سکته ی مغزی چیست؟

سکته ی مغزی نوعی آسیب است که بر مغز آدمی وارد می آید.

نام علمی آن اَپُیلِکسی است؛ یعنی «فلج شدگی بر اثر ضربه».

سکته ی مغزی هنگامی روی می دهد که جریان خون بطور ناگهانی به بخشی از مغز، قطع شود. در چنین حالتی تمام ساخت واره های بدن که به همان بخش از مغز مربوط _اند، جملگی از کار می افتند.

ببینیم چه چیز باعث این گونه قطع جریان خون می شود؟

برای سکته ی مغزی عوامل گوناگونی وجود دارد:

گاهی ممکن است این آسیب بر اثر بریدگی رگی در مغز پدید آید. بر اثر پاره شدن رگ و خونروی، امکان دارد که لخته ای از خون در درون رگ تشکیل شود و جلوی جریان خون را سد کند.

این را به زبان علمی ترومبُز می گویند که شاید بتوان آن را به لَختان ترجمه کرد.

بعضی وقتها امکان دارد سکته بر اثر «تشنج سرخرگی» پیش آید و گاهی هم بر اثر مسدود شدن یکی از رگهای مغز که درون آن را تکه ی بسیار کوچکی _ که بیشتر یک لخته _ ی خون است _ بند می آورد و مانع عبور خون از آن می گردد.

این را به زبان علمی آمبُلُوس می گویند که راه گیره ترجمه ی مناسبی برای این واژه به نظر می رسد.

«آمبلوس» بیشتر به بیماری قلبی ارتباط می یابد؛ اگرچه ممکن است بر اثر بیماری های دیگری نیز روی دهد.

از نظر ضایعاتی که سکته ی مغزی در پی دارد، علت، چندان تأثیری ندارد.

علت سکته هر چه باشد بالاخره بخش آسیب دیده ی مغز باعث می شود تمام اعصابی که به همان بخش ارتباط دارند، همه از کار بیفتند؛ یعنی اعصابی که کنترل حرکات ارادی، احساس درد، تنظیم دما، بساوایی، یا بینایی و … را در اختیار دارند.

سکته ی مغزی در بیشتر موارد پدیده ی ترومبز است. شگفت آنکه ممکن است انسان پس از مدتی بی فعالیتی با چنین سکته ای دست به گریبان شود.

برای مثال، گاهی اتفاق می افتد که شخصی صبح از خواب برمی خیزد و متوجه می شود که یک دست، یا یک پا، و یا حتی سراسر نیمی از بدنش دیگر قابل استفاده نیست؛ یا ناگهان می بیند که دیگر نمی تواند حرف بزند، و یا خیلی به کندی کلمات را ادا می کند. کسانی که دچار چنین سکته ای می شوند، شانس نسبتا” خوبی برای جان بدر بردن از خطر دارند؛ ولی معمولا” یک از کارافتادگی دایم برای شخص به یادگار می ماند.

پزشک برای درمان سکته، نخست می کوشد پی به علت ببرد؛ از این رو در جستجوی تاریخچه ی کاملی از سوابق بیماری شخص برمی آید.

افرادی که بر اثر سکته ی مغزی به نحوی فلج شده اند، غالبا” توان مجددی برای زندگی می یابند؛ یعنی به آنها آموخته می شود که چگونه بتوانند از عضو فلج شده بار دیگر استفاده کنند.

منبع: کتاب به من بگو چرا – جلد 5

مطالب مشابه از ذهن آموز: