زندگی نامه لئوناردو داوینچی

مقاله ای کامل درباره لئوناردو داوینچی ؛ اسرار و حقایقی درمورد لئوناردو داوینچی به همراه نقاشی های او

او در تاریکی شب، زمانی که همه در خواب بودند، بیدار شد.

دمیتری مرژکوفسکی

لئوناردو داوینچی زندگی اش را از هیچ آغاز کرد.

او در ابتدا هیچ چیز نداشت.

حتی تا زمانی که زنده بود، اکثرا او را یک هنرمند معمولی و اندیشمندی که گاها فکرهای عجیب و غریب به سرش میزند می دانستند.

اکنون نزدیک به پنج قرن و نیم از مرگ او میگذرد و پس از این همه سال زندگی او در هاله ای از ابهام قرار دارد.

حالا دیگر همه او را به عنوان مشهورترین هنرمند و یکی از اندیشمندان استثنایی همه اعصار می شناسند.

تابلوی مونالیزا

مونالیزا اثر خیره کننده داوینچی است که نقاشان زیادی تلاش کرده اند از آن تقلید کنند.

بعد از سال ها نمونه های تکثیر شده این اثر زینت بخش دیوار اتاق بسیاری از افراد بوده است.

(یکی از دوستانم دو نسخه تابلوی معروف داوینچی را خرید، مونالیزا را در اتاقش نصب کرد و شام آخر داوینچی هم به من داد.)

تابلوی شام آخر - اثر لئوناردو داوینچی

مونالیزا زنی است با لبخندی معما گونه بر لب و چهره ای عجیب که هیچ شباهتی به زنان زمان خود ندارد.

نبوغ داوینچی

داوینچی به نمادی از نبوغ و هوش تبدیل شده است.

البته شاید صفت نابغه قابل بحث باشد، چون معنای دقیقی ندارد.

نبوغ چیست؟

نوعی استعداد خارق العاده؟

توانایی و زیرکی بیش از اندازه؟ یا شاید نوعی قدرت اَبَرانسانی؟

داوینچی شخصیتی چند لایه و پیچیده داشت.

قائل شدن صفات معمولی برای او نوعی بی عدالتی در تشخیص هویت این انسان خارق العاده محسوب میشود.

یکی از پژوهشگران علوم طبیعی در زمان ما، معتقد است که احتمالا داوینچی از نظر مغزی با اکثر انسان ها تفاوت های عمده ای داشته است.

توانایی خارق العاده داوینچی، او را قادر می ساخته در آن واحد به علوم مختلف زمان خودش به آسانی تسلط یابد.

هر دو قسمت چپ و راست نیم کره مغز او به نحوی نادر و عجیب بیش از حد تکامل یافته بودند.

او حتی قادر بوده حرکات تند و برق آسای فیزیکی را همانند فیلمی که به صورت کند پخش میشود مشاهده کند.

زندگی خصوصی لئوناردو داوینچی

داوینچی نه تنها یک نقاش، مجسمه ساز و موسیقی دان بی نظیر، بلکه یک دانشمند و مخترع برجسته نیز بود.

او قرن ها پیش از اینکه بشر قادر باشد به امکان پرواز در آسمان ها به صورت عملی بیاندیشد، ماشین های پرواز خود را طراحی کرد.

بعدها مهندسین علوم با کمک دست نوشته های داوینچی برخی طرح او را بازسازی کردند و با موفقیت توانستند از این وسایل استفاده کنند.

داوینچی پژوهش های فوق العاده ای در زمینه کالبدشناسی انسان انجام داد و در این مورد آثار مستندی از خود به جا گذاشت که تا آن زمان بی سابقه بود.

از نظر داوینچی انسان شباهت زیادی به یک ماشین دارد.

برای درک انسان باید هم عملکرد کلی آن ماشین و هم اجزاء و قطعات تشکیل دهنده آن را شناخت.

او همچنین یک معمار و نقشه کش توانا بود.

او وسایل و تجهیزات زیادی از وسایل آشپزخانه گرفته تا نمونه های صنعتی از وسایل نظامی و زیردریایی را اختراع کرد.

هزاران صفحه از یادداشت های او برجای مانده است که زیست شناسان در سالهای بعد از آنها استفاده های بسیاری کردند.

اما داوینچی هم مانند هر انسان دیگری خطاها و شکست هایی داشته است.

لیانا بورتولون، روزنامه نگار و منتقد ادبی ایتالیایی در کتاب خود به نام: “زندگی، زمانه و هنر لئوناردو” می نویسد:

لئوناردو به مطالعه درباره علوم مختلف علاقه زیادی داشت و به پژوهش در هر شاخه ای از علوم می پرداخت.

از این نظر می توان او را به معنای واقعی کلمه نابغه جهان شمول دانست، نابغه ای آشفته حال که از پرداختن به جنبه های فرعی پدیده ها هم صرف نظر نمی کرد.

در دنیای کنونی، انسان ها وقتی با یک نابغه مواجه می شوند، ممکن است احساس آشفتگی کنند.

واقعیت این است که مردم قرن 16 هم نسبت به داوینچی چنین احساسی داشتند.

آثار داوینچی

در این قسمت لیستی از نقاشی هایی که داوینچی در خلق آنها نقش داشته است را معرفی میکنیم.

در این لیست به ترتیب نام اثر، سال خلق آن و محل نگهداری اصل اثر در حال حاضر ذکر شده است.

توجه داشته باشید که ممکن است محل نگهداری تغییر کرده باشد.

در مورد مجسمه ها و پیکره های ساخته شده توسط داوینچی فقط یک مورد به جا مانده است که مدل مومی شکل یک اسب سوار است و در سال 1508 به عنوان یک طرح اولیه برای یک مجسمه سنگی کامل تر توسط داوینچی ساخته شد.

اسب اسفورتسا

فهرست نقاشی های داوینچی:

  • چهره جینورا دبنچی، 1474، گالری ملی، واشنگتن دی سی امریکا
  • بشارت، 1475-1472 ، گالری اوفیتسی، فلورانس ایتالیا
  • بشارت، 1478، موزه لوور پاریس فرانسه
  • مریم مقدس با گل میخک، 1478-1480 ، گالری آلته پیناکوتک، مونیخ آلمان
  • مریم مقدس و گل او، 1478، موزه هرمیتاژ، سنت پترزبورگ روسیه
  • سنت ژرُم، 1482-1480، پیناکوتکا، واتیکان ایتالیا
  • پرستش مردان خردمند، 1481، گالری اوفیتسی، فلورانس ایتالیا
  • مریم مقدس در صخره ها، 1486-1483، موزه لوور پاریس فرانسه
  • چهره یک موسیقیدان، 1485، پیناکوتکا آمبروزیانا، میلان ایتالیا
  • بانویی با یک قاقم، 1488-1490 ، موزه چارتوریسکی، کارکوف لهستان
  • مریم مقدس در صخره ها، 1491-1508، گالری ملی، لندن انگلستان
  • تصویر یک بانو، 1495، موزه لوور، پاریس فرانسه
  • شام آخر، 1498-1495، سالن پذیرایی سنتا ماریا دل گراتسی، میلان ایتالیا
  • اتاقی در برج، 1498-1497، قصر افورتسسکو، میلان ایتالیا
  • چهره ایزابلا دسته، 1499-1500، موزه لوور، پاریس فرانسه
  • مریم مقدس و فرزندش با سنت آ و سنت ژان بابتیست، 100-1506 گالری ملی، لندن انگلستان
  • مونالیزا، 1503-1507، موزه لوور، پاریس فرانسه
  • سالوادو موندی، 1506-1513، کلکسیون خصوصی
  • صورت یک زن جوان، 1508، گالری ملی، پارما ایتالیا
  • مریم مقدس و فرزندش باسنت آن، 1510-1513 ، موزه لوور، پاریس فرانسه
  • سنت جان باتیست، 1505-1507 یا 1513-1516، موزه لوور، پاریس فرانسه
  • سنت جان کشاورز، 1513-1516، موزه لوور، پاریس فرانسه

وقایع مهم زندگی داوینچی در یک نگاه:

در 15 آوریل 1452 لئوناردو در شهری نزدیک به فلورانس به دنیا آمد.

لئوناردو فرزند نامشروع بود، در واقع پدرش یک رابطه غیر رسمی با زنی فقیر داشته است.

سال 1460 به عنوان کارآموز نزد یک هنرمند محترم فلورانسی به نام آندرا دل وروکیو به کار می پردازد.

او 13 سال نزد این استاد کار میکند.

در سال 1469 لورنستو دِ‌مدیچی در فلورانس بر سر کار می آید و حامی رنسانس است.

او از داوینچی حمایت میکند.

سال 1472 داوینچی به عنوان عضوی از انجمن نقاشان فلورانس پذیرفته میشود.

سال 1473 اولین اثر نقاشی کاملش را به نام سانتا ماریا دل نوه خلق میکند.

او در همین سال کار بر روی یکی از اولین آثار مستقل خود تحت عنوان مریم مقدس با گل میخک را آغاز میکند.

در سال 1475 داوینچی اثر مشهور بشارت را احتمالا با همکاری شخص دیگری به نام آندرا دل وروکیو خلق میکند.

سال 1476 داوینچی به همجنسگرایی متهم میشود اما دادگاه این اتهام را رد میکند.

سال 1481 صومعه سن دوناتو آ اسکوپتو، داوینچی را رسما به عنوان یک نقاش هنری به کار می گمارد.

او کار بزرگ خود را به نام پرستش مردان خردمند، در همین سال آغاز میکند، اما هرگز آن را به پایان نمی رساند.

با این حال همین اثر ناقص را جزو شاهکارهای نقاشی به شمار می آورند.

نقل مکان داوینچی:

سال 1482 داوینچی به میلان نقل مکان میکند و در ابتدا نزد دوک آن شهر به نام لودویکو اسفورتسا مشغول به کار میشود.

سال 1483 داوینچی توسط انجمن عقدیتی اخوت معصومان، در میلان که وابسته به کلیسای کاتولیک است استخدام میشود و کار بر روی تابلوی نقاشی مریم مقدس در صخره ها آغاز میشود.

سال 1485 بیماری طاعون در میلان شیوع پیدا میکند و داوینچی در این سال مشغول ساختن ماشین پرواز خودش است.

سال 1487 پژوهش در زمینه کالبدشناسی بدن انسان را با جدیت آغاز میکند.

در سال 1490 داوینچی کار بر روی پیکره بزرگ یک اسب از برنز برای اسفورتسا را که مدت ها صحبت از آن بود آغاز میکند.

پایان دوران رنسانس و نقاشی شام آخر :

لورنستو دِمدیچی در سال 1492 در فلورانس از دنیا میرود و با مرگش دوران طلایی رنسانس در این شهر به پایان میرسد.

در سال 1493 داوینچی کار برروی اسب اسفورتسا را به پایان میرساند و نامش را اسب بزرگ می گذارد.

سال 1495 داوینچی نقاشی تابلوی شام آخر را در کلیسای سانتا ماریا دل گراتسی در میلان آغاز میکند.

سال 1496 داوینچی رساله ای در ریاضیات درباره نسبت های خداوندی ارائه میکند.

سال 1498 داوینچی تزئینات و دکوراسیون داخلی اتاقی در قصر اسفورتسا در میلان را که اتاقی در برج نام دارد انجام میدهد.

در همین سال او به کار روی ماشین پروازش ادامه میدهد.

ماشین پرنده داوینچی

1499 ارتش فرانسه شهر میلان را به اشغال در می آورد، داوینچی میلان را ترک میکند.

سال 1500 داوینچی در شهر مانتووا اقامت میگزیند و در این شهر تابلویی از چهره ایزابلا دسته میکشد.

سپس به فلورانس نقل مکان میکند و تابلوی مریم مقدس و فرزندش باسنت آن را نقاشی میکند.

سال 1502 داوینچی به عنوان مهندس علوم نظامی توسط چزار بورجا دوک والنتینوا استخدام میشود.

در همان سال به خاطر نگارش رساله ای سیاسی به نام پرنس مشهور شد و با یک دیپلمات فلورانسی به نام نیکولو ماکیاولی معرفی شد.

بازگشت به فلورانس:

سال 1503 داوینچی به فلورانس میرود.

در این شهر ماموریت کشیدن بزرگ ترین تابلوی نقاشی اش به نام نبرد آنگیاری به او واگذار میشود.

نبرد-آنگیاری

این تابلو توسط مشاوران مالک قصر وکیو به او سفارش داده میشود.

در همان سال داوینچی طرحی برای اینکه کشتی های شهر رقیب فلورانس یعنی پیزا نتوانند از رودخانه کنار قصر وکیو عبور کنند، ارائه میدهد اما این پروژه با شکست مواجه میشود.

سپس داوینچی کار بر روی تابلوی مونالیزا را آغاز میکند.

سال 1506 شارل دامبواز حاکم فرانسوی شهر میلان از داوینچی میخواهد که به آن شهر برود.

سال 1507 داوینچی از سوی لویی دوازدهم پادشاه فرانسه به سِمت نقاش و مهندس در دربار فرانسه منصوب میشود.

در همان سال داوینچی دومین نسخه تابلوی مریم مقدس در صخره ها را آغاز میکند.

سال 1513 داوینچی به رم می رود و در واتیکان اقامت میگزیند.

در این سال او پژوهش درباره انعکاس نور از آینه را آغاز میکند.

در همین سال یک چهره نگاری بی سابقه از خودش برجای میگذارد که بعدها به یکی از آثار مشهور او تبدیل میشود.

در سال 1515 داوینچی با هدیه یک اسب مکانیکی (اولین ربات قابل برنامه ریزی مکانیکی در جهان) به فرانسیس اول پادشاه جدید فرانسه به او شادباش می گوید.

مرگ داوینچی

سال 1516 داوینچی به قصر فرانسیس اول میرود و مدتی در قصر زندگی میکند.

و سرانجام در دوم ماه مه 1519 در قصر فرانسیس اول در فرانسه چشم از جهان فرو بست.

روی پای خودت بایست!

خوابیدن بر روی یک تختخواب با لحاف پر قو

انسان را موفق نمی کند.

به خصوص اگر خودت در زیر لحاف باشی.

از یادداشت های شخصی داوینچی

اگر از شما خواسته شود که یکی از بزرگ ترین اندیشمندان تاریخ را نام ببرید، در صورتی که بدانید لئوناردو داوینچی که بوده و چه آثاری از خود برجای گذاشته، ممکن نیست نام او را از قلم بیاندازید.

محل تولد و زندگی داوینچی

داوینچی در یک شرایط عادی به دنیا آمد.

محیط برای پرورش استعدادهای او چندان مساعد نبود.

سرنوشت داوینچی چنان رقم خورده بود که گویی از همان ابتدا باید خود را برای نبرد با زندگی آماده میکرد.

به نظر نمی رسید که آینده ای درخشان در انتظار او باشد.

داوینچی در ایتالیا به دنیا آمد.

در آن زمان ایتالیا به هیچ وجه شباهتی به یک کشور متحد و یکپارچه نداشت و به ایالت های مختلف تقسیم شده بود.

داوینچی که فرزند نامشروع یک مرد و زن روستایی بود، خیلی زود به یکی از سه شخصیتی تبدیل شد که در این تحول فرهنگی نقش تعیین کننده ای ایفا کردند.

برخی می گویند کلمه وینچی که آخر نام داوینچی است برگرفته از محل تولد اوست.

داوینچی از تمام حقوق اجتماعی محروم بود و نمیتوانست به طور قانونی جایی کار یا تحصیل کند.

اما او از استعدادهای خیره کننده ای برخوردار بود.

به همین دلیل پیشنهادهای کاری با دستمزدهای عالی از این و آن دریافت میکرد.

او از حمایت های معنوی و احساسی برخوردار نبود.

خانواده داوینچی

در مورد مادر واقعی اش اطلاع زیادی در دست نیست.

بسیاری از بیوگرافی نویسان در اینباره اختلاف نظر دارند.

برخی او را یک پیشخدمت معرفی کرده اند.

بین پدر و مادر داوینچی علاقه و عشق وجود داشته است.

پدر لئوناردو طی چند سال بعد از تولد او به فرزندش گاهی سر میزد.

اما فرانچسکو عموی لئوناردو که برای کار کشاورزی و اداره مزارع انگور در وینچی مانده بود، از لئوناردو مراقبت میکرد و به او علاقه زیادی داشت.

داوینچی در اینباره گفته است:

گاهی ناپدری یا نامادری ها بهتر از پدران و مادران واقعی بچه هایشان را می پرورانند.

هر قدر هم ریشه یک درخت بیشتر و بهتر در زمینی مناسب کاشته شود، باز هم ممکن میوه ای بهتر از یک درخت پیوندی به بار نیاورد.

به عبارت دیگر شاید یک گیاه پیوندی ریشه ای حقیقی تر از آن گیاه را در خود پرورش بدهد.

 

لئوناردو در همان کودکی به نظر می آمد که دنیای اطرافش برایش کوچک است.

او بسیار جاه طلب بود ولی نمی دانست که در آینده به یکی از بزرگ ترین چهره های تاریخ تبدیل خواهد شد.

باورهای داوینچی

 

او شیفته طبیعت بود و در بسیاری از کارهایش از آن الهام میگرفت.

طبیعت به نوعی سرچشمه و زیربنای زندگی فلسفی او به شمار می آمد.

داوینچی معتقد بود که طبیعت از نظر معماری و مکانیکی، کامل و از تعادل بی نظیری برخوردار است و بهترین کاری که یک هنرمند می تواند انجام بدهد الهام گرفتن از طبیعت است.

به عقیده او محتوای هر علمی، تکرار قوانین ذاتی طبیعت است.

برخی از افراد بشر ممکن است وسیله یا چیزی را اختراع کنند.

میتوانند ماشین هایی بسازند که کار خاصی انجام بدهند.

اما هیچ نو آوری بشری نمی تواند به اندازه پدیده های طبیعی، زیبا، ساده و هدفمند باشد.

لئوناردوی جوان، ذهن کاوشگری داشت.

او با ولع به دنبال دانستن بیشتر درباره اسرار طبیعت بود.

داوینچی در همه ابعاد پدیده های طبیعی کند و کاو میکرد.

از خواص درختان و گیاهان گرفته تا حرکت ستارگان، از مسیر چرخش کره ماه به دور زمین تا برآمدن و غروب خورشید در آسمان.

در دنیای امروز روشن شده است که عناصر موجود در طبیعت از نوعی پیوستگی و هماهنگی درونی برخوردارند اما در زمان داوینچی پدیده های طبیعی جدا از هم به نظر میرسیدند.

فقط داوینچی و تعداد محدودی دانشمند دیگر بودند که توانستند به ارتباط بین اجزای مختلف طبیعت پی ببرند و پیوستگی درونی و ذاتی طبیعت را در همه جا مشاهده کنند.

 

نظر داوینچی درباره زیتون

عشق لئوناردو داوینچی به طبیعت از گشت و گذار او در تپه های اطراف وینچی آغاز شد.

او به همراه فرانچسکو، گاهی چندین روز متوالی را در باغ های اطراف شهر می گذراندند.

به باغ ها و درختان زیتون سرکشی می کردند و شاخه های زائد درختان و بوته ها را می کندند.

زمانی که داوینچی در باغ زیتون عمویش در حال گشت و گذار بود، متوجه شد که زیتون فقط یک میوه خوردنی نیست.

از آن هم به عنوان دارو و هم برای روغن کاری برخی ماشین ها و هم برای روشن کردن چراغ های آن زمان استفاده میشد.

نعمت از آسمان فرو می ریزد.

ما هم زیتون را میخوریم و هم با آن چراغ هایمان را روشن میکنیم.

تابلوی بشارت

طبیعت در نقاشی های داوینچی

تابلوی بشارت مهمترین و اولین تابلوی نقاشی داوینچی است که متاثر از طبیعت بود.

منظره های طبیعی در تابلوهای او فقط زمینه های فرعی نیستند بلکه بخش مکمل و برجسته نقاشی های او را تشکیل میدهند.

داوینچی معتقد بود که کوه ها و صخره های زمین فقط سنگ هایی بی جان نیستند.

آنها با هم مناظره روح بخش و زیبا به وجود می آورند.

اما این زیبایی ها تنها ظاهر طبیعت هستند که چشم آنها را می بیند.

کوه ها استخوان های زمین هستند که بخشی از آناتومی طبیعت به حساب می آیند.

ابرها توده هایی بی قاعده نیستند.

حرکت های زیبای آنها انگار توسط یک هنرمند طراحی شده است.

گاهی بهم می پیوندند و سرانجام این بخارهای آب مجددا به اصل خویش باز می گردند و به صورت باران، زمین، رودخانه و دریاها را آبیاری می کنند.

او به همه توصیه میکرد که نگاهی عمیق به طبیعت و پدیده های طبیعی داشته باشند.

هرگاه فرصتی یافتید از خانه و شهر خود خارج شوید و به تپه ها و کوه های خارج از شهر بپیوندید و از زیبایی های آن لذت ببرید.

نظر داوینچی نسبت به حیوانات

داوینچی یک طبیعت گرای واقعی بود.

او به حیوانات هم عشق می ورزید و نگران آنها بود.

او طرفدار حقوق حیوانات بود.

از نظر حیوان دوستی داوینچی از زمان خود بسیار جلوتر بود.

لئوناردو داوینچی علاقه وافری به حیوانات داشت و با حوصله با آنها رفتار میکرد.

اگر به جایی می رفت که پرنده ها را در قفس می فروختند، آنها را میخرید و آزاد میکرد.

او از بازگرداندن آزادی به پرندگان لذت میبرد.

همیشه ترجیح میداد لباس هایی برتن کند که از بدن مرده حیوانات درست نشده باشد.

داوینچی زمانی که در سال 1490 در میلان به سر میبرد، قصه هایی نوشت که در آنها حیوانات می توانند حرف بزنند.

او تلاش میکرد از این موهبت فرضی سخن گفتن حیوانات در قصه هایش بیشترین استفاده را ببرد تا به جای آنها برای انسان ها درد و دل کند و رنج هایی که حیوانات تحمل میکنند را بیان کند.

او وقتی در شهر زندگی میکرد هیچ فرصتی را برای جولان در طبیعت از دست نمی داد.

داوینچی سوارکار ماهری بود و اسب های او تا اواخر عمرش با او بودند.

او زمان زیادی را در اصطبل خود سپری میکرد و همانجا بود که تابلوهای نقاشی و پیکره های اسب را خلق کرد.

گفته می شود که لئوناردو داوینچی هرگز صاحب خانه ای که متعلق به خودش باشد نبوده است.

احترام به طبیعت

او تنها شیفته طبیعت بکر اطراف توسکانی، گل ها و درخت هایی که در این سرزمین می روییدند یا حیواناتی که بدون کوچک ترین دخالت انسان در دشت ها و کوه های آن منطقه آزادانه به گشت و گذار می پرداختند، نبود.

او علاوه بر عشق به طبیعت برای آن احترام خاصی قائل بود.

طبیعت ملکه تمام دانش ها و همه دانشوران است.

کسانی که طبیعت را نادیده می گیرند،

زندگی و کار را برای خود بیهوده و کسل کننده می سازند.

از یادداشت های شخصی داوینچی

همچنین اعتقاد داشت که در این طبیعت ظاهرا خاموش نیروهایی نهفته است که پیش بینی تاثیر آنها بر محیط اطراف کار ساده ای نیست.

داوینچی به حرکت آب و استفاده از آن نگاه ویژه ای داشت.

یک نقاش واقعی با طبیعت مسابقه می دهد

و آن را به چالش می کشد.

از یادداشت های شخصی لئوناردو داوینچی

نوشته های مخفی داوینچی

او درباره آب رساله ای به نام «دست خط لستر» نوشت که هم اکنون در اختیار بیل گیتس یکی از شخصیت های مشهور علوم رایانه است.

این نوشته مجموعه ای است که مهمترین اثر داوینچی بین 30 مقاله می باشد که از وی برجای مانده است.

اولین بار یک اشراف انگلیسی به نام توماس کوک که به نام کنت لستر شناخته میشد این دستخط را در سال 1719 خرید و از آن پس نام او روی این دستخط باقی ماند.

بیل گیتس در سال 1994 دستخط را در یک حراج به قیمتی بیش از 31 میلیون دلار خریداری کرد.

اسرار نقاشی های لئوناردو داوینچی

در سال های 1862 و 1863 در یکی از مجله های انگلیسی داستان بچه آب منتشر شد.

بعد از آن به صورت داستانی جذاب توسط مادران برای بچه هایشان خوانده میشد.

کودکی در یک رودخانه غرق میشود و بعد از آن به دریا میرسد و از توانایی زندگی در آب برخوردار میشود.

آن کودک به صورت قهرمان داستان در می آید و با ماهی ها و سایر جانوران دریایی سخن میگوید.

خیلی ها به کشیدن یک تابلوی نقاشی علاقه دارند، بدون اینکه از استعداد واقعی برای این کار برخوردار باشند.

این عده مانند بچه هایی هستند که با عجله هرچیزی را نقاشی میکنند و هرگز به جزئیات و حواشی آن نمی پردازند.

داوینچی در اوایل دهه 1490 در مورد این که چگونه باید یک طوفان شدید را نقاشی کرد چنین می نویسد:

ابتدا باید ابرهای درهم پیچیده در آسمان را در تابلوی نقاشی به نحوی متمایز نشان داد و این احساس را برای بیننده به وجود آورد که باد ابرها را به سویی می کشاند.

در همان حال باید شن های ساحلی، برگ ها، شاخه های درختان و اشیای سبک که در اثر طوفان همراه با توده ای از مه و غبار متراکم در آسمان به پرواز در آمده اند را به تصویر کشید.

زمانی که داوینچی شصت سالگی را پشت سر گذاشته بود، تلاش کرد دستور العمل های خود را برای نقاشی طوفان براساس آنچه در انجیل آمده بود تکمیل کند.

همچنین گفته شده است که داوینچی یک تابلوی نقاشی از نپتون الهه دریا کشیده است.

یک اقیانوس طوفانی که در زمینه آن ارابه نپتون توسط اسب های دریایی در حال گذشتن از میان تلاطم دریاها هستند و در آن شبح هایی از غول ها و الهه های دریایی نیز دیده میشود.

چالش داوینچی با آب

برای داوینچی، طبیعت ماده ای خام و عنصری اصلی در نقاشی به حساب می آمد.

آب برای او جزئی مهم از طبیعت به شمار می رفت که بشر نمی تواند به آسانی آن را مهار کند.

او شیفته آب و نیروهای نهفته در آن بود و همیشه سعی میکرد از آن به گونه ای مفید برای زندگی بشر استفاده کند.

لئوناردو داوینچی حتی یک لباس غواصی هم به منظور شنا کردن در اعماق دریاها طراحی کرد، که بعدها متخصصین آن را با موفقیت آزمایش کردند.

لباس غواصی داوینچی

فرصت ها را دریاب!

وقتی بخت و اقبال به تو روی می آورد، محکم به آن بچسب و رهایش مکن.

مهم نیست که پیش از آن چه گذشته و چگونه به چنین موقعیتی دست یافته ای.

فقط به فرصت هایی که در برابرت ظاهر خواهند شد بیاندیش!

برگرفته از یادداشت های شخصی داوینچی

نقاشی داوینچی

دوران کودکی

به نظر میرسید که زندگی روی خوش به داوینچی جوان نشان نمیدهد و هیچ فرصت خارق العاده ای در اختیارش قرار نمی دهد اما هرفرصتی که در اختیار داوینچی قرار میگرفت او به بهترین نحو از آن استفاده میکرد.

اطرافیان لئوناردو شاهد بودند که استعداد خارق العاده داوینچی در حال شکل گرفتن است.

او از همان سنین کم یک دفترچه یادداشت همراه خودش داشت و هر مطلبی که در تخیلات و اندیشه هایش جرقه میزد را در آن می نوشت. (در آموزش راه های تقویت ذهن هم توصیه کردیم که شما هم اینکار را انجام بدهید.)

امروزه مجموعه ای از دست خط های داوینچی که بیش از 1119 صفحه است برجای مانده است که نامش کدکس انتلانتیکوس نام دارد.

این برگه ها شامل نوشته های داوینچی راجع به چیزهایی است که به آنها می اندیشیده است یا طرح های مختلفی که روی آنها کار میکرده است.

در این نوشته ها از علم مکانیک و ساخت انواع اسلحه گرفته تا گیاه شناسی و آلات موسیقی همه چیز در بین آنها وجود دارد.

شروع تغییر در زندگی لئوناردو داوینچی

پدر لئوناردو کاغذ کافی در اختیار او نمی گذاشت و در اینباره سخت گیری میکرد اما چون دفتر دار بود کاغذ در دست و بالش زیاد بود و او میتوانست آن کاغذها را در فرصت مناسب برای خودش بردارد.

پدرش مشاهده میکرد که او تصاویری روی کاغذ رسم کرده است و خودش هیچ تخصصی در نقاشی نداشت اما تصمیم گرفت این برگه ها را به یکی از دوستانش که نقاش بود نشان بدهد.

نام او آندرا دل وروکیو بود و در فلورانس زندگی میکرد.

وقتی وروکیو نقاشی های داوینچی را دید بلافاصه دریافت که او از استعدادی بالقوه در هنر نقاشی برخوردار است.

به همین دلیل تصمیم گرفت که او را به عنوان کار آموز نزد خود بپذیرد.

لئوناردوی جوان که پانزده یا شانزده سال بیشتر نداشت به فلورانس نقل مکان کرد و به طور تمام وقت در کارگاه نقاشی وروکیو مشغول به کار شد.

به این ترتیب زندگی داوینچی در فلورانس که مهد رنسانس به حساب می آمد آغاز شد.

پیشرفت های داوینچی در آغاز جوانی

او پس از چند سال کار مداوم به عنوان یکی از افراد محفل هنری وروکیو شناخته شد و حتی به عضویت رسمی اتحادیه هنرمندان در شهر فلورانس که اعتبار زیادی داشت پذیرفته شد.

او سفارشی از کلیسای سن دوناتو در اسکوپتو که در فلورانس واقع شده بود دریافت کرد.

او باید در محراب کلیسا صحنه ای را از پرستش سه ستایشگر عیسی مسیح که به مگی معروف بودند نقاشی میکرد.

مگی به سه نفر از دوستداران مسیح گفته میشد که در زمان کودکی مسیح به خدمت او و مریم مقدس درآمده بودند و به آنها لقب مردان خردمند یا مردان عاقل داده شد.

تنظیم قرارداد با کشیشان کلیسا کار ساده ای نبود.

آنها شرایط پیچیده ای در قراردادهای خود داشتند.

لئوناردو هرگز این کار را تکمیل نکرد اما انعقاد قرارداد با کلیسا برای او فرصتی به حساب می آمد که توانست بعدا از آن به عنوان یک پیشنهاد کاری از سوی یک کارفرمای معتبر به نفع خود استفاده کند.

به این ترتیب راه برای داوینچی برای دریافت پیشنهادهای کاری مناسب تر از سوی کارفرماهای معتبر باز شد.

خانواده-مدیچی

خانواده مدیچی

لئوناردو داوینچی با خانواده با‌نفوذ مدیچی آشنا شد که برای تقدیر از او تقدیرنامه معروف انونیمو گادیانو را به او اعطا کردند.

مدیچی ها خانواده ای با نفوذ بودند که حتی در انتخاب پاپ ها دست داشتند.

در سریال شیاطین داوینچی خانواده مدیچی ها را به خوبی نشان میدهد.

خاندان مدیچی که در آن زمان بر فلورانس حکومت میکرد تمام تلاش خود را برای نمایش آثار هنری و تاریخی فلورانس به کار می بست.

از پروژه های ساختمانی مجلل گرفته تا نمایش گروه های هنری و سرگرم کننده و برگزاری فستیوال ها و جشن های محلی.

از لئوناردو داوینچی اغلب به عنوان یک انسان دوران رنسانس یاد میشود.

دوران رنسانس

در آن زمان انسانی رنسانسی محسوب میشد که به تمام دانش های زمان خود از جمله بر هنر و علوم مختلف احاطه داشت.

در دنیای امروز همه تشویق می شوند که در رشته خاصی تخصص کسب کنند.

یکی دوست دارد جراح مغز شود، دیگری حسابداری را ترجیح میدهد.

خلاصه علوم آنقدر توسعه یافته اند که کسب تخصص حتی در بخش کوچکی از رشته های علمی یا هنری کار آسانی نیست.

اما قبل از رنسانس اینچنین نبود.

دانشمندان به تمام علوم سرک میکشیدند.

مرزی بین علوم قائل نمیشدند.

نمیشد گفت که یک فیلسوف نمی تواند شاعر، ریاضی دان، ستاره شناس یا متخصص کالبد شکافی هم باشد.

دوره رنسانس با پایان دوران سیاه اروپا شروع شد.

دوران خرافات و فشار حد اکثری کلیسا کم کم به پایان رسید.

شمار افراد روشنفکر مانند داوینچی و خانواده مدیسی در حال زیاد شدن بود.

هنرمندان تاجران جدید جامعه تلقی میشدند چون از خلاقیت برخوردار بودند.

قبلا اهمیتی نداشت که یک هنرمند زیر کار خود را امضا کند یا نه، اما حالا این که فلان اثر توسط چه کسی خلق شده است اهمیت پیدا کرده بود.

حتی به گفته های کوتاه و مختصر افرادی مثل رافائل یا داوینچی اهمیت داده میشد.

لئوناردو داوینچی بخش مهمی از عمر خود را در فلورانس، شهری که پر بود از بناهای زیبا و آثار هنری، سپری کرد.

داوینچی در تحول فرهنگی نقشی تعیین کننده ایفا کرد.

او استعداد و نبوغی چند بعدی داشت.

رقیبان داوینچی

بدون تردید می توان گفت که در میان هنرمندان بی شمار دوران رنسانس، لئوناردو داوینچی در صدر همه آنها قرار داشت.

از رقبای او شاید بتوان به میکل آنجلو و رافائل نام برد که از نظر تاثیر بر تحولات دوران خود به داوینچی نزدیک بودند.

تابلوهای نقاشی داوینچی در ظاهر عبارت بودند از تعدادی چهره نگاری و تصاوری از وقایع مذهبی که در آنها چهره های شناخته شده مسیحی به تصویر کشیده شده بود.

اما در همین تابلوهای به ظاهر معمولی، نوعی واقع گرایی به چشم میخورد که پیش از آن در هنر نقاشی رواج نداشت و هر بیننده را تحت تاثیر قرار میداد.

منبع: چطور مثل داوینچی فکر کنیم؟ نوشته: دانیل اسمیت، ترجمه دکتر سیامک دشتی

مطالب مشابه از ذهن آموز:
خبرنامه
خبرم کن از
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده همه دیدگاه ها
0
خوشتان آمد، کامنت بگذارید!x