نقد فیلم دشمن Enemy 2013

فیلم دشمن Enemy 2013 یک فیلم در ژانر سورئال است که نقش اول آن را جیک جیلنهال بازی میکند.
معمولا فیلم دیدن برای استراحت و تفریح است و اکثر مردم هم فیلمهای طنز و بی محتوا را بیشتر میپسندند اما اگر هوس کردهاید یک فیلم عجیب و غریب فکری با پایانی دور از انتظار ببینید فیلم Enemy 2013 با کارگردانی Denis Villeneuve و بازیگری زیبا و جالب Jake Gyllenhaal مورد مناسبی است.
البته این فیلم برای سنین زیر 18 سال مناسب نیست.
جیک جیلینهال یک معلم تاریخ است که گرفتار روزمرگی شده است و در یکی از همین روزها یکی از دوستانش به او یک فیلم را معرفی میکند.
او پس از دیدن فیلم متوجه شباهت بسیار زیاد خودش با یکی از بازیگران آن فیلم میشود.
پس از سرچ در اینترنت عکسهای دیگری از آن شخص را پیدا میکند و فیلم های دیگرش را هم می بیند و خیلی شوکه میشود چون انگار آن شخص خود اوست!
آدرس آن بازیگر را از اینترنت گیر میاورد و به شماره خانهاش زنگ میزند و همسر آن بازیگر گوشی را برمیدارد و فکر میکند که شوهرش هست!
او متوجه میشود که علاوه بر قیافه صدایش کاملا شبیه همان بازیگر است برای همین همسرش او را با شوهرش اشتباه گرفته است.
در ادامه ملاقاتی با آن بازیگر ترتیب میدهد و متوجه میشوند که آنها دقیقا شبیه هم و انگار کپی یا همزاد هم هستند و هیچ اختلافی با هم ندارند.
در این فیلم نیز همانند فیلم Shutter Island بیننده باید تصمیم بگیرد که آیا این معلم تاریخ همان بازیگر است یعنی یک آدم دوشخصیتی که با رفتارش حتی همسرش را هم تحت تاثیر و فریب قرار داده است یا اینکه واقعا اینها دو نفر هستند؟!
در این فیلم هم نشانههای مونارک مانند تار عنکبوت دیده میشود خصوصا صحبتهای اولیه او به عنوان معلم تاریخ در مورد کنترل بشر.
نکات مهمی در فیلم وجود دارند که باعث میشوند هر دو احتمال را بتوان اثبات کرد.
در جایی مادر او میگوید تا کی میخواهی در توهم بازیگر بودن بمانی؟
این یعنی او همان معلم تاریخ است و بازیگر نیست.
یا زمانی که همکارش آن فیلم را به او معرفی کرد اگر واقعا در فیلم بازیگری شبیه او وجود داشت، دوستش که این فیلم را دیده بود حتما متوجه میشد اما هیچ حرفی نزد که این نشان میدهد شخصیت فیلم دچار توهم بوده و اینطور خیال کرده که خودش داخل فیلم است یا کسی شبیه خودش داخل فیلم است.
اما مطمئنا اگر دقیق به فیلم نگاه کنیم مواردی هم هست که این موضوع را زیر سوال می برد و این به خاطر سبک خاص فیلم دشمن است.
اما در حقیقت این دو نفر یکی هستند و حالا چند سوال:
اول اینکه چرا همسر بازیگر وقتی به دانشگاه می رود و معلم تاریخ را میبیند که دقیقا شبیه شوهر خودش هست بسیار شوکه میشود؟
خب اگر به فیلم خوب دقت کنید اولین بار که معلم تاریخ به خانه آنها زنگ میزند، همسر بازیگر فکر میکند که یک زن به شوهرش زنگ زده است و او به دروغ میگوید یک مرد تماس گرفته و واقعیت هم همین است، این شخص در حقیقت یک معلم تاریخ است که دچار دوگانگی شخصیت شده و فکر میکند بازیگر است و با همین عنوان ازدواج کرده و همسرش هم احتمالا فکر میکند که او یک بازیگر درجه سوم است برای همین وقتی به دانشگاه میرود و او را در نقش معلم تاریخ میبیند شوکه میشود چون فکر میکند او شخص دیگری است که دقیقا شبیه شوهرش است اما اینطور نیست، او همان شوهر خودش هست که به او خیانت کرده است و همین عذاب وجدانش باعث شده شخصیت دوگانهای در برخورد با همسر واقعیاش بروز بدهد و از برگشتن پیش او شرمسار باشد.
در آخرین لحظات فیلم شاهد ناراحتی و گریه او هستیم.
در واقع فیلم میخواهد به ما بگوید که همه ما دچار چنین مشکلی هستیم و یک همزاد بد داریم یا همان وسوسه که باعث میشود رفتار متفاوتی داشته باشیم از آنچه واقعا میخواهیم باشیم و حالا این همزاد در این شخص تقویت شده و باعث بیماری شده است و او گاهی فکر میکند معلم تاریخ است و گاهی فکر می کند بازیگر است و رفتارهای اجتماعی و اخلاقیاش هم تحت تاثیر این بیماری قرار گرفته است.
نام فیلم هم به همین دلیل دشمن است در واقع دشمن او خود اوست.