ادراک فراحسی ASW چیست؟
ادراک فراحسی یا ASW چیزی است که امروزه کارشناسان وجود آن را تایید میکنند.
احتمالا ما قادریم اطلاعات را به گونه دیگری به جز حواس پنج گانه دریافت کنیم.
این موضوع ممکن است درمورد اطلاعات راجع به گذشته، حال و آینده از نوع دور یا نزدیک صدق کند.
چه نیروی فوق تصوری در ادراک فراحسی ممکن است باشد که نه زمان مانع آن میشود نه مکان و نه قفس فارادی؟
فراحسی به معنای خارج از سیستم حسی ماست.
بدین ترتیب به نظر میرسد که وجود نوعی دستگاه کاملا حسی به جای حواس پنج گانه ما به بحث گذارده میشود.
در وجود چنین پدیده ای تردیدی نیست. زیرا می توانیم اطلاعات را واقعا بدون کمک حواس پنج گانه خود دریافت کنیم.
ادراک فراحسی در اصل هیچ چیز غیر حسی در خود ندارد.
واژه ادراک در مورد آزمایش های علمی به کار میرود، همانند همان آزمایش هایی که پروفسور جی.بی.راین رئیس آزمایشگاه فراروان شناسی دانشگاه دوک انجام داده است.
در این آزمایش ها افرادی که از ادراک قوی برخوردار هستند پشت کارت های مخصوص را به دقت حدس میزدند.
در روش کنترل ذهن به سادگی حدس نمیزنیم، بلکه توجه اگاهی خود را به آنجایی که اطلاعات مورد نظر یافت میشوند، معطوف میکنیم.
اگر شما برای همه چیزهایی که اطرافتان وجود دارند تمرکز کنید، کم کم به سطح آلفا خواهید رسید و ادراک فراحسی شما تقویت میشود.
حتی شما میتوانید با اشخاص ملاقات کنید. با هر فردی که دلتان میخواهد در واقعیت او را ببینید.
مشاور درونی
این مشاوران چه چیزی هستند؟ دقیقا نمیدانیم، شاید نمونهای تخیلی باشند، شاید تجسم صدایی درونی و یا هرچیزی دیگر.
اگر با این مشاوران برخورد کرده و چگونگی کار با آنها را آموخته باشیم، آنگاه این ارتباط از اهمیت فراوانی برخوردار خواهد بود.
بیش از چهار قرن پیش از میلاد مسیح (ع)، فیلسوف یونانی سقراط مشاوری داشت.
طبق گفته افلاطون، سقراط اعتقاد داشت که از زمان کودکی صدایی او را در هنگام انتخاب ها همراهی میکرده است.
برخی از افراد در اولین تجربه ها چندان موفق نیستند اما در نهایت اطلاعات خوبی به دست می آورند و در پایان هرکسی عملا به هدفش میرسد و می فهمد که این کار تصادفی نبوده است.
تاثیر تجسم و تصویرسازی ذهنی
ما بسیاری از مواقع، نیروی تجسم و تصویر سازی ذهنی را به عنوان عامل ایجاد کننده غیر مسئول هجویات می پنداریم. چیزهایی بی معنی.
اغلب هم همینطور است. اما باید در نظر داشت که آثار هنری هم محصول قدرت تجسم است.
نتایج روانی-ذهنی هم حاصل نوع به خصوصی از تجسم ذهنی است.
وقتی یک شرکت کننده دوره کنترل ذهن برای اولین بار به تجسم یا تصویر سازی ذهنی می پردازد فکر میکند آنچه را می بیند، تصور میکند. اگر به گفتگو با راهنمایش ادامه ندهد، افکار منطقی اش مطابق معمول، وی را از موضوع منحرف کرده و بدین ترتیب توانایی های ذهنی او را سرکوب میکند.
اما پس از اولین موفقیت متوجه میشود که همه چیز تخیل نیست.
او با استفاده از نیروی تجسم خود می آموزد به اولین فکری که به ذهنش خطور میکند اطمینان داشته باشد.
همه چیز طبق قوانین کاملا طبیعی پیش می رود و ذهن ما محدود به سرمان نمیشود و فراتر از محدوده خود حرکت میکند.
کودکان نسبت به بزرگسالان از آمادگی بیشتری برای نمایش تواناییهای ذهنیشان برخوردارند.
آنها بسیار کمتر تحت تاثیر وضعیت حاکم امواج بتا قرار میگیرند و احساس واقعی آنان آن قدر تکامل نیافته که فقط هرچیزی که منطقی است را بپذیرند.
یک آزمایش و یک تجربه در ادراک فراحسی
دو کودک به نام های جیمی و تیمی را از هم جدا کردم و هر کدام را با آزمایشگری به دو اتاق مجزا فرستادم.
از جیمی خواسته شد که به سطح آلفا رفته و در تصورش کاری انجام دهد.
در این فاصله تیمی در اتاق دیگری به سطح آلفا رفت و از وی درخواست شد تا کاری را که جیمی در ذهن خود انجام میدهد پیدا کند.
جیمی به آزمایشگر خود گفت: مشغول ساخت کامیون کوچکی هستم. اتاق این کامیون سبز و چرخ هایش به رنگ قرمز است.
آزمایشگر تیمی از وی پرسید: اکنون جیمی مشغول چه کاری است؟
او گفت: جیمی اکنون در حال ساخت یک کامیون اسباب بازی است. اتاقک آن سبز و چرخ های قرمزی دارد.
این یک تجربه بسیار پیشرفته بود که طی ساعتها تمرین با بزرگسالان میتوان به آن دست یافت.
منبع: کتاب روش های کنترل ذهن سیلوا / نوشته: خوزه سیلوا، ترجمه علی اصغر شجاعی
