اما اکثر اوقات به خاطر محدودیتهایی که دارند نمیتوانند آنگونه که واقعا میخواهند با نیازمندان همدردی کنند.
دکتر پیف در آزمایشات خود افرادی را انتخاب کرد بدون اینکه آنها بدانند برای چه هدفی آزمایش میشوند.
سپس تعدادی کارت اعتباری در اختیار آنها قرار داد و به آنها گفته شد که شخصی در اتاق دیگری نیاز به کمک دارد و بررسی شد که هرکدام از افراد موجودی چند عدد از کارتها را برای آن فرد حاضرند خرج کنند و چند کارت را برای خودشان نگه خواهند داشت.
نتیجه آزمایش این بود که طبق اطلاعات ثبت نام در آزمایش، افرادی که وضعیت مالی ضعیفتری داشتند کمک بیشتری کرده بودند.
همچنین یک مورد جالب در این آزمون این بود که به آنها گفته شد اگر در آینده درآمد بالاتری داشته باشید چند درصد از آن را ماهیانه به نیازمندان یا خیریه کمک خواهید کرد؟
به عنوان مثال اکنون فردی ماهی 1 میلیون تومان درآمد دارد.
به او میگوییم اگر درآمد تو ماهی 5 میلیون تومان بشود چند درصد از آن را حاضری به خیریه کمک کنی؟
اکثر افراد مبلغی را در نظر میگیرند و با رضایت کامل میگویند اگر درآمدم به این مقدار برسد، هرماه فلان مبلغ را به خیریه خواهم داد.
در صورتی که افرادی با این درآمد یعنی با درآمد 5 میلیون درماه هیچ مقدار از درآمد ماهیانه خود را به خیریه نمیدهند.
در بخش دیگری از این آزمایش، تعداد مساوی ثروتمند و فقیر را در سالنهای ویدیو کنفرانس قرار دادند و به آنها فیلمهایی زنده از مناطق فقیر نشین امریکا نشان دادند.
جالب بود که در این مرحله از آزمایشات، افراد فقیر و افراد ثروتمند به یک اندازه تحت تاثیر قرار گرفتند و این تنها مرحلهای بود که هر دو قشر در آن برابر بودند.
اما نتایج کلی آزمایشات فوق که البته جامعه آماری محدودی را مورد بررسی قرار داده بود نشان داد که افراد فقیر دلسوزتر از افراد ثروتمند هستند.
Paul Piff/ Berkeley/ Journal of personality and social psychology