نقد فیلم کی پکس K-PAX و پایان داستان

نقد فیلم K-PAX

+ نکته اصلی فیلم که کمتر کسی  متوجه آن میشود!

اگر از فیلم های سبک Shutter Island که معمایی در حیطه مسایل روحی و روانی را پیش رویتان قرار می دهند و قضاوت را به عهده شما می گذارند خوشتان می آید حتما باید این فیلم خوش ساخت با بازی بی‌نظیر کوین اسپیسی را ببینید.

اما این فیلم به سادگی فیلم جزیره شاتر که لئوناردو دی کاپریو بازی میکرد نیست.

کی پکس از روی کتابی با همین نام ساخته شده است.

داستان با ذکاوت خاصی شکِ شما به سالم بودن یا دیوانه بودن پروت که شخصیت اصلی فیلم است و ادعا میکند از سیاره ای به نام کی پکس آمده است برطرف میکند و در آخر شما را قانع میکند که او دیوانه بوده است.

اما در این نقد شما متوجه می شوید که فیلم در بطن خود می خواهد بگوید پروت راست میگوید!

قبل از خواندن این نقد اگر فیلم ندیده اید ادامه مطلب را نخوانید چون داستان فیلم لو میرود.

سعی کنید نسخه دوبله فارسی را ببینید، چون کیفیت بسیار خوبی دارد.

K-pax کوین اسپیسی

فیلم از کشش بسیار خوبی برخوردار هست و تا آخر شما را در جای خود میخکوب میکند.

داستان فیلم کی پکس k-pax

شخصی یکهو با درخشش نوری در آسمان در یک مترو پدیدار می شود.

نام او پروت است.

در این حین، کیف دستی یک زن به سرقت می رود و پروت به آن زن که به زمین افتاده است کمک میکند.

ناگهان پلیس میرسد و به خودِ پروت مشکوک می شود.

چند سوال از او می پرسد اما چون پاسخ های عجیب و غریب می دهد او را به بیمارستان روانی منهتن منتقل می کنند!

در آنجا او به داروها هیچ واکنشی نشان نمی دهد.

همین باعث می شود رئیس آنجا نظرش به پروت جلب شود و شخصا او را مورد معاینه قرار بدهد.

همان شخصی که در پوستر فیلم در کنار پروت مشاهده می کنید.

k-pax

بین این دو نفر دیالوگ های بسیار زیبا و فلسفی که از نوع کتاب شازده کوچولو هست رد و بدل می شود.

رئیس بیمارستان که اسمش مارک هست درباره سیاره کی پکس از پروت سوال می کند.

او میگوید در کی پکس قانون و حاکم وجود ندارد،

مارک میگوید “بد و خوب را چطور تشخیص می دهید؟”

پروت میگوید “تمام موجودات عالم بد و خوب را تشخیص می دهند!”

پروت از زندگی ساکنان زمین ایرادهایی می گیرد که اکثرا درست و بجا هستند.

مثلا در ادامه فیلم او اقدام به مداوای بیماران بیمارستان میکند.

مارک به او میگوید “در اینکار دخالت نکن مداوای بیماران اینجا وظیفه منه”،

پروت هم میگه: “پس چرا تاحالا خوبشون نکردی؟!”

از سیاره خودشان هم می گوید.

هوای k-pax همیشه شبیه هوای گرگ و میش زمین است.

برای همین پروت در زمین همیشه عینکی به چشم دارد چون نور خورشید او را اذیت می کند.

دکتر مارک تصمیم میگیرد از پروت بخواهد دانش ستاره شناسی و مختصات سیاره شان را روی کاغذ ارائه بدهد.

سپس نوشته های پروت را به چند نفر از دوستان ستاره شناس خود نشان میدهد.

آنها هم ناباورانه می گویند امکان ندارد کسی به چنین اطلاعاتی دسترسی داشته باشد.

این نقطه حساس فیلم است چون دکتر مارک به این که او واقعا دیوانه باشد مشکوک می شود و این احتمال در او تقویت می شود که شاید واقعا فضایی باشد.

آیا پروت واقعا از کی پکس k-pax آمده است؟

دکتر، پروت را به نزد چند ستاره شناس مشهور می برد.

در ابتدای آشنایی آنها پروت میگوید: دکتر، دکتر، دکتر، توی این سیاره چندتا دکتر وجود داره؟!

وقتی آنها دانش ستاره شناسی و نجوم پروت را می‌بینند مبهوت می‌شوند و میگویند کسی تا این حد دانش ستاره شناسی ندارد.

پروت پدیده ستاره های جفتی را برای آنها حل میکند کاری که تا آن زمان هیچ دانشمندی موفق به حل آن نشده بود.

k-pax movie

پروت میگوید فقط مدت کوتاهی مهمان آنهاست و در تاریخ مشخص از زمین خواهد رفت و ماموریتش در زمین تمام می شود.

تاریخ پایان ماموریتش هم اعلام میکند و میگوید یکی از بیماران بیمارستان را با خود به کی پکس می برد.

به همین خاطر با تک تک بیماران مصاحبه میکند تا یکی که لیاقت سفر به کی پکس را دارد انتخاب کند!

پروت هیپنوتیزم میشود تا اسرارش را بازگو کند!

دکتر مارک تصمیم میگیرد او را هیپنوتیزم کند و گذشته اش را بفهمد.

پروت ابتدا به هیپنوتیزم مقاومت نشان میدهد ولی با سماجت دکتر مارک گذشته اش را می گوید.

در ابتدا می گوید که از کی پکس آمده است.

دکتر مارک متعجب میشود که او حتی در هیپنوتیزم هم که باید حقیقت گفته شود می گوید از کی پکس آمده است.

دکتر همزمان تحقیقاتی برای شناسایی از روی چهره پروت و پیدا کردن سابقه اش انجام میدهد.

سپس متوجه می شود که نام واقعی او پروت نیست و یک نفر با این قیافه وجود داشته که مفقود شده و خبری از او نیست.

بنابراین نتیجه می گیرد که پروت همان شخص است که دیوانه شده است.

اما برای مطمئن شدن تصمیم میگیرد هیپنوتیزم را ادامه بدهد.

در جلسات بعدی هیپنوتیزم، گذشته های دورتر را هدف قرار می دهد.

پروت در یکی از همین جلسات می گوید که یک روز به خانه بر میگردد و می بیند همسرش توسط یک دزد کشته شده است.

او که بسیار عاشق همسرش بوده است پس از این اتفاق دیوانه می شود.

در این حین با گریه و در حالیکه به خود می لرزد دکتر مارک او را از هیپنوتیزم بیرون می آورد و دیگر مطمئن می شود که او دیوانه است.

با این حال در خلوت خود همچنان به فکر فرو می رود و به نظر می رسد در ذهنش هنوز سوالاتی بی جواب مانده است.

prot k-pak

روز ترک زمین و سفر به کی پکس k-pax

در روزی که پروت میخواهد زمین را ترک کند دکتر مارک تصمیم میگیرد به اتاق پروت برود و ببیند آیا او غیب می شود یا نه.

اما چند دقیقه خواب می ماند و اینجا نقطه اوج فیلم است.

موسیقی زیبا و مناسب حال و هوای فیلم، هیجان فیلم k-pax را دوچندان می کند.

نگهبان بیمارستان از طریق دوربین داخل اتاق را می بیند.

ناگهان نور شدیدی می زند و یک لحظه دوربین فاقد تصویر می شود.

دکتر مارک داخل اتاق می شود و می بیند پنجره باز است و پروت نیست.

مات و مبهوت میشود و به اطراف نگاه می کند ناگهان پروت را می بیند که زیر تخت خود افتاده است و می لرزد.

چند ماه بعد پروت را نشان می دهد که روی ویلچر نشسته است و قدرت راه رفتن و تکلم را از دست داده است.

دکتر مارک راجع به بیمارانی که توسط پروت خوب شدند صحبت می کند و می گوید:

“آن دختری که قرار شد تو به کی پکس ببری همان روزی که این اتفاق برای تو افتاد ناپدید شد.

ما به تمام بیمارستان ها، پناهگاه ها و… خبر دادیم و پلیس هم نتوانست او را پیدا کند.

واقعا چه اتفاقی برایش افتاد؟!”

و در اینجا دکتر مارک به نظر می رسد که دیگر مطمئن شده است که پروت دیوانه بوده و فیلم هم در اینجا تمام می شود.

ماجرای فیلم کی پکس از چه قرار بوده است؟

روند فیلم k-pax به شکلی هست که در آخر بیننده مطمئن می شود پروت دیوانه بوده است.

اما سوالاتی باقی می مانند.

و به نظر میرسد داستان چیز دیگری است.

حقیقت این است که پروت یک شخصیتی بوده است که وقتی زنش کشته می شود دیوانه می شود.

او خودش را یک انسان بدبخت می بیند که علاقه ای به ادامه زندگی ندارد.

در این حین آن موجود فضایی برای ماموریتش بدن پروت را تسخیر می کند.

از آن لحظه به بعد پروت از جانب موجود فضایی صحبت می کند.

در واقع بدن او توسط یک فضایی تسخیر می شود.

دلایلی هم برای درست بودن این احتمال وجود دارد،

در سکانسی از فیلم دکتر مارک از پروت پرسید: اگر فضایی هستی چرا شبیه ما هستی و مثل ما صحبت می کنی؟

پروت جواب داد “چون این بهترین حالت در سیاره شماست. دکتر مارک میدونی چرا حباب گرده؟! چون بهترین حالتش همینه.”

یعنی پایدارترین شکل برای یک حباب در زمین.

آن موجود فضایی هم بدن پروت را برای مدتی تسخیر کرده است چون در این صورت با شرایط زمین برایش مشکلی پیش نمی آید.

آمدن و خروج این موجود فضایی به بدن پروت همراه با نور بود که درستی این احتمال را تقویت میکند.

همچنین در حین هیپنوتیزم ضربان قلبش بیشتر از یک انسان عادی بالا میرود و مشکلی برایش پیش نمی آید.

و این موارد به اضافه دانش ستاره شناسی و ناپدید شدن آن دختری که برای سفر به کی پکس انتخاب شد همگی ثابت می کنند که آن مرد در برهه ای از زندگی اش واقعا میزبان یک فضایی بوده است.

مطالب مشابه از ذهن آموز:
دیدگاهی بگذارید