الهام و الهامات چگونه اتفاق می افتد؟

ادراکات فراحسی فرآیندهایی هستند که در سطح ناآگاهی عمل می کنند. شما نمی توانید با اراده و قصد قبلی فورا” به آنها دسترسی پیدا کنید. شاید رسیدن به آنها را بتوان با به خواب رفتن ارادی مقایسه کرد. نمی توان به طور ارادی در هر لحظه به خواب رفت. مسلما” شرایطی برای ایجاد آنها لازم است. ذهن باید در شرایط مناسبی قرار داشته باشد و نسبت به دریافت آثار نامحسوس نیز حساس باشد.

مطالب بالا به این معنی نیست که ادراکات فراحسی را نمی توان کنترل کرد. این کار مقدور است ولی تا اندازه ای نسبی است. شاید بتوان این روند را با پیدایش یک اثر نقاشی برجسته مقایسه کرد. نقاش سوژه را انتخاب و وسایل کار را فراهم می کند ولی برای اینکه نقاشی به بهترین صورت انجام بگیرد، به الهام و دریافت های حسی غیر مستقیم و نامتعارف نیاز دارد. اینها مسائلی نیستند که بتوان برای آنها برنامه ریزی کرد یا هر موقعی که بخواهیم آنها را مورد استفاده قرار دهیم. اگر بدون الهام و شور و شوق به ایجاد یک تابلوی نقاشی اقدام شود، این احتمال وجود دارد که بی روح و بدون جاذبه از کار دربیاید. برای خلق آثار هنری و ادبی تنها تحصیلات و تخصص فنی کفایت نمی کند.

بسیاری از استادان رشته ی ادبیات با آن نبوغی که در درک عروض و قافیه دارند، نمی توانند مانند افراد عادی و بدون تحصیلات فرهنگستانی شعر بگویند و رمان بنویسند. برخی از نقاشان به قدری بر روش و فن نقاشی مسلط هستند که می توانند آثار نقاشان بزرگ را طوری کپی و تقلید کنند که نسخه های اصل و بدل به راحتی از یکدیگر قابل تشخیص نباشند، ولی همین افراد به علت عدم برخورداری از ذوق و الهام، اگر خودشان به ایجاد یک تابلوی نقاشی اقدام کنند از زیبایی و گیرایی زیادی بهره نخواهد داشت. از سوی دیگر، اگر الهام و شوق با آموزش و تربیت کافی همراه نشده باشد، هیچ هنرمندی هیچ گاه در ایجاد آثار شگرف و بدیع موفق نخواهد بود.

این مسئله عینا” در مورد ادراکات فراحسی هم مصداق پیدا می کند و به همین دلیل من بارها esp را با انواع رشته های هنری مقایسه کرده ام. شاید با اطمینان زیاد بتوان ادعا کرد که آثار هنری پدیده های مادی ادراکات روحی به حساب می آیند. اگر چنین نباشد، حتی عوام نیز آنها را به اصطلاح بی روح می نامند. در بسیاری از موارد، ترکیب و تلفیق رنگ ها و صداها یا حجم هایی که شاهکار نقاشی و موسیقی و مجسمه سازی تلقی می شوند، آن قدر مبهم و غیر منطقی و غیر قابل توصیف هستند که تنها با آگاهی های روحی می توان آنها را درک کرد. روی هم رفته در بیشتر موارد ادراکات فراحسی و خلاقیت های هنری بسیار به یکدیگر نزدیک هستند و نمی توان به سادگی آنها را از یکدیگر جدا کرد.

برای پیدایش ادراکات فراحسی خالص ـ یعنی انواعی از ادراکات روحی که از وابستگی پیشگویی برکنار باشد ـ علاوه بر انجام تمرینات و اقداماتی که در این کتاب به آنها اشاره شده است، باید بتوانید بین تأثیرات روحی و غیر روحی تفاوت قائل شوید.

برای روشن شدن مسئله اجازه دهید به بیان مثالی بپردازیم، تصور کنید شما اقدام به سایکومتری کرده اید و پس از لمس یک شیء می خواهید مطالبی را بیان کنید. از کجا تشخیص دهید حرف هایی که می زنید محصول ادراکات روحی است یا از قدرت تجسم خلاق سرچشمه می گیرد؟ گاهی جرقه های روحی آن قدر دقیق و روشن هستند که هیچ شکل و تردیدی در اصالت آنها باقی نمی ماند. ولی در بسیاری از موارد این ادراکات آن قدر مبهم و گنگ هستند که با افکار و توهمات سرگردانی که شبانه روز هزاران نمونه از آنها به فکر ما وارد می شوند، تفاوتی ندارند.

بنابراین چگونه می توانید بفهمید آنچه با آن روبه رو هستید پدیده ی روحی خالص و ناب است و آمیخته با حدس و گمان نیست؟ بیانات شما از یک اصالت ناب ریشه می گیرد و خوش اقبالی و زرنگی در آن نقش زیادی ندارد؟

جواب واضح و دقیق این است که به هیچ وجه نمی توان این را فهمید و تنها باید به این دلخوش باشید که در برخی از موارد بیانات شما با حقیقت تطابق پیدا کند. به بیان دیگر، اگر در بیست و پنج درصد موارد حرف های شما در مورد سایکومتری و انواع دیگر دریافت های فراحسی منطبق بر حقیقت باشد، پیشرفت زیادی کرده اید.

در ابتدا کافی است نتایج کارهای شما کمی بهتر از حد شانس و حساب احتمالات باشد. مهم نیست که این نتیجه چقدر ارزنده و مهم باشد. مهم این است که می توانید به تدریج آن را بهبود ببخشید. هدف شما باید این باشد که روز به روز بهتر و بهتر شوید. اگر با دقت و حوصله تمرین های این کتاب را انجام دهید، این امکان وجود دارد که قدرت های متعالی شما رشد کنند و حدس های شما به مدد الهام، به حقیقت نزدیک تر شوند. بهتر است به صورت گروهی در قالب یک انجمن تحقیقات روحی به تمرین بپردازید و هدف شما این باشد که لااقل یکی از افراد گروه در این زمینه به پیشرفت های بیشتر و بهتری نایل آید تا همه ی اعضا از برکات و فواید آن بهره مند شوند.

نباید اصرار داشته باشید که این یک نفر حتما” شما باشید یا شما زودتر از دیگران به هدف برسید. در جریان محاسبه و توجه به تمرین ها به این حقیقت عنایت داشته باشید که هیچ انسانی عاری از خطا نیست. بنابراین خوش بینانه به نیمه ی پر لیوان یا جواب های درست توجه کنید و بر نیمه ی خالی لیوان یا جواب های نادرست تمرکز نکنید. از اول بدانید که حتی برجسته ترین نوابغ در پدیده های روحی هم گاه و بیگاه دچار خطا می شوند.

منبع: کتاب تقویت نیروهای روحی و روانی – تالیف: زاک مارتین – ترجمه: دکتر رضا جمالیان

مطالب مشابه از ذهن آموز:
دیدگاهی بگذارید