سلام به همگی، من امیا هستم، به کانال اسرار ماورا خوش آمدین. این ویدیو براساس یکی از مقالات سایت اسرار ماوراء ساخته شده است.
از بین علاقمندان به متافیزیک و ماوراء، افراد زیادی هستن که به دنبال استاد و کلاس های حضوریان. اگر شما هم جزو این افرادین احتمالا به خاطر یکی از دو دلیل زیر چنین خواسته ای دارین:
- یا به آموزش های داخل اینترنت اعتماد ندارین.
- یا آموزش ها و مطالب زیادی از اینترنت خوندین ولی به چیزی که میخواستین، نرسیدین.
چندین سال پیش، یکی از مخاطبای سایت من که به دیدنم اومده بود بهم گفت که به کلاس های مختلف آموزش تله کینزی رفته اما نتیجه ای نگرفته و جزوه هاشو بهم نشون داد.
آموزشایی که بهش داده بودن همش از اینترنت پرینت گرفته شده بود. حتی چند صفحه ش دقیقا نوشته های خودم بودن که قبلا توی اینترنت پخش شده بودن.
اول اینکه، دقت کنین که برای هرچیزی سراغ چه کسی میرین. طرز فکر اشتباهی که اکثرا دارن اینه که فکر میکنن راهی هست یا روشی هست که برای هر هدف ماورایی جواب میده. یعنی اگه اون کارو کنن به همه قدرتهای ماورایی میرسن.
خیلی ها رو میشناسم که فکر میکردن اگه مثلا همه چاکراهاشون فعال بشه به همه قدرت های ماورایی میرسن یا اگه کندالینیشون فعال بشه به همه قدرت های ماورایی میرسن یا با کمک جن به همه قدرت های ماورایی میرسن.
این طرز فکر اشتباهه و اونا به نتیجه ای که میخواستن نرسیدن.
اول باید یه چیز مشخص رو به عنوان هدف در نظر بگیرین و به عقیده من باید چیزی باشه که براش استعداد درونی هم دارین.
نکته ای که خیلیا درگیرش اینه که آیا بدون استاد میشه نتیجه گرفت یا حتما استاد لازمه.
در دنیای جدا از ماورا خیلی از افرادی که در کاری تخصص خوبی پیدا کردن خودشون بدون استاد یادگرفتن. من افراد زیادی دیدم که خودشون زبان خارجی یا برنامه نویسی رو یاد گرفتن.
خود من چندین سال پیش پروژه های پایان ترم رشته های الکترونیک رو میساختم که باهاش مدرکشونو بگیرن. اونا درسشو خونده بودن ولی بلد نبودن بسازن، من اون رشته رو در دانشگاه نخونده بودم، اما بلد بودم بسازم.
توی ماورا هم خیلی تفاوت وجود نداره، تا جایی که من بررسی کردم بیشتر، باورها و عقاید شماست که محدودتون کرده.
خیلی اوقات برای توجیه پدیده های ماورایی دلیلی میارین و فرضیه ای ارائه میکنین که سفت و سخت بهش باور دارین. اگه اون توجیه اشتباه باشه شما رو به نتیجه نمیرسونه.
مثلا میگین جهان پیوستس و همه ذراتش بهم وصلن، پس میشه یک جسم رو با قدرت ذهن کنترل کرد.
خب حالا اگه نمیتونین این کارو کنین، یعنی اون توجیهی که آوردین یا اشتباهه یا کافی نیست. پس تا آخر عمر نچسبین به همون جمله و هی تکرارش کنین.
به این داستان فرضی دقت کنین:
داستان جادوگری در جشن
سه دوست به اسم مجید و رضا و محمد در یه جشن ، نمایشی خارق العاده و جادویی از یک شخص میبینن. مجید معتقده اون قدرت خاصی داره و ما نمیتونیم مثل اون باشیم. بعدشم میره خونه تا تکالیف مدرسه شو انجام بده. طبیعیه که مجید هیچوقت نمیتونه مثل اون فرد بشه.
رضا و محمد میگن ما میخوایم مثل اون بشویم. اگه اون تونسته ماهم میتونیم و حاضریم هرکاری بکنیم تا به جایگاه اون برسیم.
این دو نفر، چند روز بعد ، سر موضوعی دعواشون میشه و باهم قهر میکنن.
بعدشم هر کدوم راه خودشونو میرن تا به هدفی که تعیین کردن برسن.
محمد، حسابی تحقیق میکنه، روش های مختلفی هم امتحان میکنه. از کتابی قدیمی که در خاورمیانه نوشته شده، یه نوع ریاضت پیدا میکنه و تصمیم میگیره انجامش بده، احساس میکنه به هدفش خیلی نزدیکه و راه حل جادویی که دنبالش بوده رو یافته.
آیا شما هم چنین احساسی را تجربه کردین؟
محمد نتیجه ای که دنبالش بود از اون ریاضت نمیگیره و با خودش میگه احتمالا کتاب دقیق نگفته یا خودش در انجام ریاضت دقت لازمو به خرج نداده.
همچنان در جستجو برای هدفشه که از یه سخنران میشنوه:
که اگه فلان کلمه رو 1397 بار بگه، به هر قدرت جادویی بخواد میرسه، خود نیروهای جادویی میان و بهش خدمت میکنن.
محمد از این حرف خیلی تحت تاثیر قرار میگیره و به قول معروف کلش داغ میکنه.
همون روز شادی کنان میره داخل اتاقش و شروع میکنه به گفتن اون کلمه.
وقتی به عدد 1397 میرسه، پدرش وارد اتاق میشه و یه کتک مفصل بهش میزنه، شاکی از اینکه به جای درس خوندن ، این صدای ور ور چیه که از صبح میاد؟
یک سالی میگذره و در این مدت تمرینات محمد نتیجه ای که انتظارشو داشت بهش نمیدن.
مثل کابوک که در جوانیش میگفت: گوشت نمیخورده، به اجسام و به پشت گردن مردم خیره میشده تا هیپنوتیزم یاد بگیره اما این کارها باعث نشد هیپنوتیزم یاد بگیره، هرچند که شاید برای تقویت اراده مفید بودن.
چرا محمد نتیجه نگرفت؟ آیا اون مرد جوان که در اون جشن اجرای عجیبی انجام داد، پیرِ جادو بود؟ آیا هزاران برابر محمد تلاش کرده بود؟ یا استاد خفنی داشته؟ شایدم رازی رو میدونسته که کسی نمیدونه.
محمد در کمال شگفتی خبری از دوست قدیمیش رضا میشنوه. رضا نه تنها، همون کاری که آرزوشو داشتن انجام داده بلکه حتی از اون شخص جادوگر هم بهتر شده! اما چطور ممکنه؟
هنگام شب وقتی محمد در رختخوابش دراز کشیده بود با خودش میگفت: ” آخه چطور رضا موفق شده؟ اون آدم خوبی نیست، لیاقت من بیشتر از اونه.
شما میدونید رضا چطور موفق شد؟
رضا آدم رِند و زرنگی بود، ولی محمد اینطور نبود. رضا هرگز نمیرفت توی اتاقش، اون کلمه کذایی رو 1397 بار بگه تا پدرشو عصبانی کنه!
بیایین ببینیم در پشت پرده این داستان چه اتفاقی افتاده:
هر سه اونا نمایشی را دیدند، نفر اول به خاطر سبک باورهاش درجا کنار رفت.
نفر دوم یعنی محمد هم به خاطر طرز فکر و اعتقاداتی که داشت، باعث شد محدود بشه و سراغ روش هایی بره که معلوم نیست ارتباطی با نمایش اون شب داشتن یا نه.
اما رضا چه کار کرد؟
رضا هم زحمت کشید، اما از همون روز اول به جای اینکه راه های مختلفی رو دنبال کنه ، یارو رو دنبال کرد.
بله؛ همون جادوگره، رضا بعد از جشن دنبالش کرد.
رفت سراغش و گفت میدونم هرچیزی قیمتی داره، منم میخوام به هرقیمتی شده کاری که کردی رو بهم یاد بدی.
جادوگر، اولش قبول نمیکرد اون کارو یاد رضا بده ولی بالاخره قبول کرد.
راضی کردن اون فرد خیلی راحت تر از کار محمد بود که بین هزاران هزار کتاب مختلف و سخنران مختلف دنبال روشی برای انجام کارِ اون جادوگر بود.
رضا لقمه رو نچرخوند دور سرش.
اولا: فهمید بهترین راه برای یادگرفتن چیزی که از کسی دیده، یادگرفتن همون کار از همون شخصه، آخه کتاب ریاضتی که دست محمد بود از کجا میدونست اون شب چه اتفاقی توی جشن افتاده، که بخواد آموزشش بده؟!
اون سخنران هم اومده بود پولشو بگیره و بره، همین.
دوما: رضا وقتی یه سر نخ خوب داشت ولش نکرد. سرنخ این بود که اون جادوگر رو حضوری دیده بود و باهاش چند متر فاصله داشت، چرا باید اجازه میداد از دستش بره؟
سوما: رضا اینطور فکر کرد که اگر جادوگر رو راضی کنه خیلی راحت تره تا اینکه بخواد خودش بره همه چیز رو از صفر کشف کنه و یاد بگیره.
چهارما: حاضر بود هر بهایی رو پرداخت کنه تا به چیزی که میخواد برسه و میدونست بالاخره اون شخص راضی میشه.
گاهی شما باید مسیری رو برید تا بفهمید درست نبوده یا چیزی که شما فکر میکردید نبوده.
نتیجه داستان جادوگری در جشن، این بود که اولا سوال و صورت مساله رو خوب متوجه بشین، سپس دنبال جواب برید.
همینطوری نگردین دنبال کتاب و جزوه و استاد از این شهر به اون شهر یا از این سایت به اون سایت.
حتما هم لازم نیست استاد داشته باشین. ممکنه استاد هم استادی داشته، اما بالاخره نفر اول که استادی نداشته.
اگه واقعا بدونین که دنبال چی هستین، از هر منبعی میتونین یاد بگیرین.
در کانال یوتیوب اسرار ماوراء با من در ارتباط باشین.