آموزش مدیریت و کنترل خشم
خشم ، به عنوان بخشی جدا نشدنی از زندگی روزمره، در فرهنگ های مختلف همه مردمان سراسر جهان وجود دارد.
خشم بخشی از ساز و کار بقای انسان است.
انسان ها هم مانند حیوانات هنگام رویارویی با تهدید، یا فرار میکنند یا حمله، خشم سوخت این حمله است.
اما خشم میتواند تاثیر منفی داشته باشد و حتی منجر به مرگ ما شود.
خشم زیاد می تواند باعث سکته قلبی یا بیماری های دیگر شود.
خشم یک شمشیر دولبه است.
تفاوت خشم در مردان و زنان
پژوهش ها نشان داده است که توالی خشمگین شدن زنان و مردان با هم برابر است.
به هر حال خشم شدید در مردان بیشتر گزارش شده است.
ولی طول خشم در زنان از مردان بیشتر است.
خشم کاملا بد نیست، گاندی و مارتین لوتر کینگ مردانی خشمگین بوده اند اما خشم خود را در جای مناسب و در زمانی که نیاز بود بروز می دادند.
زمانی که خشم منجر به خسارت به اموال، سو استفاده جنسی، اعتیاد، زخم معده و مشکلات دیگر منجر شود قطعا خوب نیست.
جالب است بدانید عده کمی حدودا 10 درصد مردم وقتی خشمگین می شوند احساسات خود را بروز میدهند، 90 درصد بقیه خشم خود را فرو می خورند.
بنابراین کسانی که خشم خود را بروز نمی دهند به این معنی نیست که خشمگین نمی شوند یا از اثرات منفی آن کاملا در امان هستند.
هر دو گروه به مدیریت خشم نیاز دارند.
عادی ترین انگیزه ای که برای خشم معرفی شده میل به اثبات قدرت یا استقلال یا ارائه تصویر بهتری از شخص است نه الزاما آسیب زدن.
انتقام انگیزه ای ثانویه است.
خشم یک هیجان جهانی است.
خشم از استرس بین انسان ها ناشی می شود.
البته گاهی اینطور نیست.
یکی از متخصصان پیشرو در زمینه خشم کشف کرده است که مردم می توانند در اثر بوی بد، درد مداوم، رنج و گرمای شدید خشمگین شوند و هیچ کدام از اینها نه ربطی به دیگران دارد و نه می تواند داشته باشد.
ابراز خشم یا جلوگیری از خشم؟
دلیل اصلی رفتار های خشم آلود در هر بار خشمگین شدن انسان میزان خشمی است که احساس می شود.
اگر به ندرت خشمگین می شوید، اگر وقتی که خشمگین می شوید خشم تان خیلی زیاد نیست.
و اگر عصبانیت شما در یک دقیقه فروکش می کند، خشم شما آنقدر طولانی نیست که مشکل خاصی ایجاد کند.
اما اگر در طول روز زیاد خشمگین میشوید یا خشم تان بی نهایت شدید است در هر حال مشکل دارید، چه خشم خود را فرو بخورید چه بروز بدهید.
اگر این همه خشم را در خود نگه دارید بهای آن را به صورت افسردگی، حمله قلبی، کینه و غیره خواهید پرداخت.
اگر هم این همه خشم را بروز بدهید بهای دیگری در قالب جریمه های قانونی، طلاق، از دست دادن شغل و غیره خواهید پرداخت.
خیلی راحت شکل ابراز خشم عواقب آن را تعیین میکند.
بدترین چیز درباره یک اخلاق بد، عادت کردن به آن است.
عادت کردن برای تغییر رفتار مشکل ایجاد میکند.
آدم های سنگین وزن می دانند که باید وزن خود را کم کنند اما با این وجود به خوردن خیلی زیاد ادامه میدهند.
سیگاری ها میدانند که دارند خودشان را میکشند اما معدودی از آنها سیگار را ترک میکنند.
الکلی ها و معتادان و قماربازان هم همینطور.
آدم ها حتی به فقر و بی سوادی هم عادت میکنند.
همه این ها به یک جا ختم می شوند: مقاومت درونی در برابر تغییر.
بنابراین اگر به دنبال راه ساده ای برای تغییر هستید، همان که هستید بمانید و با نتایج آن کنار بیایید.
تغییر نکردن به هیچ انگیزه، تعهد یا انرژی از طرف شما نیاز ندارد اما تغییر به همه اینها نیاز دارد.
اگر فکر میکنید مصمم به تغییر هستید، پاداش شما چشمگیر خواهد بود.
احساس درونی
یکی از دوستانم که سالها با یک اخلاق بد مبارزه میکرد گفت: از وقتی کنترل خشمم را به دست گرفته ام ، فکرم آرام شده است.
مجبور نیستم هرشب با این هول و ولا که برای بی حساب شدن با کسی چه کار باید کنم به رختخواب بروم.
یکی از راه ها برای اینکه بدانید در مدیریت خشم تان در حال موفق شدن هستید این است که آرام آرام می بینید آنچه شما را از کوره به در می کرد دیگر اثری بر شما ندارد.
راه دیگر پی بردن به تغییر در خود این است که افرادی که شما را خوب می شناسند به شما درباره پیشرفت در رفتارتان بازخورد مثبت میدهند.
البته احساس و آرامش درونی تان هم نشانه ای از تغییر شماست.
همه خشمگین می شوند.
هرچه باشد خشم نیز همراه با اندوه، شادی و ترس یکی از آن هیجان های جهانی است و مردم در سراسر دنیا با دیدن رفتار و شنیدن صدای خشم آلود آن را تشخیص می دهند.
اما شاید من و شما خشم را یکسان تجربه نکنیم و آنچه شما باید تعیین کنید این است که دقیقا چقدر خشمگین هستید.
در ماه گذشته و در طول یکی از هفته های آن در چه فواصل زمانی به شما رنجش دست داده یا از کوره در رفته یا خشمگین شده اید؟
اکثر مردم با بالا رفتن سن مهربان تر و جا افتاده تر می شوند و تکرار و شدت خشم هر دو در اثر بالا رفتن سن کاهش می یابند.
مسئله خشم در زمان جوانی و سال های بلوغ بین 13 تا 39 سال حادتر است و از آن به بعد در بیشتر مردم پیوسته کاهش می یابد.
آیا شخصیت تهاجمی دارید؟
اگر اینطور است بیشتر از بقیه خشمگین خواهید شد.
حال چطور می توانید بفهمید شخصیت تهاجمی دارید یا خیر؟
اگر نکات زیر در مورد شما درست باشد شخصیت تهاجمی دارید:
- اهل رقابت هستید،
- دوست دارید به دیگران سلطه داشته باشید،
- بی صبر هستید،
- آدمی جدی با احساسات و عقاید قوی هستید،
- عادت به مخالفت دارید،
- پر توقع هستید،
- اهل مقابله اید،
- در تعقیب هدف ها زیاد پافشاری میکنید.
اگر در مورد این نکات مطمئن نیستید نظر کسی را بخواهید که شما را خوب می شناسد.
اما وقتی حقیقت را به شما گفت خشمگین نشوید!
- آیا از آن نوع آدم هایی هستید که به جای برطرف کردن مشکلات زندگی وقت و انرژی زیادی را برای از کوره در رفتن به هدف میدهند؟
اگر چنین است، عضو باشگاه بزرگی هستید.
صادقانه می گویم، هرگز نفهمیده ام که خشم چگونه صورت حساب ها را می پردازد، یک چرخ پنچر را تعمیر میکند یا کسی را از یک رابطه زهرآلود می رهاند.
شما فهمیده اید؟
خشم و خستگی همراهند.
هیجان ها انرژی مصرف میکنند.
بدن برای قرار دادن خود در حالت تهاجمی به انرژی نیاز دارد.
اگر سیگاری هستید باید این حقیقت را قبول کنید که خطر دچار بودن به خشم مفرط در شما 65 درصد بیشتر است.
همچنین احتمال موفقیت در ترک سیگار برای سیگاری های خشمگین خیلی کمتر از سیگاری های غیرخشمگین است.
روش های کنترل خشم
اگر آنقدرها نگران این حقیقت که خشم شما زندگی تان را زهرآلود میکند نیستید، دست کم نگران کسانی که دوستشان دارید باشید.
به دنبال شناخت مقصر نگردید چون خیلی راحت اجازه خواهید داد رنجش تان اوج بگیرد.
بهترین کار این است که موضوعاتی که واقعا مهم نیستند را رها کنید.
به انتقام هیچ وقت فکر نکنید.
در لحظه شروع خشم کنترل کردن آن خیلی راحت تر از زمانی است که به اوج گرفته است.
برای کنترل خشم اولا به خودتان سخت نگیرید.
مثلا وقتی در ترافیک کسی جلوی شما می پیچد این ناراحت کننده هست اما آخر دنیا که نیست.
موقع عصبانیت به یک برنامه رادیویی یا موسیقی مورد علاقه خود گوش کنید.
به خودتان به عنوان یک قربانی نگاه نکنید، کاری به جز خشمگین شدن بکنید.
به این فکربکنید که اگر خشمگین نبودید چه کار میکردید، بعد همان کار را کنید.
برخی ذاتا خونسرد و برخی ذاتا هیجانی تر و واکنشی تر هستند، این علائم از گهواره تا گور ادامه دارند.
بنابراین با در نظر گرفتن این موارد به تلاش خود ادامه بدهید و ناامید نشوید.
اگر پرتوقع و سلطه جو هستید سعی کنید اخلاق تان را عوض کنید.
تاثیر داروها در کنترل عصبانیت
داروهایی که پزشکان برای آرام کردن شما تجویز میکنند در واقع باعث از دست دادن کنترل شما می شوند.
به عنوان مثال دیازپام برای کم کردن شدت هیجان استفاده میشود اما همین دارو در عین حال می تواند باعث از دست دادن کنترل و بروز رفتار تهاجمی شود.
استفاده از مواد شیمیایی زودگذر مانند نیکوتین و الکل اثر منفی روی مغز و رفتار میگذارند و باید از آنها دوری کرد.
خواب کافی داشته باشید.
بدون خواب کافی که بین 7 تا 9 ساعت در شب است، خلق شما بهم میریزد و کارآمدی شما در همه چیز کاسته شده و در نتیجه زود از کوره در میروید.
اگر امکانش هست از نظر جغرافیایی از منبع خشم و چیزی که باعث رنجش شما می شود فاصله بگیرید.
عادت کنید درباره مسائل، تکرار فکری نداشته باشید.
وقتی اتفاقی باعث خشم شما شده دوباره که به آن فکر میکنید عصبانی می شوید، هرچقدر بیشتر درباره آن فکر کنید و حرف بزنید دیوانه تر می شوید.
خود را از این تله خلاص کنید.
یک تکنیک برای رفع خشم
یک راه ساده و ارزان برای اقدام فوری در هنگامی که میبینید در حال خشمگین شدن هستید مکیدن یک عدد آب نبات قیچی یا نوع دیگری از آب نبات های سفت است.
این فقط پنج دقیقه طول میکشد.
این یک تکنیک آرامش بخش است و در نوزادان با مکیدن پستانک به آرامش میرسند.
همچنین آب نبات چون دارای شکر و طعم شیرین است در مغز با شادی همراه است و ضد خشم است.
و این فرصت را برایتان فراهم میکند تا پاسخ مناسبی بروز بدهید.
گفتن را به دعوا ترجیح بدهید و نوشتن را به گفتن.
از ناسزا و کلمات رکیک استفاده نکنید.
با صدای بلند حرف نزنید مخصوصا موقع عصبانیت.
از افرادی که خشمگین هستند و دائما عصبانی میشوند دوری کنید و با افراد آرام همنشین شوید.
اخبار خوب بیشتر گوش بدهید، اخبار بد و منفی را کنار بگذارید.
فیلم های خشن را نگاه نکنید.
و توصیه آخر اینکه سعی کنید زندگی را آنطور که هست بپذیرید نه آنگونه که فکر میکنید باید باشد.
منبع: کتاب مدیریت خشم دامیز، نوشته دویل جنتری، ترجمه عزیز الله سمیعی
مطلب خوبی بود ممنون از مطالب ارزشمندی که در سایت قرار میدهید
خواهش میکنم