چگونه اتر نخستین بار در جراحی به کار رفت؟
در حالی که امروزه هنوز جرأت زیادی لازم است که کسی به عمل جراحی دست بزند، مجسم کنید که اگر بی حسی وجود نداشت، برای تحمل ذره ای از این دردها چه بر سر بیمار می آمد! حقیقت این است که، قبل از کشف داروی بیحسی جدید، هر عملی درد شدیدی به همراه داشت و اغلب بر اثر ضربه و درد به مرگ بیمار منتهی می گردید.
از زمانهای خیلی قدیم، گیاهان طبی مختلف، بخارهای متنوع، روغن های مسکن و داروهای دیگر برای سعی در تخفیف درد به کار رفته است، ولی هیچکدام بطور کامل موفقیت آمیز نبوده است. بحث زیادی درباره ی اینکه چه کسی بیحسی یا بیهوشی را کشف کرد وجود دارد و افتخار آن میان افراد مختلف تقسیم شده است.
در سال 1799 «سر همفری دیوی» گاز موسوم به «گاز خنده آور» را که تولید بیهوشی می کند، کشف کرد. نوزده سال بعد، دانشمند انگلیسی دیگری به اسم «مایکل فارادی» اتر را برای از بین بردن حس درد به کار برد.
در سال 1742 پزشک آمریکایی موسوم به «لانگ» یک کیسه ی چرکی را از تن بیماری که توسط اتر بیهوش شده بود خارج کرد، ولی بر اثر غفلت این آزمایش خود را اعلام نکرد.
«هراس ویلز» دندانساز آمریکایی دیگر، گاز خنده آور را بطور موفقیت آمیزی در کشیدن دندان بکار برد.
در 1846 نیز دندانساز دیگری به نام «جکسون» یک نمایش بیهوشی با اتر را در بیمارستان عمومی «ماساچوست» انجام داد. نظر به این که نمایش مذکور در حضور عده ای انجام گرفت شاید بتوان گفت که آن اولین گام مهم در بکار بردن اتر در بیهوشی بوده است.
امروزه، گامهای بلندی در طرز بیهوش کردن بیماران برداشته شده است و بیهوشی بیمار در دو مرحله انجام می شود:
یکی بیهوشی عمومی و دیگری بیهوشی موضعی. اغلب بیهوشی های عمومی را گازهایی تولید می کنند، که وقتی آن را تنفس کردند تولید بیهوشی می نماید. علاوه بر گازهای بیهوشی مانند: «اکسیددونیتروس»، «کلوروفرم»، «اتر» و «اتیلن» برخی داروها هم هستند مثل «پنتوتال» که در رگ تزریق می شوند و ایجاد بیهوشی می کنند.
بیحسی های موضعی، بوسیله ی داروهای مخدری انجام می شود که در محل جراحی یا در اعصابی که در آن محل می گذرد، تزریق می گردد.
منبع: کتاب به من بگو چرا – جلد 6