آتلانتیس، قارهی گمشده کجاست؟

از دورهی یونان باستان تاکنون در بارهی جزیرهی گمشدهای به نام آتلانتیس پیوسته افسانههایی پرداخته شده است.
می گویند آتلانتیس جزیرهای بزرگ در اقیانوس آرام درست در غرب صخرهی جبل طارق بود؛ جایی که به ستونهای هرکول معروف است. آنجا را سرزمینی ایده آل، مانند یک بهشت، میپنداشتند.
افلاطون آنجا را به عنوان یک یوتوپیا (نا کجا آباد، سرزمین و جامعهی آرمانی) وصف کرده است.
باز براساس افسانهها، این جزیره دارای نظام سلطنتی بسیار نیرومندی بود که همهی اروپای جنوب غربی و نیز شمال غربی افریقا را به زیر سلطه درآورده بود، ولی سرانجام این نظام سلطنتی به دست آتنیها که از یونان یورش آوردند، برچیده شد.
از آن پس مردم آتلانتیس به شرارت پرداختند و کیفرشان آن بود که براثر یک زلزله در کام اقیانوس بلعیده شدند. این افسانه را فیلسوف یونانی، افلاطون، در کتاب تیمائوس که 300 سال پیش از میلاد نگاشته، آورده است. تاریخ نابود شدن جزیره را 9000 سال پیش از زمان افلاطون پنداشته اند.
مردم در قرون وسطی افسانههای آتلانتیس را باور کرده بودند. از این رو در قرون چهاردهم و پانزدهم سفرهای بسیاری در جستجوی آن انجام میشد.
البته منشأ این باور گویا برخی از رویدادهای واقعی بود. مثلا مسافری، در بازگشت از سیاحت خود، افسانههایی از نقاطی که دیده بود، بیان میکرد و سپس این حکایتها کم کم بخشی از افسانههای آتلانتیس شد.
حتی امروزه نیز افرادی هستند که این مکان را به طور جدی باور دارند.
به گفتهی مردی که از نظر معتقدان کارشناس آتلانتیس است، تمدن بشر در آن سرزمین آغاز شد. او بر این باور است که بسیاری از خدایان و الهههایی که بشر آنها را می پرستیده است، همان پادشاهان آتلانتیس بودهاند. او ساخت آهن و اختراع الفبا را نیز از ابتکار مردم آتلانتیس به شمار آورده است.
منبع: کتاب به من بگو چرا – جلد 10