ایرادهای تناسخ چیست؟
دو ویدیوی زیر به طور دقیق و فلسفی تناسخ را نقد کرده است که میتوانید ببینید:
تناسخ رو همتون شنیدین حالا بعضیا با جزئیات بیشتر بعضیا کمتر. من خیلی روی جزئیاتی که دیگران میدونن و توضیح میدن، اختلاف نظر و نکته خاصی ندارم. پس فقط نکته هایی که دارمو میگم.
تناسخ یکی از قوی ترین تئوری های متافیزیکیه که ایراد خیلی بزرگ و خاصی نمیشه بهش گرفت. به همین خاطر موضع من درمورد تناسخ بی طرفیه.
تناسخ هم مثل هر باور دیگه ای به مرور زمان آپدیت شده.
مدل های مختلفی از تناسخ وجود داره که اصلش از هندوئیسم اومده و در اونجا خدایان و بهشت و جهنم هم وجود داشته و شما ما بین هر مرگ و زندگی، به احتمال زیاد به جهنم موقتی میرفتین تا به اصطلاح کارماسوزی انجام بشه و برای زندگی بعدی آماده میشدین که دوباره پاک و معصوم متولد بشین.
اما در سالهای بعد، در مدل های جدیدتر، جهنم بین زندگی ها رو حذف کردن و گفتن طبق کارما، در زندگی جدیدی قرار میگیرین که اونجا نتیجه اعمالتون رو ببینین.
توی این موارد خیلی بحث خاصی مطرح نیست، اگه بیشتر جزئیات خواستین، ویدیوی جهنم هندوها هم ببینین.
چیزی که باعث شده تناسخ هنوز به عنوان یک باور باقی بمونه و به اثبات نرسه، اینه که شواهد خیلی قوی و معتبر براش وجود نداره.
بهترین نوع شواهد این تئوری معمولا یادآوری زندگی گذشته هستش که میگن فلان شخص زندگی قبلیشو به یاد آورده اما این اتفاق، دوتا عامل دیگه غیر از تناسخ میتونه داشته باشه.
از نظر فلسفی چون عامل دیگه ای براش پیدا کردیم، دیگه شک بهمون میافته و نمیتونیم بگیم صددرصد درسته.
مثلا ماشین شما پنچر شده. شما میگید کار همسایتون بوده که باهاتون دشمنی داره.
من به لاستیک نگاه میکنم و میبینم فرسودس. به شما میگم آیا امکان نداره که به خاطر فرسوده بودنش پنچر شده باشه؟
من براتون اثبات نکردم که لاستیک به خاطر فرسودگی پنچر شده، اما شک ایجاد کردم. البته یه شک معقول.
حالا دیگه شما موجه نیستین 100درصد بگین کار همسایتون بوده.
چون دست کم یه عامل دیگه برای اون اتفاق پیدا شده که ممکنه درست باشه.
برای تناسخ هم دوعامل وجود داره که شک ایجاد میکنه.
عامل اول مربوط به دیتاییه که در مغز ما ذخیره میشه و ما بخش عظیمی از این دیتا رو به یاد نمیاریم و در شرایط خاص مثل خلسه و هیپنوتیزم ممکنه به یاد بیاریم.
مثلا ما مستندهایی دیدیم، فیلم هایی دیدیم، مطالبی در کتب درسی یا مجلات و روزنامه خوندیم، که الان در حقیقت درمورد بسیاری از کشورهای جهان و فرهنگ ها اطلاعات عظیمی در مغزمون هست. حتی جملاتی رو به چند زبون میتونیم بیان کنیم. اما در حالت عادی به یاد نمیاریم. اگه کسی از شما بپرسه اسم یکی از روستاهای بلژیک رو بگو، نمیتونی بگی.
اما ممکنه 10 سال پیش موقعی که داشتی توی یه مهمونی با کسی صحبت میکردی، تلویزیون در مورد یکی از روستاهای بلژیک داشته مستندی پخش میکرده که صداش وارد مغزت میشده. اما الان اصلا یادت نیست و در پاسخ میگی چیزی از روستاهای بلژیک نمیدونم. درصورتی که میدونی و توی مغزت هست.
در حالت هیپنوتیزم، خواب یا خلسه ممکنه یه چیزی درمورد اون روستا به یاد بیاری که در حقیقت اطلاعاتشو از اون برنامه تلویزیونی که سالها پیش پخش شده، گرفتی. ولی چون این نکته ای که دارم میگمو نمیدونی تصور میکنی که زندگی قبلیت رو به یاد آوردی.
حرفای من به این معنی نیست که تناسخ وجود نداره اما این یه شکه که وارده.
مثلا وقتی یک زن انگلیسی میگه زندگی قبلیش رو به یاد آورده، 100 سال پیش در اسکاتلند زندگی میکرده و اطلاعاتی به ما میده از محل زندگی قبلیش که هرگز هم اونجا نبوده، همه تعجب میکنن که اگه تناسخ نیست پس چطور اینارو میدونه. این حالت خوشبینانه ایه.
اما موضع سختگیرانه ای میشه به این ماجرا داشت، این زن، کل زندگیش در قرنطینه کامل نبوده، طوری که از بدو تولد کسی رو ندیده باشه، هیچ روزنامه، مجله و کتابی نخونده باشه، تلویزیون و اینترنت نداشته باشه، ما نمیتونیم با قطعیت بگیم واقعا زندگی قبلیشو به یاد آورده. چون ممکنه اطلاعاتی که داده، روزی از جایی وارد مغزش شده. هرچند که خودش این موضوع رو ندونه.
مثلا توی رستوران بوده و یه نفر که اصالتا اسکاتلندیه کمی دورتر، داخل رستوران نشسته بوده و داشته برای کسی خاطره ای از محل زندگیش تعریف میکرده. این زن هم به حرفای اون شخص دقت نمیکرده اما صداشو میشنیده و اون اطلاعات وارد مغزش شده. اگه فیلم لیمیتلس رو ببینین متوجه این نکته میشین.
پس این حالت اول، که شک ایجاد میکنه، یعنی میگه ممکنه برای افرادی که زندگی قبلیشون رو به یاد میارن، این توجیه وجود داشته باشه.
حالت دوم تئوری حافظه ژنتیکیه که رقیب تناسخه. برای اون ویدیوی جداگونه ای ساختم. طبق اون، بخشی یا حتی ممکنه همه حافظه اجداد شما در ژنوم شما باشه. که توی بازی اساسینز کرید بهش اشاره میشه.
برای این تئوری آزمایشاتی هم انجام شده، مثلا موش هایی که پدر و مادرشون در یک هزارتو بودن و راه خروج رو بعد از آزمون و خطاهای بسیار، یاد گرفتن. بچه هاشون اغلب مسیر درستو سریع پیدا میکنن، با اینکه از بدو تولد به دور از پدر و مادرشون بودن و ارتباطی باهاشون نداشتن.
انگار یادشون میاد مسیر درست چیه. این موش هایی که از نسل های بعد هستن، در هزارتوهای دیگه استعداد خوبی برای پیدا کردن راه خروج از خودشون نشون نمیدن، پس یعنی استعدادشو از والدین به ارث نبردن، بلکه مسیر درست رو دارن به یاد میارن.
طبق این تئوری دلیل اینکه انسانها زود پیشرفت کردن همینه، و خیلی از چیزهایی که به طور غریزی میدونیم و بهش عمل میکنیم، در حقیقت نسل های قبلی با آزمون و خطا یادگرفته بودنش.
پس تئوری حافظه ژنتیکی هم که میگه ممکنه بخشی از خاطرات اجدادمون رو به یاد بیاریم، در تئوری تناسخ شک ایجاد میکنه.
این دو شک باعث میشه که ما هنوز به طور 100 درصد تناسخ رو قبول نکنیم اما رد هم نمیتونیم کنیم چون برای رد کردن باید اثبات 100درصدی بتونیم ارائه کنیم. کسی هم که تناسخ رو 100 درصدی قبول داره باید این دو عامل که شک ایجاد میکنن رو بتونه برطرف کنه.
مثلا در مورد مثال لاستیک پنچر شده، اگه اون شخص، فیلمی از دوربین مداربسته نشون من بده که همسایشون میاد و لاستیک رو پنچر میکنه، یا متخصصی با بررسی لاستیک بگه که این عمدا پنچر شده و به علت فرسودگی نبوده، در اینصورت شکی که من ایجاد کردم بی اعتبار میشه.
پس برای قبول 100 درصدی تناسخ باید دو شک ایجاد شده کاملا ثابت بشه که اشتباه هستن یا نمیتونن درست باشن.
اشتباهی که خیلی از باورمندان میکنن اینه که میان یه توجیه خوب یا یک سری دلیل ارائه میکنن. مثلا میگن عدالت با تناسخ به خوبی انجام میشه یا قراره همه برن بهشت یا به تکامل برسن یا یکی بشن. اینا شاید دلایل خوبی باشه ولی اثبات نیست.
مثل این میمونه من به شخصی که اسمش مصطفی س بگم در کره ماه موجوداتی زندگی میکنن که مصطفی رو میپرستن و سالهاست دارن عناصر با ارزشو از ماه استخراج میکنن و جمع میکنن تا روزی به مصطفی بدن.
بعد بهش بگم خب، باور داری این موضوع رو ؟ اون بگه نه.
بگم تو دیگه چرا؟ برا تو دارن عناصر با ارزش جمع میکننا. اینکه به نفعه توعه؟
مصطفی میگه اوکی، به نفع من هست اما از کجا معلوم درست باشه، چون به نفع منه یا چون قشنگه، پس واقعیه؟
جمع بندی این ویدیو میشه اینکه از نظر فلسفی و علمی، امکان داره که تناسخ وجود داشته باشه. به منابع تاریخی و مقدس در این زمینه خیلی نمیشه اعتماد کرد چون به مرور زمان دستخوش تغییر و تحریف شدن.
به تجربیات شخصی هم چون ممکنه دروغ و اشتباه باشن یا اینکه واقعی باشن اما دلیل دیگه ای غیر از تناسخ داشته باشن نمیشه اعتماد کامل کرد. همونطور که قبلا دلیل صاعقه، خدای آسمان بود ولی الان میدونیم دلیل دیگه ای داره.
اثبات 100درصدی برای تناسخ هنوز ارائه نشده، همچنین رد 100 درصدی هم هنوز براش ارائه نشده، بنابراین با توجه به ویژگی هایی که داره از نظر من درکل یه تئوری بسیار قوی و محتمل میتونه باشه.
ممکنه بعضیا بگن بالاخره تکلیف ما چی؟ چی درسته و چی غلط؟
یه نکته ای که باید بهش دقت داشته باشین، اینه که برای همه چیز لازم نیست شما اثبات 100درصدی داشته باشین که بهش باور داشته باشین.
شما میتونین یه باور کمتر از 100 درصد اما موجه داشته باشین. مثلا وقتی از مادرتون میپرسین ناهار چیه؟ حرفشو باور میکنین، در صورتی که اثبات 100 درصدی برای حرفش ارائه نکرده، اما شما بسیار محتمل میدونین که حرفش درست باشه.
خیلی از مسائل هم همینه. شما با یه بینش درونی و بررسی یه سری شواهد، ممکنه جواب درست رو پیدا کنین ولی اثباتش نمیتونین کنین. مثلا میگین شرایط طوریه که فلان کشور در جنگ شکست میخوره. از نظر علمی اثبات 100درصدی برای حرفتون ندارین، و در واقعیت هم ممکنه حرفتون اشتباه دربیاد، حتی اگه اون کشور یک درصد شانس موفقیت داشته باشه، ممکنه در واقعیت، جنگ رو ببره. اما شما با بینشی که دارین، میگین شکست میخوره و اکثر اوقات هم درست میگین.
در مورد خیلی از مسائل ماورایی هم همینه، ممکنه شما به جواب درست رسیده باشین حتی اگه نتونین کاملا اثباتش کنین. پس این نکته رو گوشه ذهنتون داشته باشین.
خب من در این ویدیو چند مبحث مهم فلسفی و متافیزیکی رو مطرح کردم و موضع خودمو در مورد تناسخ گفتم، بهتره ویدیو رو چندبار ببینین و به حرفایی که زدم خوب دقت کنین.