چیکار کنم؟ نمیدونم از زندگی چی میخوام؟

همه انسان ها اینطور نیستند که در زندگی خود هدف مشخصی داشته باشند و بی وقفه برای آن تلاش کنند. برخی افراد هستند که واقعا نمیدانند از زندگی چه میخواهند؟ چه فعالیت یا شغلی باید داشته باشند و به چه کاری علاقه دارند؟

فکر میکنم به خاطر مسائل روانی و تربیتی برخی افراد از همان سنین پایین عاشق کاری میشوند و آن را حتی تا آخر عمر دنبال میکنند. مانند کسی که عاشق پرواز و خلبانی است یا کسی که عاشق موتور و ماشین است. یا کسی که به دکتر شدن یا پلیس شدن علاقه دارد.

به عنوان مثال بیل گیتس که بسیاری از افراد او را به عنوان فرد موفق و ثروتمندی میشناسند چطور در مسیر موفقیت قرار گرفت؟

اگر چه او تلاش زیادی کرده است و فرد باهوش و با استعدادی هم بوده است اما مواردی هم پایه و اساس پیشرفت او بوده اند. او در خانواده ثروتمندی به دنیا آمد و در مدرسه ای تحصیل کرد که آنجا برای اولین بار رایانه را در اختیار دانش آموزان قرار دادند و او از همان موقع متوجه شد که به برنامه نویسی و رایانه علاقمند است.

او چند دوست علاقمند در این زمینه هم پیدا کرد و بعدها در دانشگاه هاروارد با شخص مهم تری هم در این زمینه آشنا شد.

او از همان سنین کم علاقه و هدف خود را پیدا کرد و قصد داشت کاری کند تا رایانه به خانه تک تک مردم آورده شود. اما اگر در جای دیگری به دنیا می آمد شاید هرگز این اتفاقات برایش رخ نمیداد. در جهان کشورهایی وجود دارند که هنوز هم امکان اینکه مردم از رایانه استفاده کنند برایشان مقدور نیست.

بنابراین تعدادی از عوامل دست به دست هم داده اند تا بیل گیتس علاقه و هدفش را پیدا کند. این موارد برای همه تکرار نمیشوند.

ممکن بود زمانی که شما مدرسه میرفتید یک کارگردان سینما به مدرسه شما می آمد و از شما برای بازی در فیلمش خوشش می آمد، آنوقت این احتمال وجود داشت که شما به سمت بازیگری سوق پیدا کنید و حتی در آن موفق شوید.

علایق خودم را چگونه کشف کردم؟

من همیشه علایقم را دنبال کرده ام و به حرف مردم و قضاوت مردم اهمیتی نداده ام. کاری که به نظرم درست بوده است را انجام دادم.

فکر میکنم کنجکاوی من از کودکی باعث شد که به سمت اختراع و کشفیات علمی بروم. در دوران دبیرستان برگه هایی را در مدرسه بین دانش آموزان پخش کردند که در مورد پژوهشسرای دانش آموزی بود. جایی که به دانش آموزان کمک میکرد اگر ایده ای دارند آن را عملی کنند و در مسابقات و جشنواره های علمی شرکت کنند.

من در آن موقع به خاطر اعتماد به نفس پایینی که داشتم قصد نداشتم به آنجا بروم، اما یکی از دوستانم خیلی اصرار کرد که به آنجا برویم و ثبت نام کنیم. به همین خاطر با او به آنجا رفتم و دوران فعالیت های علمی من از همانجا شروع شد.

اگرچه در طی این سالها فعالیت های مختلفی را انجام داده ام اما همیشه هدفم برایم مشخص بوده است.

چگونه علاقه و هدف خود را پیدا کنیم؟

اگر شما هنوز نمیدانید به چه کاری علاقه دارید یا چه کاری شما را خوشحال میکند و هدف شما در زندگی چیست، به شما توصیه میکنم دست از هیچ کاری انجام ندادن بردارید، حتما موضوعات و پیشنهادهایی که سر راهتان قرار میگیرد را قبول کنید و تجربه کسب کنید.

من مدتی تعمیرکار موبایل بودم، چون فنی بودم و الکترونیک بلد بودم این کار برایم مناسب بود اما فهمیدم که هدفم این نیست که تا زمان بازنشستگی موبایل تعمیر کنم.

شاید شما درمورد کاری کنجکاو باشید یا ابهام داشته باشید و ندانید که آیا برای آن کار مناسب هستید یا نه، اگر مدتی به آن کار مشغول شوید حتما تجربه و حسِ درستی نسبت به آن پیدا خواهید کرد.

بسیاری از افراد مدت ها طول میکشد تا هدف نهایی خود را کشف کنند و در ابتدا ممکن است مشغول کارهایی شده باشند که به آنها علاقه نداشته اند یا فقط برای رفع نیاز مالی آن کارها را انجام داده اند.

ایلان ماسک مدتی در کارخانه چوب بری و شرکت ساخت بازی های ویدیویی کار میکرده است اما این کارها را رها کرده است و اکنون در موقعیتی قرار دارد که برایش ساخته شده است.

آیا اگر او هیچ کاری نمیکرد و همیشه به این فکر میکرد که هدفش چیست یا برای چه کاری مناسب است؟ آیا اکنون به موقعیتی که دارد دست پیدا میکرد؟

پس هر کاری که فکر میکنید برایتان جالب است یا میتواند سودمند باشد را انجام بدهید. کسی دقیقا نمیداند شاید شما در یک رشته ورزشی خاص استعداد دارید، شاید در نوشتن، شاید در سبک خاصی از آواز یا نواختن یک ساز استعداد دارید. با فکر کردن نمیتوان فهمید و باید امتحان کنید.

همچنین آزمون MBTI را انجام بدهید. من بعد از اینکه چندین سال تجربه های مختلف کسب کردم و خودم را بهتر شناختم، این آزمون را به توصیه یک کارآفرین ایرانی انجام دادم و متوجه شدم اطلاعات درستی درموردم داده است.

نتیجه تست من:

مطالب مشابه از ذهن آموز:
دیدگاهی بگذارید