چگونه روحیه قوی داشته باشیم؟

برای داشتن روحیه قوی باید چه کنیم؟
ذهنتان را مثل یک خانه مرتب در نظر بگیرید، خانهای که هیچ وسیله اضافی و بی فایده و اعصاب خردکنی ندارد.
چه میشد اگر فقط می توانستید ذهنتان را با افکار مثبت ، الهام بخش و آرامش بخش پر کنید؟
یک لحظه ذهنتان را مثل یک آسمان صاف در نظر بگرید که هیچ ابری در آن وجود ندارد.
آسمانی که خودتان می توانید تصمیم بگیرید چه چیزی در آن حرکت کند.
اگر این آسمان صاف ذهنی، این قدر لازم و خواستنی است پس چرا ما اینقدر غرق فکریم و چرا فیلترهای کمی برای جداسازی افکار مثبت و لازم از افکار منفی و غیرضروی داریم؟
مغز قدرتمند ما دائم مشغول پردازش همه نوع تجربه و تحلیل کردن آنها در قالب افکار می باشد.
افکارمان تعیین میکنند چه چیزهایی را واقعیت فرض کنیم.
ما میتوانیم افکارمان را کنترل و هدایت کنیم ولی اینطور به نظر میرسد که خود افکارمان هم میتوانند ما و احساسات مان را کنترل کنند.
فکر کردن در حل مساله، تصمیم گیری و برنامه ریزی، امر لازمی محسوب می شود،
ما دلمان میخواهد مثبت اندیش باشیم و روحیه قوی داشته باشیم،
ولی ذهن در بین زمان های مربوط به فعالیت های ذهنی، مثل میمونی وحشی سرکشی میکند و شما را به وادی افکار منفی می کشاند.
مکالمه همیشگی و درونیتان، حواستان را از آنچه که در اطرافتان و همین حالا اتفاق میافتد پرت میکند. (در آموزش سکوت ذهن روش رهایی از این مکالمه گفته شده است.)
باعث میشود تجربه ارزشمندی را از دست بدهید و شادی زمان حال را هم از بین می برد.
افکار پریشان و فکر کردن به گذشته و آینده
ما به اشتباه تصور میکنیم که باید بیشتر و با جدیت فکر کنیم و دلیل ناراحتی یا نارضایتیمان را گیر بیاوریم و کشف کنیم.
سعی میکنیم وسایل، افراد و تجربه هایی را شناسایی کنیم که احتمالا نمیگذارند ما به آرزوهایمان برسیم و باعث ناراحتی مان شدهاند.
هرچه بیشتر در نارضایتی هایمان عمیق تر شویم غمگین تر میشویم.
وقتی به آینده فکر میکنیم یا در گذشته دنبال جواب سوال هایمان میگردیم افکارمان به ما احساس بی قراری، تهی بودن و اضطراب می دهند.
در واقع تقریبا همه افکار منفی که دارید یا به گذشته مربوط هستند یا به آینده.
حتی وقتی از افکار آزار دهنده درمانده شده اید، باز هم خیلی راحت درگیر دور باطل افکار حسرت بار گذشته و نگران کننده آینده میشوید.
حالا نه تنها با افکارتان سر و کله می زنید، که باید با ناتوان بودنتان در خلاص شدن از این افکار هم کلنجار بروید.
هرچه بیشتر این افکار منفی در ذهن تان تکرار شوند حالتان بدتر میشود.
انگار که دو نفر هستید، یکی که فکر میکند و دیگری که قضاوت میکند.
کسی که فکر میکند و کسی که میداند دارید فکر میکنید و بد بودن آن افکار را سرزنش میکند.
این چرخه افکار و قضاوت، احساسات بدی در ما به وجود می آورند.
هرچه افکارمان بیشتر درمورد ترس، گناه و حسرت باشد، بیشتر دچار استرس ، افسردگی و عصبانیت میشویم.
بعضی وقت ها افکارمان ما را با احساسات بد، فلج می کنند و دقیقا همین احساسات هستند که حس صلح و رضایت درونی ما را از بین می برند.
احساس ناتوانی در کنترل افکار و عدم داشتن روحیه قوی
هرچند افکار ما، مقصر شماره یک این مقدار از پریشانی هستند ولی باورمان شده که در این مورد کار خاصی از دستمان بر نمی آید.
شما نمی توانید مانع فکر کردن شوید درست است؟
نمی توانید مغز را به صورت خودآگاه خاموش کنید و خودتان را از شر آن پچ پچ های ذهنی و احساسی خلاص کنید که نمی گذارند از زندگی لذت ببرید.
آیا سرنوشت اینطور مقدر کرده که ما همیشه قربانی ذهن مان باشیم؟
آیا باید بگذاریم ما را با نگرانی ، حسرت و اضطراب دنبال خودشان بکشند؟
آیا راهی هست که بتوان ذهنی صاف، رها از منفی گرایی و رنج داشت؟
شاید فکر کردن، کاری اتوماتیک و غیرقابل کنترل به نظر برسد ولی خیلی از الگوهای فکری ما از روی عادت هستند و بدون فکر انجام میشوند.
شما خیلی بیشتر از چیزی که فکرش را میکنید روی افکارتان کنترل دارید.
وقتی یاد بگیرید چگونه باید ذهنتان را کنترل کنید، دری باز میکنید به سوی خلاقیت ، انگیزه و روحیه قوی که درست پشت سرِ بهم ریختگی افکارتان بوده است و شما آن را نمی دیده اید.
از طریق تمرین های مختلف تمرکز حواس و عادت های کارآمد می توانید افکارتان را خلع سلاح کنید.
میتوانید فضای فکری بیشتری برای خودتان به وجود آورید و از شادی و آرامش درونی تان لذت ببرید.
چنان شفافیتی در ذهن تان خواهید داشت که می توانید مهم ترین کارهای زندگی را در اولویت قرار دهید.
اهمیت تنفس در افزایش روحیه
با اینکه روزانه حدودا 20 هزار بار نفس میکشید، احتمالا خیلی به تنفس کردنتان فکر نمیکنید.
مغزتان به صورت خودکار، نفس کشیدنتان را با نیاز بدنتان هماهنگ میکند.
وقتی از پله ای بالا می روید یا میدوید با خودتان نمیگویید بهتر است عمیق تر نفس بکشم تا اکسیژن بیشتری به عضلاتم برسد.
این کار خود به خود انجام میشود.
با این حال اگر بخواهید به نفس کشیدنتان مسلط شوید، قدرت انجام کار را دارید.
می توانید نفس کشیدنتان را آرام تر کنید،
از قفسه سینه یا شکم نفس بکشید یا حتی نفس های تان را عمیق تر یا کوتاه تر کنید.
کم کم به تنفس تان توجه کنید،
دقت داشته باشید که در طول روز چگونه هوا را به داخل می کشید و بعد بیرون می دهید.
حواستان باشد که از بینی نفس بکشید، نه از دهان.
بینی تان مکانیسمی دفاعی دارد که جلوی ورود ناخالصی ها و هوای به شدت سرد به بدنتان را میگیرد.
وقتی هوا را وارد بدن تان می کنید، از تنفس شکمی استفاده کنید و آرام شکم تان را بیرون دهید.
طوری نفس بکشید که انگار دارید با هوا شکم تان را پر می کنید.
تنفس شکمی در ضمن حرکت دادن دیافراگم به نوعی ارگان های شکمی را ماساژ میدهد.
یکی از بهترین روشها برای دوری از افکار منفی و داشتن روحیه قوی تنفس آرام و عمیق است.
این تنفس متمرکز، باعث تحریک سیستم عصبی پاراسمپاتیک می شود.
ضربان قلب تان را کم میکند، به عضله ها آرامش می بخشد،
ذهن را آرام میکند و عملکرد مغز را به حالت عادی برمیگرداند.
تنفس عمیق کمک می کند با بدنتان ارتباط برقرار کنید،
حواستان را از نگرانیها پرت میکند و سر و صدای درون مغز تان را ساکت میکند.
تغییرات روان شناسی را که با تنفس عمیق اتفاق می افتد به نام پاسخ آرمیدگی میشناسند.
از کتاب: پاکسازی ذهن برای موفق شدن در زندگی، راهی بی نظیر برای از بین بردن ترس، اضطراب و افکار منفی / نوشته: بری داونپرت / ترجمه: شادی حسن پور