نقد فیلم 12 میمون | فیلمی اسطوره ساز

فیلم 12 میمون یکی از متفاوت‌ترین آثار علمی–تخیلی دههٔ ۹۰ است و شاید باور نکنید که بسیاری از فیلم ها و ویدیوگیم های معروف از آن الهام گرفته اند.

از جمله: ماتریکس، رزیدنت اویل، هیتمن

فیلم 12 میمون سال 1995 ساخته شد و در این فیلم، بوریس ویلیس به عنوان یک زندانی به صورت اجباری برای سفر در زمان انتخاب شده بود.

ویروس خطرناکی جان اکثر انسان ها را گرفته و دنیا را عملا نابود کرده است. معدود افرادی که باقی مانده اند میخواهند با سفر به گذشته، اطلاعاتی از ویروس بدست بیاورند.

بروس ویلیس که در فیلم کول نام دارد، کچل است و روی گردنش یک بارکد دارد. ایده ای که چند سال بعد در سری بازی های هیتمن هم استفاده شد.

سبک فیلم نئو نوآر است. پس اگر از این ژانر خوشتان می آید حتما باید 12 میمون را ببینید.

در صحنه ای از فیلم زمانی که پسر دیوانه یک دانشمند، دست و پای پدرش را بسته است، برچسبی به دهان او زده است که روی آن نوشته شده است: biohazard یعنی وحشت بیولوژیکی.

این همان نام اصلی رزیدنت اویل در ژاپن است. گویا سازنده ژاپنی این بازی، شینجی میکامی که به محتوای سینمای امریکا هم به گفته خودش بسیار علاقمند بوده است، بعد از دیدن این فیلم، biohazard را برای بازی خود انتخاب کرده است.

البته نسخه جهانی بازی با نام رزیدنت اویل منتشر میشود اما در نسخه ژاپنی در همه جای بازی، نام آن biohazard است.

در این فیلم، بروس ویلیس یکی از بهترین بازی‌های کارنامه‌اش را ارائه می‌دهد؛ آسیب‌پذیر، خام و انسانی در برابر جهانی که بزرگ‌تر از اوست.

فیلم با فضاسازی دیستوپیایی، بازی‌های قوی و داستانی گیرا، تماشاگر را مجبور می‌کند دربارهٔ واقعیت، حافظه و سرنوشت بیشتر فکر کند.

پایان فیلم 12 میمون همانطور که به ژانر نئونوآر وفادار است، یک پایان خوش نیست. پیام آن این است که گذشته قابل تغییر نیست.

مطالب مشابه از ذهن آموز: