اثر مرکب چطور در رسیدن به خواسته ها تاثیر دارد؟
در داستان زیر به خوبی اثر مرکب را متوجه می شوید:
سه دوست صمیمی را در نظر بگیرید که نگران اضافه وزن خود هستند.
آنها در یک محله زندگی میکنند و در آمد تقریبا یکسانی دارند.
دوست اول همان کار همیشگی اش را انجام میدهد، یعنی شیوه زندگی اش مثل سابق است.
دوست دوم بعضی تغییرات کوچک و مثبت به ظاهر بی اهمیت را در زندگی اش ایجاد میکند.
هر شب ده صفحه از یک کتاب خوب را میخواند.
هر روز در مسیر رفتن به محل کارش به یک فایل انگیزشی یا الهام بخش گوش میکند.
همچنین قصد دارد 125 کالری از برنامه غذایی روزانه اش حذف کند.
همه این کارها امکان پذیر هستند.
همچنین او مقداری پیاده روی را به برنامه روزانه اش اضافه کرده است.
این فعالیت ها نیاز به شجاعت یا تلاش زیادی ندارند.
کارهایی هستند که هرکسی می تواند انجامشان دهد، او مصمم است که این کارها را انجام بدهد.
او میداند که این کارها ساده هستند اما ممکن است به آسانی وسوسه شود که از انجامشان صرف نظر کند.
دوست سوم چند انتخاب بد انجام داده است،
به تازگی یک تلویزیون جدید خریده و به همین خاطر وقت بیشتری را به تماشای برنامه های مورد علاقه اش می گذراند.
دستورالعمل های آشپزی که در یکی از همین برنامه ها دیده است را امتحان میکند.
لازانیا و انواع دسرها از غذاهایی هستند که علاقه دارد.
این ها چیزهای خیلی زیادی نیستند، او فقط می خواهد کمی بیشتر لذت ببرد.
سرانجام هرکدام از این سه نفر طبق اثر مرکب:
بعد از پنج ماه هیچ تفاوت مشهود و محسوسی بین این سه نفر وجود ندارد.
هرچند هرکدام الگوهای رفتاری خودشان را دارند.
پنج ماه به اندازه کافی طولانی نیست که هرگونه افت یا بهبود واقعی در وضعیت و موقعیت شان ایجاد کند.
اگر این وضعیت ادامه پیدا کند و به انتهای ماه هجدهم برسیم، تفاوت هایی جزئی ولی قابل اندازه گیری در این سه دوست ظاهر میشود.
حدود ماه بیست و پنجم تفاوت های آشکار و واقعا قابل اندازه گیری نمایان می شوند.
در انتهای ماه بیست و هفتم، تفاوت های بزرگ و فاحش بین آنها وجود دارد،
و در ماه سی و یکم تغییرات و تفاوت های آنها تکان دهنده و شگفت انگیز است.
جالب است که همین تغییرات در زندگی زناشویی و روابطی که دارند نیز تاثیر میگذارند و سبب مشکلات یا خطراتی می شوند.
قدرت خارق العاده اثر مرکب به همین سادگی است.
استفاده از اثر مرکب در زندگی
آنهایی که این تکنیک را به نفع خودشان به کار میگیرند در مقایسه با همتایان خود که اجازه میدهند اثر مرکب برعلیه شان باشد تفاوت هایی باورنکردنی دارند.
این تکنیک شبیه جادو یا جهشی کوانتومی است،
بعد از مدتی، شخصی که ماهیت مثبت اثر مرکب را به کار میگیرد، مانند کسی به نظر میرسد که یک شبه به موفقیت رسیده است.
مشکل ترین جنبه این تکنیک چیست؟
این است که مجبوریم قبل از اینکه بتوانیم نتایج آن را ببینیم، مدت زمانی را به طور پایدار و موثر در آن زمینه تلاش کنیم.
اما این کار ساده تر است یا اینکه همه انرژی و قدرت تان را جمع کنید و کارهایی دلیرانه و قهرمانانه انجام دهید، آن هم به قیمت فرسوده کردن خودتان؟
و در موقعیت دیگری مجبورید دوباره همه انرژی تان را جمع کنید و باز تلاش کنید که احتمالا ناموفق خواهید بود.
این همان کاری است که مردم انجام میدهند،
جامعه، ما را جوری شرطی کرده است که به اثر بخشی تلاش های بزرگ به شدت اعتقاد داریم، ولی در واقع قضیه برعکس است.
پیشرفت و موفقیت در تلاش های کوچک اما دائمی و مستمر است.
در ماه های اول، نتایج ناملموس و نامشهود هستند ولی در نهایت تفاوت خیلی زیادی پیدا میکنند.
در کل مسیر رفتارهای آدم ها دقیقا یکسان به نظر می رسند، ولی اثر مرکب بالاخره شروع به اثر گذاری میکند و تفاوت های بزرگ در نتایج نهایی به وجود می آورد.
برگرفته از کتاب اثر مرکب نوشته دارن هاردی