نقد فیلم مرد آهنی Iron man و آیرون من در دنیای واقعی
بیایید اول داستان فیلم مرد آهنی یا آیرون من را خلاصه وار برای کسانی که فیلم را ندیده‌اند تعریف کنیم.
تونی استارک یک نخبه و مهندس نابغه است که برای دولت امریکا سلاح‌های جدید و پیشرفته میسازد.
در یکی از سفرهایش توسط گروه تروریستی در خاورمیانه دستگیر میشود و مشاهده میکند که آنها از همان سلاح‌های ساخت خودش استفاده میکنند! آنها او را مجبور میکنند که برایشان موشک پیشرفتهای بسازد.
او ابتدا نا امید و مایوس میشود و مرگ خودش را حتمی می‌بیند اما کمی بعد تصمیم میگیرد در مدتی که فرصت دارد خواسته آنها را برآورده کند برای خودش زره‌ای پیشرفته بسازد و از این طریق تبدیل به مرد آهنی میشود و با کمک این زره موفق میشود از دست آنها فرار کند.
وقتی به امریکا برمیگردد دیگر آن آدم سابق نیست و تصمیم میگیرد تولید سلاح را متوقف کند و به جای آن زره پیشرفته‌تری برای خودش بسازد و تبدیل به یک ابرقهرمان شود. البته شرکای او هنوز میخواهند به فروش اسلحه و فسادی که در بازار اسلحه وجود دارد ادامه بدهند و از این رو یکی از آنها قصد جان استارک را میکند.
اما این موضوع تا چه میزان واقعی است؟ آیا در واقعیت هم چنین چیزی امکان دارد یا فقط یک فیلم تخیلی براساس کمیک های مارول است؟
اگر درمورد تاریخ امریکا و دارپا مطالعه کنید متوجه میشوید که در طول تاریخ خصوصا از زمان جنگ جهانی دوم به بعد دولت امریکا اهمیت ویژه‌ای به نوابغ سراسر جهان داشته است و از چین و هند و ژاپن و ایران گرفته تا کشورهای اروپایی اکثر نخبه‌ها را در سازمان‌ها و شرکت‌های امریکایی جذب کرده‌اند.
شنیده‌ام که بهترین نوابغ در جایی مانند دارپا کار میکنند. اینترنت و هارپ از اختراعات دارپا بوده‌اند.
در زمان جنگ جهانی دوم بمب اتم توسط کشوری که اولین بار به آن دست پیدا میکرد بسیار مهم و حیاتی بود. آلمان‌ها و انگلیسی‌ها دنبال ساخت بمب اتم بودند. آلبرت اینشتین که یک آلمانی یهودی الاصل بود یکی از مهره‌های مهم برای دستیابی به بمب اتم به شمار میرفت اما از آلمان فرار کرد و به امریکا پناهنده شد! چرا این اتفاق افتاد؟ آیا به خاطر رفتار اشتباه هیتلر نبود؟
امریکا به بمب اتم دست یافت و بر علیه ژاپن استفاده کرد و از همان موقع متوجه شد که دانش قدرت است. شعاری که در فیلم آیرون من هم داده میشود.
از آن پس دولت امریکا بارها و بارها این فرمول را تکرار کرد. بعد از شکست آلمان، دانشمندان ارشد نازی محکوم به مرگ شدند اما دولت امریکا آنها را مخفیانه پناه داد و از آنها استفاده کرد. بیش از 2 هزار دانشمند نازی طی عملیات گیره کاغذ به آمریکا برده شدند. پیشرفتهای ناسا و دانش موشکی و جت امریکا، عمدتا مدیون دانشمندان نازی مانند: اچ دبوس، هرمان اوبرث و ورنر فون براون است.
عکسی قدیمی زیر از ورنر فون برون است، در حالی که برای امریکا فضاپیما میسازد.
و تصویر زیر او را در کنار جان اف کندی، رئیس جمهور وقت امریکا نشان میدهد، پشت سر او هرمان اوبرث ایستاده است:
و حالا چند فکت جالب راجع به Iron man :
رابرت داونی جونیور بازیگر سری فیلم‌های مرد آهنی امروزه یکی از گران‌ترین بازیگران هالیوود به حساب می‌آید. او گفته است که این شخصیت در واقع از ایلان ماسک الهام گرفته است.
ایلان ماسک یک مهندس و کارآفرین ثروتمند است که به گفته خودش، هرچه بخواهد میسازد!
ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا بعد از دیدن این فیلم نمونه‌ای از دست رباتیک آیرون من را برای خودش ساخت.
جالب است بدانید که کمپانی لاکهید مارتین که جت های F22 و F35 را ساخته است، در حال ساخت لباسی شبیه آیرون من برای سربازان ارتش است.
بنابراین داستان آیرون من تا حد زیادی واقعیت دارد! البته فراموش نکنید که ساخت یک اختراع نظامی به معنای عالی بودن یا برتری آن نیست، بلکه کارایی یک جنگ افزار باید در شرایط جنگی واقعی مشخص شود.