آیا جراحی روحی حقیقت دارد؟

شاید شما هم درباره جراحی روحی یا عمل جراحی توهمی که بدون استفاده از لوازم پزشکی و دانش پزشکی و با دست خالی تومور یا غدههای چرکی را از بدن خارج میکنند شنیده یا دیده باشید. عده زیادی آن را باور دارند و عده زیادی هم آن را رد میکنند و عده ای هم میخواهند حقیقت را بدانند.
گاهی ما در مورد یک مساله فقط روی موارد موفقیت آمیز زوم میکنیم و همین ممکن است ما را دچار خطا کند. وقتی کسی مدعی است که میتواند جراحی روحی انجام بدهد و افراد را شفا بدهد، چرا به دنبال مواردی که او در آنها شکست خورده است نیستیم؟
یکی از این موارد اندی کافمن بود که در سال 1984 برای درمان سرطان خود به فیلیپین رفت و خودش را به دست جراح روحی مشهوری سپرد اما سرانجام مرد.
ماجرای او وارد تلویزیون شد و خبرنگارانی درموردش گزارش تهیه کردند.
جراح روحی، تودهای را از بدن کافمن خارج میکند و او به این خیال که خوب شده است به زندگی اش ادامه میدهد، اما دو ماه بعد براثر سرطان میمیرد.
عکس برداریهای انجام شده در حین مرگش نشان میدهند که تومور هنوز سر جایش بود.
فقط تنها اتفاقی که افتاده بود این بود که او مصرف داروها را متوقف کرده بود.

مورد بسیار مشهور دیگر شخصی به نام خوزه پدرو دوفریتاس معروف به آریگو بود که در سالهای 1950 فعالیت میکرد.
او در زمان خود درمانگر بسیار مشهوری بود و در روش ابداعی خود از تیغ جراحی هم استفاده میکرد.
او هم چندین بار دستگیر شد اما طرفداران زیادی داشت و به همین خاطر دولت هر بار مجبور میشد او را آزاد کند.
جیمز رندی با روشهای تردستی، جراحی روحی را با کیفیت قابل قبولی اجرا کرد.
جیمز رندی که در زمینه افشاگری حقههای فراروانی و شعبده بازیهای منتسب به جادو یا قدرتهای ماورایی فعالیت دارد، درباره جراحی روحی گفته است که این کار یک حقه ساده است و خودش هم نمونه ای از آن را اجرا کرد.
کریس انجل هم از شعبده بازان مشهور جهان است که در یکی از برنامههای مایندفریک تحت عنوان فریب شیادان را نخورید، به افشای این حقه پرداخته است.
البته لازم به ذکر است که همه افراد به دنبال پول نیستند، بعضیها به دنبال ارضای روحی یا تمایلات درونی خودشان هستند و ممکن است به رایگان این کارها را برای مردم انجام بدهند.
معمولا غدهها و چیزهایی که درمانگر روحی از بدن بیمار خارج میکند از قبل در لبه میز، یا آستین دست یا حتی داخل دست خودش پنهان و جاسازی شده است.
مستندسازان با استفاده از دوربین های مخفی چندین بار دست این افراد را رو کرده اند.
جراحان روحی همیشه به سراغ افرادی میروند که اعتقاد زیادی به آنها دارند و افراد متخصص و کارشناسان واقعی که به هیچ وجه چنین اشخاصی را قبول ندارند، حاضر نیستند برای چنین اشخاصی وقت بگذارند. در نتیجه آنها معمولا با افرادی روبرو میشوند که راحت تر تحت تاثیر قرار میگیرند.
به همین خاطر نتیجه اکثر اوقات باب میل آنهاست.
گاهی هم خوب شدنها اتفاق میافتند، مانند افرادی در سراسر جهان که به هیچ چیزی اعتقاد نداشتهاند اما آنها هم توانستهاند بربیماری غلبه کنند.
چند وقت پیش یک مصاحبه با یک فرد چینی دیدم که سرطان داشت و پزشکان به اشتباه گفته بودند که سرطانش بسیار وخیم است و تا چند ماه دیگر بیشتر زنده نمی ماند، اما او زنده مانده بود. او گفت دنبال هیچ روش درمانی خاصی هم نرفته است و منتظر مرگ بوده!
بنابراین گاهی فرد واقعا زنده میماند اگر حتی پیش جراح روحی هم نمیرفت. ولی اگر بیماری او واقعا وخیم و جدی باشد، جراح روحی کاری از دستش بر نمی آید.
درواقع وانمود کردن بیرون آوردن خون و غده ها از بدن بیمار که از اعضای بدن حیوانات استفاده میکنند، در بهترین حالت جنبه تلقین درمانی دارد. که در موارد وخیم کارساز نیست.
گاهی هم احتمال خوب شدن در شرایطی که بیمار دارد بسیار کم بوده و راه حل درمانی امیدوار کنندهای هم در حال حاضر برایش وجود ندارد، به همین خاطر پزشک از خوب شدن بیمار قطع امید کرده است. اما این به آن معنا نیست که بیمار هرگز خوب نمیشود، و درصد خیلی کمی در اینجور مواقع درمان میشوند.
استیو جابز و کابوک دو فرد مشهور دیگری بودند که متاسفانه به بیماری سرطان دچار شدند و برای درمان خود به روشهای مختلف ماورایی و غیرعلمی پرداختند اما هیچ یک موفقیتی حاصل نکردند. حتی کابوک اعتقاد داشت که چار یا همان چهل روز آب خوردن به جای غذا خوردن قادر است سرطان را درمان کند اما موفقیتی در این زمینه حاصل نشد و متاسفانه فوت کرد.