پلوتوس خدای ثروت در یونان باستان

امروز به شما خدای ثروتو معرفی میکنم که از بین تمامی خدایان ثروت، که تا به حال معرفی شدن، منطقی تر و واقعی تره

پلوتوس پسر الهه قدرتمند زمین، دِمِتِره. او خدای ثروت، در باور یونانیان باستانه که تمام امور مالی رو مدیریت میکنه.

پلوتوس توسط زئوس، خدای خدایان، کور میشه و ثروت، به شکل ناعادلانه ای بین مردم پخش میشه.

منابع و ثروت های زمین، کورکورانه و بدون توجه به شایستگی آدمیان، بین اونا تقسیم میشه.

دیگه، دعاهای مربوط به ثروت، به درستی پاسخ داده نمیشن. فقیران بارها و بارها برای ثروتمند شدن دعا میکنن و بی فایدس، چون خدای ثروت نابیناست و متوجه نمیشه که این دعاها از سمت چه کسی به گوشش میرسه.

به نظر با خدای جالبی روبرو هستیم. اینطور نیست؟

پس با من تا انتهای این ویدیو همراه باشین تا پلوتوس رو بیشتر بشناسیم.

در سروده های هومر، شاعر باستانی قبل از مسیح، پلوتوس اینطور ستایش شده:

درهای خود را باز کنید، زیرا پلوتوسِ نیرومند وارد خواهد شد و با او، خدای شادی و خدای صلح می آیند.

خوشا به حال آنان که آزادانه او را دوست میدارند. به زودی پلوتوس به عنوان مهمان به خانه شان خواهد رفت. او به انسان های فانی ثروت میبخشد.

سروده دیگری در یونان باستان درمورد این خدا کشف شده که در آن گفته شده:

ای پلوتوس، انسان ها بیش از هرچیز به تو احترام میگذارند چون تو به راحتی و بدون در نظر گرفتن فرد، به او ثروت عطا میکنی.

نماد این خدا، ظرفی به شکل شاخ و قرنیه چشمه.

اما چرا پلوتوس کور شد؟

او خدایی مهربان و سخاوتمند بود. تمام منابع و ثروت های زمین رو در اختیار مردم قرار میداد. او نمیخواست چیزی رو از اونا دریغ کنه، اما زئوس با او مخالف بود.

زئوس، خدای خدایان، اینطور فکر نمیکرد. به عقیده او، مردم بیش از هر چیز به پول و ثروت اهمیت میدن.

ثروت چیزیست که آهنگران، خیاطان و صنعت گران رو تشویق میکنه تا دیروقت به ساخت سلاح و لباس و وسایل مورد نیاز جامعه بپردازن. پادشاهان به خاطر داشتن ثروت، قدرتمند میشن و ارتش هایی که امکانات مالی بیشتری دارن پیروز نبردها میشن.

به همین خاطر، توجه به ثروت و قربانی دادن به قصد کسب آن، کم کم باعث خواهد سایر خدایان از جمله خود زئوس در نظر مردم بی اهمیت و فراموش بشن.

خدایان، پس از رها شدن، تنها، گرسنه، تشنه و بی نصیب از توجه و انرژی انسانها خواهند شد.

زئوس باید مطمئن میشد، که هیچ خدایی، قدرتمندتر از خودش نباشه.

در این اندیشه، تصمیمی گرفت که در نهایت، وضع رو بسیار بدتر از سابق کرد.

ناگهان صاعقه قدرتمندی، که سلاح ویژه زئوس است، از سمت او به پلوتوس شلیک شد و به چشمانش برخورد کرد و او را نابینا کرد.

حالا پلوتوس نمیدانست که چگونه باید منابع و ثروت زمین را به آدمیان بدهد.

داستان دوباره قدرت گرفتن پلوتوس

در یک متن قدیمی یونانی کشف شده متعلق به 2500 سال پیش، گفته شده که مرد آتنی فقیری به نام کِرِمِلوس که قبلا بسیار ثروتمند بوده به معبد دلفی میره تا از پیشگویان و غیبگویان مشهور اونجا بپرسه که چرا قبلا بسیار ثروتمند بوده و زندگی شرافتمندانه ای داشته اما به یکباره فقیر شده و به چنین روزگار تاریکی دچار گشته؟

در معبد دلفی، به او گفته میشه که به محض بیرون رفتن از معبد، پاسخ خود را خواهد یافت. اولین شخصی که ببینه پاسخ سوالشه.

او وقتی از معبد خارج شد، پیرمرد نابینایی را دید. به سمتش دوید و دلیل فقر و بدبختی اش را پرسید.

اما پیرمرد هیچ جوابی نداد و به راه خود ادامه داد.

کرملوس نام پیرمرد را پرسید و باز هم جوابی نشنید.

عصبانی شد و او را به سمت صخره ای هل داد و تهدیدش کرد که از صخره به پایین پرتابش میکند.

پیرمرد گفت نام من پلوتوس خدای ثروت است.

کرملوس متعجب شده و با احترام از او عذرخواهی کرد و گفت قرار نیست شما را به پایین صخره پرتاب کنم.

من مراقب شما خواهم بود تا خطری شما را تهدید نکند و کمک میکنم بینایی شما برگردد.

پلوتوس خوشحال نشد چون میدانست، زئوس با کسانی که در مسیر مجازات های او قرار بگیرند، مهربانی نمیکند.

و پلوتوس نمیخواست در شرایط بدتری قرار بگیرد، اما ندایی در درونش باعث شد که به حرف کرملوس توجه کند و به او اعتماد کند.

کرملوس او را به خانه اش برد و به او گفت که باید به معبد اِسکِلِپیوس بروند، مقدس ترین معبد که مختص شفاء یافتن بود. او چندتن از دوستانش را در این ماموریت همراه کرد و به آنها وعده داد که در صورت درمان پلوتوس، او آنها را ثروتمند خواهد کرد.

همگی به سمت معبد به راه افتادن اما خیلی دور نشده بودن که الهه فقر به شکل یک عجوزه از سایه‌ها بیرون اومد و بهشون گفت باید بمیرند و تبدیل به سنگ بشن.

در حالیکه دوستان کرملوس ترسیده بودن و قصد فرار داشتن، کرملوس بهشون گفت بمونن و از الهه فقر پرسید چرا اینقدر از دست اونا عصبانیه؟

الهه فقر گفت شما میخواهید پلوتوس رو درمان کنید تا به نیازمندان پول بدهد، همه را ثروتمند کند و من مجبور به ترک اینجا شوم.

بدون فقر، کسی انگیزه کار و تلاش نخواهد داشت. کسی که کار نکند و پاداش بگیرد، تنبل و احمق خواهد شد. پسر جوانی به خاطر فقر با من رابطه دارد، اگر او ثروتمند شود هرگز سراغ من نخواهد آمد.

در جایی که همه ثروتمند باشند، من خواهم مرد.

بحث و گفتگوی آنها ادامه پیدا کرد و در نهایت باهم یک قرار گذاشتن و الهه فقر اجازه داد که به معبد شفا برن به شرطی که اگه موفق شدن، پلوتوس اجازه بده او به حیاتش ادامه بده، اما اگه موفق نشدن، الهه فقر همه اونا رو خواهد کشت.

مردان به معبد اسکلپیوس رفتن تا یک بار برای همیشه، ماموریتشون رو انجام بدن.

اونا موفق شدن و درمان رو بدست آوردن. پلوتوس دوباره بینا شد و طبق قولی که داده بود به کرملوس و دوستانش ثروت رو عطا کرد.

پلوتوس تصمیم گرفت به قولش نسبت به الهه فقر هم وفادار بمونه و برخلاف سابق رفتار کنه، یعنی به هرکسی ثروت نده و مثل سایر خدایان، جایگاه خداگونه خودشو حفظ کنه.

بدین ترتیب ثروتمندان، ثروتمندتر شدن و توزیع ثروت، دستخوش تغییراتی میشه.

چیزی که امروزه به عنوان نظام سرمایه داری، میشناسیم اولین بار به نام پلوتوکراسی مطرح شده بود. این اندیشه بیان میکرد که نظام حکمرانی، براساس قدرت و نفوذ سرمایه داران و ثروتمندان بزرگ، شکل میگیره.

در این سیستم، اقلیت ثروتمند و برخوردار از منابع مالی کلان، بر مردم حکومت میکنن.

باز هم اکثر خدایان رابطه خوبی با پلوتوس ندارند. به عقیده اونا، پلوتوس از شروران و فاسدان حمایت میکنه.

در بسیاری ازنقاشی ها و آثار باستانی اونو به صورت یک کودک هم ترسیم کردن که نشون بدن از بینش و خرد کافی برخوردار نیست.

در دوزخ دانته، پلوتوس به عنوان یک دیوِ ثروت مطرح شده که جایگاهش در جهنم است و شرور است.

پلوتوس گاهی به همراه بال به تصویر کشیده شده که به معنی سرعت و تحرک اوست و نشان میده که ثروت میتونه برای شما به ناگهان و غیر منتظره بدست بیاد.

همچنین نشون میده که ماهیت ثروت گذراست و به آدمیان یادآوری میکنه که ثروت میتونه به همون سرعتی که اومده بره.

پلوتالِتری یعنی پرستش پلوتوس به نیت ثروت، که در میان برخی ثروتمندان رواج داشت.

منبع: ذهن آموز

مطالب مشابه از ذهن آموز:
پاسخی بدهید