نقد و بررسی سریال ویوارد پاینز
پس از دیدن چند قسمت از این سریال کسانی که به فیلمهای ترسناک و معمایی خصوصا از نوع پلیسی و جنایی علاقه دارند، شیفته آن خواهند شد. ویوارد پاینز Wayward Pines سریالی است که از روی رمانی با همین نام ساخته شده است.
این سریال موضوع جدید و جالبی دارد که قابل تامل است و مخاطب را به خود جذب میکند.
داستان اینطور شروع میشود که یک مامور فدرال به نام ایتان به منظور پیدا کردن دو مامور دیگر که در شهری به نام ویوارد پاینز ناپدید شدهاند وارد این شهر میشود غافل از اینکه این شهر فقط جاده ورودی دارد و هیچ جادهای برای خروج ندارد.
یعنی فقط میتوان وارد این شهر شد اما نمیتوان از آن خارج شد.
ایتان پس از مدت کوتاهی متوجه رفتارهای عجیب و غریب مردم میشود که بسیار محتاطانه هستند انگار نوعی ترس در وجودشان است.
همین موضوع جوّ حاکم بر فیلم را کاملا دلهره آور میکند.
ایتان بهترین مامور سرویس مخفی امریکاست و خیال مخاطب را از اینکه او برای این ماموریت مناسب است راحت میکند.
موسیقی متن سریال خیلی خوب کار شده است و همان آهنگساز فیلمهای ارّه ، چارلی کلوزر است.
داستان سریال ویوارد پاینز
ایتان هرچه تلاش میکند از شهر خارج شود موفق نمیشود.
همه جای شهر قوانین شهر را نصب کرده اند:
1- فرار نکن.
2- در مورد گذشته صحبت نکن.
3- همیشه فرصت های جدید را قبول کن.
4- سخت تلاش کن.
5- خوشحال باش و از زندگیت لذت ببر.
او متوجه میشود که اکثر مردم از لحاظ درونی از شرایط موجود راضی نیستند اما ناچارند که این شرایط را قبول کنند و به شدت از قانون شکنی میترسند.
معدود کسانی هم که قصد دارند از شهر فرار کنند یا اینکه درمورد گذشته صحبت میکنند فورا در ملع عام اعدام میشوند!
به هرکسی در این شهر شغل و زندگی دادهاند، حتی همسر! بدون اینکه خودشان انتخاب کرده باشند.
آنها گذشته خود را به یاد ندارند و یکهو از خواب بیدار شدهاند یا به نحوی وارد این شهر شدهاند و به محض ورود توسط دولت به آنها خانه، شغل و همسر داده شده است.
مغز متفکر این شهر یک فرد مرموز و کوتاه قد است که قبلا دانشمند مهمی بوده است اما حالا ظاهرا به دیکتاتورها شباهت دارد.
دور تا دور شهر دیوارهای بلند با حصارهای الکتریکی ساخته شده است که مردم نمیتوانند از آن عبور کنند اما مهمتر دلیل این دیوارهاست.
چرا باید چنین دیواری دور شهر بکشد و مردم را قرنطینه کند؟!
گفته میشود دلیل آن موجودات ترسناکی شبیه زامبی هستند که به ادعای دولت تمام دنیا را نابود کردهاند و حالا فقط این عده کم از انسانها باقی ماندهاند و برای حفظ جان آنها و بقای نسل بشریت دور تا دور شهر دیوار کشیدهاند.
اما آیا واقعا بیرون از این دیوارها چنین موجوداتی وجود دارند؟
آیا دنیا واقعا نابود شده است؟
یا با دروغ مردم را برده خود کردهاند؟
اینها سوالاتی هستند که مانند خوره به جان ایتان افتاده اند و مغزش را دارند منفجر میکنند.
سریال خیلی خوب شروع میشود و خیلی خوب هم ادامه پیدا میکند اما فقط تا پایان فصل اول، چون به شخصیتهای اصلی وفادار نیست و بیرحمانه جای آنها را با بازیگران جدید تعویض میکند و در ادامه داستان نیز افت محسوسی میکند.
وقتی که دولت روی بچههایی که تازه به دنیا آمدهاند کار میکند تا نسل جدیدی از حاکمان آینده را تربیت کند همه چیز به یک تقلید لوس و بچگانه از سیستم نازیها بدل میشود و به داستان سریال لطمه میزند.
ایمان صدیقی / ذهن آموز