پیدایش بی حسی در دست

هیلگارد بر اساس چند آزمایش که آنها را در دانشگاه استانفورد انجام داده، نشان داده که پس از انجام تلقینات بعد از هیپنوتیزمی برای تسکین درد، به صورت واضح و قانع کننده ای در شرایط هشیاری یا بیداری آگاهانه، سوژه دیگر واقعا” دردی را احساس نمی کند. ولی در یک سطح پوشیده و ناخودآگاهانه رنج و ناراحتی به صورت حقیقی و واقعی ولی ناخودآگاهانه حس و ثبت می شود.
برخی از بازیکنان فوتبال پس از پایان بازی متوجه درد شدیدی می شوند که برای مثال در شانه ی آنها پدید آمده است. بررسی های بیشتر وجود یک شکستگی کشف نشده در شرایط بازی را مشخص می کند که در حین بازی بدون احساس در بدن بازیکن پدید آمده است و شبیه به پدیده های قبلی است.
حتی در شرایطی که یک درد جسمی در یک قسمتی از بدن پدید می آید، سوژه بایستی قبلا” در یک سطح عالی و ناخودآگاهانه از مغز آن را دریافت کند تا رنج و ناراحتی آن را به صورت پوشیده احساس و ثبت کند. بنابراین اگر این فرد در یک وضعیت گسستگی از مراکز ادراکی باشد، او دیگر درد را احساس نمی کند. این ویژگی و قابلیت در زمینه ی مسدود کردن _ نه از بین بردن محرکهای درد _ همان طور که در شرایط خلسه ی هیپنوتیزمی و در آزمایشگاه پدید می آیند، ممکن است یا می تواند به صورت یک کمک بسیار بزرگ و ارزنده در متن زندگی عادی هم در خدمت دردمندان قرار بگیرد.
منبع: کتاب روش های درمانی هیپنوتیزم – ترجمه: دکتر جمالیان