تلقین چیست و شامل چه مواردی میشود؟

تلقین‌پذیری یعنی استعداد تحمل افکار تلقین شده ای که ذهن را اشباع کرده است. این امر نخستین بار با هیپنوتیزم مشخص شد و به محققان اجازه داد که مجموعه پدیده هایی را که در پرتو آن هر تلقین واکنشی مطابق هدف خود را ایجاد میکند، بشناسند.

بدین ترتیب ثابت شد که تلقین‌پذیری یکی از خصایص معمولی روح انسانی است. همه انسان ها تلقین پذیرند اما هیچ کدام از درجه تلقین‌پذیری خود آگاهی ندارند مگر اینکه تحت آزمایش قرار بگیرند.

در زمان حیات شارکو اعلام یک آتش سوزی خیالی در راهروی یکی از بیمارستان های بزرگ پاریس و فریاد: هرکسی میتواند جان خود را نجات بدهد. باعث شد بسیاری از بیماران فلج به دلیل وحشت از آتش سوزی و تلاش برای فرار از شعله های آتش به حرکت در آیند.

ممکن است از خود بپرسید که چرا تمامی بیماران فلجی که در سالن بیمارستان بودند نتوانستند حرکت کنند. به این دلیل که بیماری شفایافتگان ناشی از علل روانی بود اما بیماری دیگران ناشی از نواقص جسمانی و اختلال بافتی جبران ناپذیر.

نظیر این مثال ها را می توان در نخستین بمباران های پاریس به سال 1941 مشاهده کرد که بسیاری از افراد فلج با شروع بمباران برای پناه بردن به پناهگاه ها به حرکت در آمدند و راهی پناهگاه ها شدند.

بعدها برای تعیین میزان تلقین‌پذیری اشخاص آزمایش های گوناگونی صورت گرفت.

من در یکی از کتاب های خود به نام تئوری و عمل در هیپنوتیزم، ساده ترین روش های تلقین را شرح داده ام که هرشخصی بدون اطلاعات کافی می تواند آن ها را فرا بگیرد.

در کتاب دیگرم به نام قدرت خودتلقینی  گزینه هایی را شرح داده ام که با اتکا به حس بینایی و لامسه می توان انجام داد.

زمان مناسب برای تلقین و هیپنوتیزم هم مهم است. بسیار اتفاق می افتد که شخصی که تا دیروز کوچک ترین حساسیتی در برابر تلقینات از خود نشان نمیداد امروز استعداد کامل خود را برای هیپنوتیزم شدن نشان میدهد.

در زندگی روزمره نقش تلقین معمولا قوی تر و مداوم تر از موارد آزمایشی است.

هر سخن، نوشته، تصویر، طرح پیش بینی شده یا هر اندیشه ای که به منظور رسوخ در ذهن و اندیشه شخص تنهایی صورت گیرد، هر ایده و عقیده ای که قصد تخریب دیگران را داشته باشد، هر فرمول طبیعی یا تصویری که بتواند در ذهن کسی ناراحتی یا افسردگی به وجود آورد، یک آرزو، استعداد، کلام اخلاقی یا ابراز عقیده ای برای کسب توافق دیگران باید به منزله نوعی تلقین تلقی شود.

تبلیغات در این زمینه و در کلیه اشکال ممکن، شعارهای مسخره، تبلیغات سیاسی، صحنه سازی، تشریفات، آیین ها و همه و همه نشئت گرفته از این نیت است که افراد برای سست شدن، مبهوت یا ضعیف شدن در انتقاد، سوژه شده اند و تلاش میشود تا بر کیفیت ذهنی اشخاص مانند تصورات، احساسات و عواطف تسلط پیدا شود.

با توجه به نتایج گرانبهای تلقین در معالجه امراض، تعلیم و تربیت و تقویت شخصیت و اراده افراد می توان به ارزش فوق العاده آن به خوبی پی برد.

در زندگی خصوصی نیز توانایی استفاده از اثر تلقینی به انسان نیروی خارق العاده ای می بخشد که شخص می تواند در پرتو آن بر افکار دیگران تسلط یابد. این نیرو به خصوص زمانی تزلزل ناپذیری خود را نشان میدهد که سوژه مورد نظر به فکر دفاع از خود نباشد.

منبع: کتاب مانیتیسم شخصی – تالیف: پل ژاگو

پاسخی بدهید