نقد فیلم ماتریکس THE MATRIX
فیلم ماتریکس اولین فیلمی بود که من برایش نقد نوشتم و چند سال پیش در وبلاگ دنیای دوم و بعد جادوگر پارس منتشر کردم. اکنون بعد از این همه سال انتظار، نسخه چهارم فیلم ماتریکس در حال ساخته شده است.
خوشبختانه در نسخه چهارم هم کیانو ریوز و کری ان ماس حضور دارند. هرچند سنشان بالا رفته است.
امروز میخواهم نقد سه گانه ماتریکس را دوباره در سایت قرار بدهم و امیدوارم ماتریکس 4 به خوبی همان نسخههای قبلی باشد.
داستان فیلم ماتریکس
در فیلم ماتریکس شخصیت اول داستان به ظاهر یک فرد عادی است که در یک شرکت کامپیوتری کار میکند.
او یک نکته مثبت دارد و اینکه فردی شکاک است و به همین خاطر اسمش در فیلم توماس است که طبق انجیل نام شخصی شکاک از پیروان حضرت عیسی بود.
همچنین او یک هکر است، کسی که بر خلاف قانون رفتار میکند و لقبش در دنیای هک نئو است.
او به جهانی که درونش است شک دارد.
از نظر او اشکالی در این دنیا وجود دارد و انگار همه چیز طبیعی نیست.
به واسطه همین شک کم کم به سمت فردی به نام مورفیس کشیده میشود.
مورفیس در ابتدا یک قرص قرمز و یک قرص آبی در مقابل او قرار میدهد.
سپس میگوید اگر قرص آبی را بخوری از خواب بیدار میشوی و ملاقات ما یک خواب خواهد بود و به زندگی عادی ادامه میدهی.
اما اگر قرص قرمز را بخوری همینجا همراه ما می مانی و با حقیقت جهان آشنا میشوی.
نئو قرص قرمز را انتخاب میکند.
مورفیس کسی است که او را با حقیقت دنیا آشکار میکند، او میگوید در این دنیا هرچیزی که پیش روی تو قرار داده اند توهمی بیش نیست و در حقیقت تو یک برده و یک باتری برای تامین انرژی هستی.
سپس او را به جهان واقعی انسانها، جایی که تمدنها نابود شدهاند میبرد.
اما مردم هنوز نمیدانند که تمام جوامع بشری نابود شده اند و در یک جهان شبیه سازی شده و مجازی از قرن بیست و یکم به بعد قرار گرفتند و این جهان مصنوعی تا ابد آنها سرگرم نگه میدارد.
او پس از اینکه آگاه میشود اینبار درون یک کشتی فضایی قرار میگیرد که مورفیس کاپیتان آن است.
درآنجا چند نفر دیگر هم هستند که به مورفیس در نابودی رباتها کمک میکنند.
در واقع رباتها کل جهان را گرفته اند و انسان ها را برای تامین انرژی استفاده میکنند.
انسان ها درون یک محفظه قرار دارند و به عنوان باتری از آنها استفاده میشود.
اما از طریق یک شبیه سازی مجازی، انسان ها درون دنیایی به نام ماتریکس هستند و مدتی تا زمان مرگ زندگی میکنند و خیال میکنند که زندگی واقعی همین است، در صورتی که بدنشان در جای دیگری به دستگاه وصل است و تا لحظه ای که انرژی بدن تمام شود زنده هستند.
اینبار نئو وقتی وارد ماتریکس میشود می تواند بر جاذبه غلبه کند و قدرت های فرابشری پیدا می کند یا به طور کلی هرچه که در رویای خودش دارد در دنیای ماتریکس به واقعیت تبدیل می شود.
اما چرا؟
چون او برخلاف بقیه مردم میداند که این دنیا واقعی نیست و فقط یک برنامه کامپیوتری است و ذهن هرچه را که گفته اند باور کرده است و هرچه را که باور کرده است عمل میکند، به همین خاطر مردم نمیتوانند پرواز کنند یا اینکه یک روزه ، علمی را یاد بگیرند.
دنیای ماتریکس
در دنیای ماتریکس انسانهای بد فراوان تر از انسانهای خوب هستند و در این فیلم مشاهده میکنید که هرچه قهرمان داستان آدم بدهای دنیای ماتریکس را می کشد باز هم زنده میشوند.
آدم بدها همگی ماموران یک شکل هستند که در ابتدا وظیفه دفاع از ماتریکس را به عهده دارند.
آنها نماد بدی هستند.
بدی از وجود هر انسانی که نقاط تاریک در قلبش وجود دارد بیرون میزند همانطور که آن گدایی که داخل مترو بود یکهو تبدیل شد به دشمن نئو.
هنگامی که شخصیت اصلی فیلم در دنیای ماتریکس زخمی میشود در واقعیت نباید برایش مشکلی پیش بیاید اما با کمال تعجب می بیند که بدنی که در دنیای واقعی به دستگاه متصل است زخمی شده است و اگر او در دنیای ماتریکس بمیرد در واقعیت هم خواهد مرد!
دلیل آن را مورفیس میگوید: ذهن تو هرچیزی را به واقعیت تبدیل میکند.
تکنولوژی پیشرفتهای که در آن فیلم انسانها را به دنیای ماتریکس می برد وجود دارد و همه ما کمابیش از آن استفاده کردهایم!
دنیای ماتریکس همان ذهن ماست و اگر شما در دنیای ذهنی خود شکست بخورید در واقعیت هم شکست خواهید خورد و اگر در تفکرات و تصورات خود پیروز بشوید در دنیای واقعی هم موفق خواهید شد.
زمانی که مورفیس نئو را تشویق به پرواز از یک ساختمان به ساختمان دیگر کرد، گفت: ذهنت را آزاد کن. ترس ، تردید و ناباوری را از خودت دور کن.
مورفیس در مورد اینکه یک نفر آنها را از ماتریکس نجات خواهد داد تصورات و خیال پردازی هایی دارد که تقریبا هیچ یک از افرادش این موضوع را باور ندارند اما سرانجام خیال پردازی های مورفیس به حقیقت تبدیل میشود.
ویژگی های فیلم از نظر فنی
ماتریکس در زمان خود بهترین فیلم بود.
صحنه های اکشن آن خیلی بهتر و قوی تر از سایر فیلمها بود.
در جلوه های ویژه حرف اول را میزد.
جلوه های ویژه این فیلم آنقدر عالی بود که کیانو ریوز بازیگر نقش اول فیلم، بخشی از دستمزد خود را به عوامل جلوه های ویژه اهدا کرد.
سازندگان ماتریکس یعنی واچوفسکیها برای لحظات اکشن فیلم از سینمای هنگ کنگ و انیمههای ژاپنی اقتباس کرده بودند.
فیلم پر است از ایده ها و اندیشههای مختلف فلسفی ، به همین خاطر تا سالها مواردی که در ماتریکس مطرح شد مورد بحث قرار گرفت.
مهمترین فلسفه آن به مغز در خمره معروف است که همان موضوع واقعی نبودن محیط ماتریکس را مطرح میکند.
این فیلم تأثیر زیادی بر فیلمهای سبک ابرقهرمانی بعد از خود داشت.
ماتریکس به عنوان یکی از برترین جلوههای ویژه تاریخ سینمای جهان انتخاب شده است.
همچنین برنده ۴ جایزه اسکار در بخشهای فنی و همچنین جوایز دیگری شامل جایزه بفتا و ساترن بودهاست. فیلم در ۳۱ مارس ۱۹۹۹ در آمریکا اکران شد و توانست به فروشی جهانی معادل ۴۶۳ میلیون دلار دست یابد.
و در کل پانزدهمین فیلم برتر جهان است.