عمق خلسه به عنوان یک درجه بندی در هیپنوتیزم

اگر هیپنوتیزم شدن خیلی ساده یک موضوع «آری یا نه» بود، در این شرایط ( در وضعیت آری) ما می توانستیم مستقیما” به سوی درمان پیش رویم. باری، به نظر می آید که جریان القای خلسه روند مستمری باشد که با اولین جواب مثبت دادن سوژه به تلقینات هیپنوتیزمی شروع می شود و در گذر زمان به سمت و سوی یک حالت عمیق تر شدن از اشتغال به جریان هیپنوتیزم پیش می رود.

هر چند در جریان کاربرد برخی از روشهای القای خلسه برخی از سوژه های مستعد ممکن است به صورتی ناگهانی به خلسه ی هیپنوتیزمی وارد شوند، ولی در اکثر موارد سوژه به این نیاز دارد که به تدریج خودش را با روش ادراک و رفتار هیپنوتیزمی هماهنگ سازد.

تست های تلقین پذیری که زمینه را برای جوابگویی به تلقینات هیپنوتیزمی آماده می کنند، در یک جریان یا روند مستمر با سایر قسمت های ترکیب شده، طوری که هرگز نمی توان مرزی را در بین آنها تشخیص داد.

به غیر از آنچه ما برای تبعیت از روند مرسوم به شکل قراردادی متذکر شده ایم، روشهای القای خلسه زمانی که به صورت مفصل تر و طولانی تر بیان شوند، سوژه را بیشتر یا زیادتر در شرایط خلسه ی هیپنوتیزمی قرار می دهند. بنابراین، ما می توانیم فکر کنیم که «حالت» یک موضوع یا مضمون درجه بندی یا کمی است.

در یک طبقه بندی کلی، نمی توانیم بگوئیم که یک فرد در داخل یا خارج حالت هیپنوتیزمی است. بلکه او می تواند در یکی از درجات سبک، متوسط یا عمیق از حالت خلسه باشد.

بنابراین آزمون های هیپنوتیزم پذیری که در بخش 4 هم مورد بحث قرار گرفتند، نه تنها میزان هیپنوتیزم پذیری را اندازه گیری می کنند، بلکه به این پرسش هم تا حدودی جواب می دهند که وی تا چه عمقی از خلسه می تواند وارد شود.

یک درک نادرست و برداشت غلط که در میان افراد عوام و حتی بسیاری از افراد آشنا به هیپنوتیزم وجود دارد، این است که به غیر از کسانی که به صورت عمیق در حالت خلسه ی هیپنوتیزمی قرار گرفته اند، بقیه واقعا” هیپنوتیزم نشده اند. کسانی که به هیپنوتیزم درمانی می پردازند، غالبا” از بیماران جدید خود پس از پایان جلسه ی اول ممکن است چنین عباراتی را شنیده باشند:« ولی دکتر، من واقعا” هیپنوتیزم نشده بودم.

من در تمام مدت صدای تو را می شنیدم.» برای عده زیادی از افراد جامعه، «قرار گرفتن در شرایط هیپنوتیزم» مساوی با قرار داشتن در شرایط ناخودآگاهی است. به این معنی که صدای هیپنوتیزم کننده شنیده نشود و معنی، مفهوم و حتی متن تلقیناتی که ارائه شده بودند، پس از «بیدار شدن» فراموش شوند. در این زمینه، این احساس ضمنی وجود دارد که غیر از زمانی که این حالت عمیق پدید آید، تلقینات درمانی بی اثر است و استفاده از هیپنوتیزم درمانی منع کاربرد دارد.

منبع: کتاب روش های درمانی هیپنوتیزم – ترجمه دکتر جمالیان

پاسخی بدهید