نقد بازی طلوع مردگان 2

نقد بازی طلوع مردگان 2 را که در روزنامه جام جم ضمیمه کلیک به چاپ رسیده بود و توسط محمدرضا قربانی نوشته شده بود برایتان منتشر کرده ایم.

هرچه بیشتر از عرضه آخرین نسل کنسول ها می گذرد،اقدامات نوآورانه تولیدکنندگان در مورد امتیازات این کنسول ها بیشتر می شود.یکی از این کارها،استفاده از شبکه هایی است که هریک از کنسول های اکس باکس و پلی استیشن 3 به آن متصل می شود.

طلوع مردگان 2 : پرونده صفر، یکی از همین تکه هایی است که بصورت محتوای قابل دریافت در شبکه اکس باکس لایو وجود دارد و کم از سری بعدی این بازی که قرار است ماه آینده عرضه شود، ندارد و برای طرفداران این بازی اکشن ضدزامبی حتماً پیشنهاد می شود.

این بازی طعم و بوی یک بازی در راه را کاملاً در خود دارد اما نباید بگذارید این بازی فوق العاده ولی کوتاه، هیجان شما را برای بازی اصلی کم کند. این تکه همانند یک گاز از غذایی خوشمزه است و مجبورید برای چشیدن کامل غذا، یک ماه صبر کنید.

در این فاصله، داستان و محیط منحصر به فردی که فقط برای این محتوا ایجاد شده است، شما را برای بازی اصلی آماده خواهد کرد.

نسبت به 4 سال پیش که نخستین نسخه طلوع مردگان عرضه شد، گیم پلی بازی دستخوش تغییرات زیادی شده است ولی ساختار استرس زای آن کماکان حفظ شده و به اوج خود رسیده است.

پرونده صفر سه سال پس از رویدادهای نخستین طلوع مردگان رخ می دهد، اما هجوم زامبی ها هنوز متوقف نشده است.

چاک گرین به جای فرانک وست نقش ستاره ماجرا را بازی می کند.

البته چاک یک مشکل خیلی جدی دارد، دختر 6 ساله وی توسط یکی از همین هیولاها گاز گرفته شده است. خوشبختانه بیماری کاملاً به بدن وی سرایت نکرده و هر دوازده ساعت باید داروی زامبرکس را به وی تزریق کرد تا بیماری را دور نگه داشت.

این مشکل موقعیتی را در بازی ایجاد می کند که به دنبال داروهای مهم بگردید و بتوانید دلیل موجهی برای حمله به دل زامبی ها پیدا کنید.صرف نظر از مدت کوتاه این بازی (که طی دو ساعته به پایان می رسد)، قصه بازی کاملاً طویل است.

پویش کوتاه و ساده برای نجات جان کودک، هیچ پیغامی علیه هیچ شرکت و جنبشی در خود ندارد و همه چیز کاملاً جالب به نظر می رسد و بسته به شیوه بازی شما، پایان های مختلفی برای این محتوا در نظر گرفته شده است و همین باعث می شود که این بازی کوتاه ارزش چندین بار بازی کردن را داشته باشد.

ساختار بازی در طلوع مردگان کاملاً هوشمندانه است. حرکت در دنیا آزاد است و محدود به عبور از مسیر خاصی نیستند، اما وقتی به دنبال کامل کردن مأموریت ها و کشتن زامبی ها هستید، باید حواستان به تیک تیک ساعت نیز باشد.

ساعت بازی نیز سریع می گذرد و باید حواستان به یافتن دارو باشد تا بتوانید زنده از شهر خارج شوید و اگر یک مأموریت را از دست دادید، دیگر وقت بازگشت ندارید.

هرچند که ساختار بازی نسبت به بازی قبلی تغییر چندانی نکرده، اما شیوه بازی کمی متفاوت از نسخه قبلی است.

ذخیره بازی در 3 جای جداگانه انجام می شود، بنابراین دیگر نیازی نیست نگران این باشید که آیا مأموریت قبلی را درست رفته اید یا نه؟ و می توانید به مراحل قبلی بازگردید.

همچنین نگرانی ای که از گذشت زمان ایجاد می شود، شما را حتی بیشتر از هجوم زامبی ها مستاصل می کند. خط مشی بازی شما را به جلو می راند و مجبورتان می کند در این دنیا باقی بمانید و هر انتخابی که بکنید، باید مسئولیت آن را نیز قبول کنید و عواقب آن را تحمل کنید.

شهر استیل کریک که پرونده صفر در آن اتفاق می افتد، خیلی بزرگ نیست و می توانید از یک گوشه نقشه طی یکی دو دقیقه به آن سوی نقشه بروید و بیش از ده دوازده ساختمان قابل ورود در این بازی وجود ندارد.

سیستم مبارزه

از آنجا که باید در خیابان های تکراری قدم بگذارید، این موضوع کمی دلسردکننده خواهد شد،اما در کل بازی لذت بخش است. نبردها نسبت به بازی قبلی تغییر کرده است ولی همانند نسخه قبلی کاملاً خون آلود است.

هر چیزی که از روی زمین بردارید (از روزنامه و آشغال غذا گرفته تا جدول کلمات متقاطع) را می توان علیه دشمنان نامبرده به کار برد.

هر سلاحی یک نقطه ضعف دارد و به همین دلیل می توان از سلاح های مختلف استفاده کرد و بدین ترتیب به یک اسلحه تکیه نخواهید کرد.

نسبت به نسخه قبلی، بزرگترین تفاوت در نبردها ترکیب سلاح هاست. برخی از وسیله ها می توانند با هم به کار روند و به ابزارهای جالبی برای کشتن بدل شوند. مثلاً می توانید یک شات گان را به یک دوشاخه متصل کنید و چیزی بسازید که زامبی ها از آن می ترسند.

می توان زامبی ها را با نوک تیز این سلاح گیر انداخت و با شلیک یک گلوله،به آسمان فرستاد.همچنین می توان این دوشاخه را با افزودن یک باتری،به یک شوک دهنده نیز بدل کرد.در طول بازی،چندین روش برای ترکیب اشیا به شما ارائه می شود.

به یاد داشته باشید که این ترکیب ها محدود هستند و نمی توان یک آجر را لای روزنامه پیچید و به یک پنجره پرتاب کرد.

کل بازی یک غول آخر دارد که زامبی ها در مقابل وی کاملاً موجودات متمدنی به نظر می رسند؛ هر چند نبرد با وی آسان است و آنقدر آیتم جانبخشی این ور و آن رو وجود دارد که از بابت مرگ خیالتان راحت است.البته به دلیل داستان تاریک و سلاح های مرگ آوری که وی دارد،این مرحله از بازی را جذاب می کند.همچنین در بازی یک مرحله وجود دارد که در آن، چاک که قبلاً یک قهرمان موتورسوار بوده، مجبور به موتورسواری می شود.

این بخش از بازی بسیار کوتاه است، اما از بس که کنترل آن دشوار است،به ضعیف ترین بخش این محتوا تبدیل می شود. ضرباهنگ داستانی پرونده صفر نیز کمی کند است و باید چندین فصل از بازی را پشت سر بگذارید تا نخستین آدم های نجات یافته از چنگال زامبی ها را ببینید.

دنبال کردن نجات یافته ها جالب است و لی هوش مصنوعی به کار رفته در کله های نجات یافته ها با زامبی ها برابری می کند و باید مرتب آنها را هدایت کنید تا در چنگال هیولاها گرفتار نشوند.

یک نکته دیگر که از طلوع مردگان قبلی در این بازی به ارث رسیده است، زمان بارگذاری زیاد آن است. هر موقع که بخواهید بازی را ذخیره کنید،باید تقریباً یکی دو دقیقه صبر کنید.

در این چهارسال تغییرات زیادی در بازی طلوع مردگان رخ نداده، ولی نمی شود با این فرض، این محتوای قابل دریافت را فراموش کرد. ساختار منحصر به فرد و مبتنی بر زمان این بازی، متفاوت از دیگر بازی های ژانر دنیای آزاد است که قبلاً دیده شده است و هر کسی که از بازی اصلی لذت برده باشد، این بازی را هم فوق العاده زیبا خواهد یافت و زمان زیادی را برای سپری کردن بازی با دیدن آخر بازی های متفاوت سپری می کند.

منبع: گیم اسپات

مطالب مشابه از ذهن آموز: