هوش مصنوعی چیست؟ چه آیندهای دارد؟
هوش مصنوعی از موضوعات مورد علاقهام هست. شاید به این خاطر که به تکنولوژی در کنار نویسندگی و فکر کردن علاقه دارم.
عمیقتر فکر کردن به هر موضوعی که میتواند کاملا بدیهی به نظر برسد.
عمیق اندیشیدن گاهی نتایج بسیاری را تغییر میدهد…
هوش مصنوعی به چه معناست و چرا مورد توجه بشر قرار گرفته است؟
سوالات مختلفی در زمینههای مختلف، ذهن بشر را به خودش مشغول میکند.
از همین مشکل اخیر یعنی بیماری کرونا گرفته تا یافتن پاسخهایی مربوط به اعماق کهکشانها.
پاسخ بسیاری از سوالها وجود دارند، اما اکثرا نمیدانند.
چرا؟ به خاطر عدم دسترسی. یا حتی نخواستن.
این نمونهای از نیاز به یک هوش مصنوعی است.
ما نمیدانیم چگونه به پاسخ برخی سوالات دسترسی داشته باشیم.
مثلا علم درستی موضوعی را ثابت کرده اما ممکن است ما آن را ندانیم.
وبسایتها و افراد اتفاق نظر ندارند، شما واقعا نمیدانید که کدام یک در مورد یک مساله درست میگویند؟
اینجا یک الگوریتم صحت سنجی نیاز است که شاید شما آن را بلد نیستید.
ذهن شما درگیر این مساله شده است که آیا موضوع X حقیقت دارد؟ سوال پاسخ داده شده است اما هنوز درموردش بحث میشود.
برخی میگویند نه و برخی میگویند بله، برخی هم نمیدانند.
حالا با یک الگوریتم میتوان منبع درست را شناسایی کرد تا به آن استناد کرد.
شما اگر این الگوریتم هم بلد باشید، همیشه حوصله و گاهی توان این را ندارید که انجامش بدهید.
ای کاش یک موجودی باشد که این کار را انجام بدهد به صورت خستگی ناپذیر.
یعنی همان هوش مصنوعی.
خسته شدید؟!
یک مرحله سادهتر میگویم.
قدرت محاسبه کامپیوتر
یک بازی شطرنج را در نظر بگیرید که میلیاردها حالت مختلف در آن وجود دارد، احتمالا شما نمیتوانید چند حرکت بعدی بازیکن مقابل را حدس بزنید یا اینکه پایان بازی را از چند حرکت قبل از اتمام بازی متوجه شوید، اما هوش مصنوعی میتواند.
کار خیلی عجیبی نیست!
او فقط الگوریتمها را بررسی میکند با سرعت خیلی زیاد.
این سرعت پیشرفت میکند و روز به روز بیشتر میشود.
اگر برایتان سوال شده است که الگوریتم چیست، الگوریتم یک نوع دستورالعمل است.
میگویند کاشف آن شخصی به نام محمد بن موسی خوارزمی بوده است.
مجموعهای از دستورالعملها که منجر به حل مساله میشوند.
اما وقتی کامپیوتر آن را انجام بدهد بسیاری از محدودیتها از بین میروند.
در جنگ جهانی دوم نازیها، دستورات و فرمانهای جنگی را با کمک یک نوع ماشین تایپ به رمز در میآوردند.
شنود فرستندههای دشمن کاری ساده بود و نازیها این موضوع را فهمیده بودند.
به همین خاطر همه پیامها را به رمز درآوردند.
با تایپ هر حرف انگلیسی، به طور اتفاقی یک حرف دیگر چاپ میشد.
به عنوان مثال کلمه RUN تبدیل میشد به VMN . اما فقط برای امروز!
روز بعد کل سیستم کدگذاری را تغییر میدادند و معلوم نبود روز بعد RUN تبدیل به چه کلمه ای بشود.
فرانسویها، روسها و امریکاییها میگفتند رمزگشایی از این پیامها غیر ممکن است ، چون فقط یک روز فرصت برای رمزگشایی از پیام وجود دارد و تعداد حالات ممکن آنقدر زیاد است که سالها زمان میبرد.
ایده ساخت کامپیوتر
اگرچه در ستارهشناسی و برخی کارهای دیگر نیاز به یک ماشین محاسبهگر وجود داشت اما ایده ساخت کامپیوتر یا ماشین محاسبهگر هم مانند بسیاری از اختراعات دیگر ابتدا از جنگ خلق شد.
فردی به نام آلن تورینگ در انگلستان به این نتیجه رسید که انسان فرصت نمیکند تعداد حالات ممکن را بررسی کند اما اگر بتواند یک ماشین الکترومکانیکی بسازد که در یک ثانیه بتواند تعدادی حالت را بررسی کند آنوقت ماشین خواهد توانست پیغام را رمز گشایی کند.
موفق هم شد.
ماشین افسانهای نازیها ملقب به ماشین انیگما رمزگشایی شد.
از آن پس نسلهای پیشرفتهتر کامپیوتر ساخته شد.
روز به روز این علم پیشرفت کرد و حالا سرعت محاسبه یک کامپیوتر خیلی زیاد شده است.
آنقدر زیاد که میگویند ابرکامپیوترهایی وجود دارند که میتوانند واکسن کرونا را از بین تمام ترکیبات ممکن شناسایی و کشف کنند.
خب، اگر تا اینجای مطلب با من همراه شدین حالا میخواهم راجع به هوش مصنوعی و آینده آن بیشتر توضیح بدهم.
نیاز به هوش مصنوعی
اینکه برخی انسانها بخواهند یک ربات با هوش مصنوعی یا حتی یک برنامه هوش مصنوعی بسازند چیز عجیبی نیست.
بشر از سالهای خیلی دور با ساختن مجسمههایی از سنگ و چوب سعی داشته است موجودی را خلق کند و تصور کند که آن موجود شعور دارد.
به این دقت کنید که عروسکها چقدر برای بچهها واقعی و دوست داشتنی هستند.
این موارد تمایل درونی انسان را به یک موجود مصنوعی یا مجازی نشان میدهد.
این هوش مصنوعی میتواند به اینترنت متصل شود، شاید بتواند دارای عقیده هم باشد.
سازندهی آن میتواند کدهایی درون برنامهاش قرار بدهد که برای یافتن سوالاتی که از او پرسیده میشود به اینترنت مراجعه کند اما مثلا گفته ویکی پدیا یا سایتهایی با بازدید بالاتر را ارجح بداند.
حتی ممکن است مانند ما اشتباه کند.
خیلی کارها میتوان کرد، خیلی کارها هم شاید نتوان کرد.
آیا این برنامه خودآگاهی خواهد داشت؟
آیا واقعا میتواند درمورد خودش فکر کند؟ کاری که ما انجام میدهیم؟
پاسخ خیر است. هنوز بشر نتوانسته است موجودی بسازد که خودآگاهی داشته باشد.
اما اگر این اتفاق بیافتد احتمالا چیز خوبی نخواهد بود. هنوز نوع بشر در جنگ و نزاع است حالا اگر گونه دیگری هم اضافه شود شاید چیز خوبی نباشد شاید هم کمکی به حل مشکلات کند.
در این مورد بدون فکر میتوان حرف زد ولی با فکر حرف زیادی نمیتوان زد.
موضوع از سریال وست ورلد هم پیچیدهتر میشود.