هیپنوتیزم به عنوان یک حالت افزایش تلقین پذیری

بیشترین و شایع ترین تعبیر یا تفسیری که از هیپنوتیزم در کتابهای روان شناسی و روان پزشکی می شود، تأکید بر روی جنبه تلقین پذیری در هیپنوتیزم است. به یاد بیاوریم که برای اولین بار برید این موضوع را مطرح کرد و مورد تأیید لیبولت و برنهایم قرار گرفت. البته دوپویی سگور و آبه فاریا _ دو تن از پیروان یا شاگردان اولیه مسمر _ هم با تفسیر و نظریه ویژه خودشان به این عقیده نزدیک شدند. این اولین کوشش هایی بود که در نهایت این پدیده جالب دارای طبیعت و خصلت روان شناسانه مطرح یا معرفی می شد. این عقیده از آن زمان مورد تأیید جامعه علمی و آکادمیک قرار گرفت. افزایش در میزان تلقین پذیری شاید جالب ترین خصلت هیپنوتیزم بوده باشد.
افراد هیپنوتیزم شده کرارا” آنچنان تلقینات عجیب و غریب را قبول و انجام می دهند که اگر در سایر شرایط و موارد این تلقینات مطرح شوند، شدیدا” مورد خشم و دلخوری آنان قرار خواهند گرفت. در بسیاری از موارد، این تلقینات در راستای افزایش پدیده های عادی فیزیولوژیک قرار می گیرند، برای مثال: افزایش درد، اختلال در ادراک زمان، توهمات، بازیابی خاطراتی که پیش از این فراموش شده بودند و غیره. از آنجا که این رفتارها به صورت طبیعی فقط در شرایط هیپنوز ظاهر می شوند، بنابراین تعجب برانگیز نیست که تا این اندازه هیپنوتیزم به عنوان حالتی از افزایش تلقین پذیری معرفی و معروف شده است.
از همان روزگار برید، برنهایم و لیبولت، هیچ گاه کمبودی در این زمینه که به صورتهای مختلف ارتباط هیپنوتیزم را با تلقین در پژوهش نشان بدهند، وجود نداشته است. شاید قدرتی که تلقینات در زمان هیپنوتیزم نشان می دهند، نمایانگر این قوی ترین خاصیت هیپنوتیزم بوده باشد. در حقیقت، نویسندگان زیادی هستند که هیپنوتیزم را معادل با تلقین پذیری می انگارند و یا قدرت یا اهمیت هیپنوتیزم را کمی متفاوت تصور می کنند.
در سال 1953 وایت ذن هوفر کوشش کرد با شرح انواع «تلقین» به قدرت و وسعت آن بپردازد. او بر این باور بود که با شرح و تفسیر نحوه ی عملکرد انواع مختلف یا سه گانه تلقین، هیپنوتیزم بهتر قابل تفسیر است: هومواکشن، هترواکشن و نوع گسستگی.
در هومواکشن او به روندی اشاره داشت که تلقین باعث می شود در پذیرش عمل دیگری که به نوعی با آن شباهت ماهیتی دارد، سهولتی ایجاد شود. بنابراین، اگر سوژه ای قبول کند که پلک های او سنگین شده است، برای او خیلی راحت تر است که به تلقین بعدی جواب مثبت بدهد که به او اطلاع می دهد که به زودی چشمان او بسته می شوند. در هترواکشن، قبول یک تلقین، زمینه را برای قبول تلقین بعدی آماده می کند، حتی اگر آنها از انواع مختلفی بوده باشند. به عبارت دیگر، قبول هر تلقینی، با افزایش تلقین پذیری کلی سوژه همراه است.
در اصطلاح گسستگی، وایت ذن هوفر بر این باور بود که تلقینات هیپنوتیزمی این تمایل را دارند که یکدیگر را تقویت کنند. بنابراین اگر رفتاری در خلاف جهت بقیه تلقینات بوده باشد، بنابراین به کل سیستم از جمله جامعیت و هماهنگی آن در بدن انسان ضرر وارد می کند. تعریف و توصیف هیپنوتیزم به عنوان یک حالت افزایش تلقین پذیری، خیلی ساده به ما می گوید که چه کارهای زیادی هستند که توسط هیپنوتیزم می توان آنها را انجام داد. این عبارات بیشتر توصیفی هستند تا تشریحی.
بسیاری از پژوهشگران هستند که تحت تأثیر سایر جنبه های هیپنوتیزم قرار گرفته اند. در شرایط کنونی در بین دانشمندانی که در این محدوده کار می کنند، افراد خیلی کمتری هستند که بر روی تلقین پذیری هیپنوتیزم که بر روی آن بسیار کار شده، این قدر تأکید داشته باشند. افراد دیگر بر روی نکات مشخص دیگری توجه و تمرکز نشان می دهند که بیشتر با حقیقت و جوهر این مضمون مرتبط بوده باشد.
منبع: کتاب روش های درمانی هیپنوتیزم – ترجمه: دکتر جمالیان