فرق صدف استخوانی و صدف پادار چیست؟
گروه بسیاری از حیوانات را دانشمندان به نام نرم تنان خوانده اند، زیرا همه دارای بدنی نرم هستند. البته روپوش نازکی هم اندامشان را پوشانده است که «جبه» نام دارد.
صدف استخوانی و صدف پادار نیز هر دو به تیره ی نرم تنان تعلق دارند.
برخی از نرم تنان دارای دو «غلاف صدفی» هستند؛ یعنی اندامشان میان دو کپه نهفته است، مانند صدف استخوانی، صدف پادار، سکالوپ و صدف باریک که همه از شمار نرم تنانند.
صدف استخوانی عموما در آبهای کم عمق و چسبیده به صخره زیست می کند.
این جانور هنگام برگرفتن خوراک، اندکی غلاف خود را باز می کند، ولی اگر خطری احساس کند و یا آب دریا بر اثر فروکشند(جزر) پایین رود، خود را کاملا در درون آن پنهان می سازد.
اعضای اصلی صدف استخوانی شامل قلب، معده، کلیه ها و آبشش ها در درون جبه قرار گرفته اند.
صدف استخوانی سر ندارد ولی دهان دارد.
تغذیه ی این جانور بدین گونه است که غذای خود را از آب مانند یک صافی رد می کند و ذرات غذا را در فضایی میان جبه و اندام نرم خود جا می دهد.
ذرات غذا به ماده ی لزجی که از آبشش ها تراویده است می چسبد، سپس از آبشش ها وارد چینهای دهان می شود و بالاخره به خود دهان می رسد.
برخی از صدفهای استخوانی پیوسته جنس خود را تغییر می دهند؛ یعنی از نر به ماده و از ماده به نر تبدیل می شوند.
اما صدف پادار بیشتر در لای ماسه و گل در جاهایی مختلف، از اندکی پایین تر از خط فروکشند گرفته تا دهها متر در زیر آب، می آرمد.
صدف پادار در گل و ماسه نقب می زند تا در آن مخفیگاه از آسیب دشمنان مصون بماند و در جایی استوار بیارمد.
این صدف یک پای دراز دارد که وسیله ی حفاری و نقب زنی است و با آن خود را نیز بسرعت در لابلای ماسه ها پنهان می کند.
هنگام حرکت از جایی به جای دیگر نیز نخستین کاری که می کند، حرکت دادن پایش است.
در پا حفره ای وجود دارد برای این هدف که چون صدف پای خود را دراز کند، جریان خون به آن سرازیر شود تا بر اثر آن نوک پا اندکی ورم کند و بدین وسیله گیرگاهی برای جانور فراهم آورد.
بدین گونه جانور پای خود را در جایی استوار می سازد و سپس دیگر اندامهای خود را درون پا جمع می کند و به پیش می رود.
غلاف صدفی این جانور آن قدر سخت هست که اندام نرمش را در برابر آسیب های ناشی از فشار ماسه و گل مصون نگاه بدارد.
مهم نیست که صدف پادار چقدر در عمق ماسه و یا گل فرو رود، زیرا هر جا باشد، می تواند خوراک خود و اکسیژن لازم را از آب بگیرد.
برای انجام این کار، عضوی از اندامش به صورت گردن بیرون آمده است که آن را سیفون (خرطومه) نامیده اند.
جانور سیفون را از زیر ماسه به بیرون امتداد می دهد و با مکش آب، غذا و اکسیژن محلول در آن را می گیرد، آنگاه آب از راه لوله ای دیگر از اندامش خارج می شود.
منبع: کتاب به من بگو چرا – جلد دهم