تاثیر ضمیر ناخودآگاه در شکست

اگر دلایل هر شکست را بررسی کنیم متوجه میشویم که علت اصلی آن عدم اعتماد به خود و یا جهد و تلاش بیش از حد و افراطی بوده است.

بسیاری از افراد واکنش خواسته های خود را که ضمیر باطن مستقیما به سویشان ارسال کرده نمی پذیرند و از قبول آن سرباز میزنند.

هنگامی که ضمیر باطن ایده ای را پذیرفت برای اجرای آن دست به کار میشود و تمام منابع قدرت را برای نیل به هدف به کار میگیرد و تمام قوانین ذهنی را وارد عمل میکند.

ضمیر باطن کاری به خوب و بد ندارد.

اگر ایده ها منفی باشند نتیجه اش شکست و ناراحتی و گرفتاری خواهد بود.

اگر از آن به گونه ای سازنده و مثبت بهره گیری شود حامل آرامش و خوشی و آسایش روح و روان خواهد بود.

پس نتیجه میگیریم که اگر افکار شخص سازنده، مثبت و مفید باشند واکنش خوب در پی خواهد داشت.

در این صورت کاری جز این نخواهیم داشت که ایده هایی که به ضمیر ناخودآگاه ارسال میکنیم درست باشند و مابقی کار را به او می سپاریم.

نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که به زور و اجبار چیزی را به ناخودآگاه خود ندهید چون نتیجه دلخواه به دست نمی آید.

علت آن آشکار است،

ضمیر ناخودآگاه به ایمان و اعتقاد شخص واکنش نشان میدهد و این کار از سر اجبار و اکراه شدنی نیست.

تاثیر باور قلبی و اعتقاد روی ناخودآگاه

گاهی اوقات شکست ها نتیجه القائات زیر است:

  • من دیگر موفق نخواهم شد.
  • این کار نتیجه ای ندارد.
  • امید ندارم.
  • سرگردان مانده ام و نمیدانم چه کار کنم.
  • من به کلی مایوس هستم.
  • شرایط پیشرفت را ندارم.
  • کار من دیگر تمام است.

همانطور که گفتیم ضمیر ناخودآگاه فقط به باور قلبی و اعتقاد راسخ شما پاسخ میدهد،

بنابراین جای نگرانی در مورد خواندن جملات فوق نیست.

ولی اگر شما این جملات را در زندگی تان باور کنید نباید انتظار واکنش مثبت از ضمیر ناخودآگاه خود داشته باشید.

تاثیر افکار روشن و واضح بر ضمیر باطن

اگر سوار تاکسی بشوید و به جای یک آدرس مشخص به راننده 12 آدرس بدهید، مطمن باشید که او شما را پیاده خواهد کرد!

شما به هیچ مقصدی نخواهید رسید.

کار شما در قیاس با ضمیر ناخودآگاه اینگونه است.

باید ایده روشن و مشخصی در ذهن داشته باشید تا به تصمیم روشن و قاطع منجر شود.

اعتقاد و ایمان باطنی شما منجر به حل معمای دشوار زندگی تان خواهد شد.

کار خود را به صورت اعمال شاقه و ناممکن در نیاورید!

ضمیر باطن هر فرد همانند سرکارگر یک کارگاه است که نقش هماهنگ کننده دارد و سایر کارگران را رهبری میکند.

سرکارگر باید سلامتی و آرامش را که کلید هر موفقیتی است در خود ایجاد کند.

باید در آرامش به کار پرداخت و به جزئیات بیش از حد توجه نکرد، بلکه هدف نهایی را مدنظر قرار داد.

ایمان و اعتقادِ اعجازگر خود را از یاد نبرید و آن را در عرصه ذهن حاضر گردانید.

در کار خود زیاد سخت نگیرید، مشکلات را بزرگ نکنید و از کاه کوه نسازید.

یک نیروی تخیل منظم و از نظر علمی انضباط یافته روشی مناسب برای ضمیر ناخودآگاه به شمار میرود.

باور داشتن یعنی قبول موضوعی به صورت امری حقیقی و زیستن در این حالت ما را از منفی بافی دور می سازد و شاهد برآورده شدن رویاهای خود خواهیم بود.

برگرفته از کتاب قدرت فکر / تالیف: دکتر ژوزف مورفی، ترجمه: هوشیار رزم آزما

مطالب مشابه از ذهن آموز:
دیدگاهی بگذارید