پیشبینی آینده هیپنوتیزم از زبان کابوک

خودهیپنوتیزم به همه مردم جهان سرایت خواهد کرد. هه مردم آن را فرا خواهند گرفت زیرا شبیه پوشش و کفش و لباس همه مردم به آن نیاز دارند.
خودهیپنوتیزم کلید مغز، عواطف و احساسات است. به عبارت دیگر خودهیپنوتیزم نسخه خوشبختی و داروی خونسردی و آرامش در مقابل رویدادهای تلخ و ناگوار زندگی است.
خودهیپنوتیزم کشف تازه ای است ، شبیه کشف ماشین سواری که همه مردم تلاش میکنند آن را برای خود تهیه کنند.
همانطور که همه مردم به برق احتیاج دارند به خودهیپنوتیزم هم احتیاج دارند و شاید بتوان گفت به آن بیشتر احتیاج دارند چون برق و ماشین فقط احتیاجات مادی را رفع میکنند.
فقط با داشتن ماشین و برق نمیتوان خوشبخت، خوشحال، آرام و سالم بود ولی با دانستن فن خودهیپنوتیزم و بدون داشتن ماشین و برق میتوان به همه اینها رسید.
تا اختراعی ظاهر نگشته و عملا مردم آن را به کار نبرده اند نمیدانند که به آن احتیاج دارند.
خودهیپنوتیزم کلید مغز، احساسات ، اراده و افکار است.
خودهیپنوتیزم هر فردی را قادر میسازد که در مقابل همه مشکلات در کمال خونسردی و نشاط مبارزه کند و پیروز شود.
به این داستان واقعی توجه کنید:
چینی های قدیم در هزاران سال قبل از اختراع چراغ نفتی، شب ها برای روشنایی اتاق های خود از چوب استفاده میکردند. اروپاییان ، چراغ نفتی را اختراع کردند و برای فروش به چین بردند ولی هیچ کس آن را نخرید!
چرا؟ برای اینکه هنوز به خوبی نمیدانستند چراغ های نفتی چه هستند و عادت نداشتند از آن استفاده کنند.
عادت ها زنجیرهای روانی فولادینی هستند که به دست و پای ملت ها بسته میشوند.
بازرگانان اروپایی سپس تصمیم گرفتند تعداد زیادی از چراغ نفتی ها را پر از نفت کرده و به رایگان به بسیاری از خانواده های چینی بدهند و روش استفاده از آنها هم آموزش بدهند.
خانواده های چینی کم کم به استفاده از این وسیله روی آوردند و بعد از مدتی متوجه شدند که این وسیله بسیار بهتر از روشن کردن چوب است. پس از مدتی احساس کردند که شدیدا به این چراغ ها احتیاج دارند و بدون این چراغ ها کلبه هایشان تاریک خواهد شد. آنها حالا دیگر روشن کردن چوب را همراه با دود و نور کم و دردسرساز میدانستند.
از این واقعه تاریخی نتیجه میگیریم تا وقتی که افراد و مردم عادت به استفاده از اختراعی نکرده باشند نمیدانند تا چه اندازه به آن احتیاج دارند و کمبود را درک نمیکنند.
خودهیپنوتیزم نیز اینگونه است و روزی مردم به اهمیت آن پی خواهند برد.
اما این کشف مهم چه زمانی همه جامعه را فرا خواهد گرفت؟
صد سال؟ دویست سال؟ من حداکثر پانصد سال را پیشبینی میکنم، شاید هم خیلی زودتر بتواند فراگیر شود.