زودیاک نام مستعار یکی از معروف ترین و مخوف ترین قاتل های زنجیره ای در امریکا است که با تمام تلاش های صورت گرفته توسط پلیس، شناسایی او با شکست مواجه شد و تا به امروز دستگیر نشده است.
یک سری قتل در امریکا رخ می دهند و قاتل تقریبا هیچ ردی از خود به جای نمی گذارد به جز دو نفر که قرار بود کشته شوند اما زنده می مانند و به تنها شاهدان این پرونده برای پلیس تبدیل می شوند.
کارآگاهان و ماموران پلیس بارها روی این پرونده کار کرده و بعد از مدتی ناامیدانه دست از آن کشیده اند.
پرونده زودیاک یکی از بزرگترین قتلهای سریالی حلنشده همه دوران به شمار میرود.
پلیس برای حل این پرونده از بیش از 2500 نفر بازجویی کرد اما هیچگاه به طور قطعی نتوانستند قاتل را شناسایی کنند.
بیشتر قربانیان او افراد جوان و زنهای بین ۱۶ تا ۲۹ سال بودند.
او به مطبوعات و حتی به پلیس بیش از 20 نامه نوشت و در آنها قدرت پلیس را به تمسخر گرفت، حتی یک بار به یک برنامه تلویزیونی زنده زنگ زد و چندثانیه با مجری محبوب و مشهور آن دوران صحبت کرد.
4 نامه از میان نامه های زودیاک به رمز بودند که فقط دو نامه رمزگشایی شدند و دو نامه دیگر همچنان به صورت معما باقی مانده بودند تا اینکه سال گذشته یعنی در سال 2020 نامه سوم هم رمزگشایی شد.
اف بی آی تایید کرد که این پیام به درستی رمزگشایی شده است و هنوز هم برای تحقق عدالت به جستجوهای خود ادامه میدهد.
این پیام مرموز بعد از 51 سال با همکاری سه نفر از امریکا ، بلژیک و استرالیا سرانجام رمزگشایی شد.
در این پیام گفته شده:
“امیدوارم که تلاش برای گرفتن من سرگرم کننده باشد. من از اتاق گاز نمیترسم، این مرا زودتر به بهشت میفرستد چرا که من الان برده کافی دارم که برایم کار کنند.”
زودیاک در یکی از نامههای خود به مطبوعات ادعا کرد که ۳۷ نفر را کشته است. با این حال، پژوهشگران تنها هفت قربانی را تأیید کردند که دو نفر از آنها زنده مانده بودند.
اما پلیس تعداد قربانیان را بین 20 تا 28 نفر محتمل میداند.
بیشتر قتلها هنگام غروب یا شب انجام میگرفتند. این قتلها درون یک خودرو یا در نزدیکی آن انجام شدهاند. قاتل، هر بار از سلاح متفاوتی استفاده میکرده و صحنه جنایتها معمولاً مکانهای دورافتاده بوده است.
به نظر نمیرسد که انگیزه مالی یا تجاوز جنسی در کار بوده باشد.
آرتور لی آلن تنها مضنون اصلی پرونده زودیاک بود. یکی از دوستان او به سراغ پلیس میرود و میگوید او قبلا چند بار گفته که دوست دارد زوج های جوان را بکشد و برای پلیس نامه بنویسد و خودش را زودیاک معرفی کند.
پلیس فورا به سراغ آرتور رفت و در بازجویی او متوجه شدند که ساعت مچی این فرد مارک زودیاک است و اینکه چرا مارک ساعتش با نام مستعار قاتل یکی است توجه پلیس را بیش از پیش به او جلب کرد اما نهایتا شاهدی که قاتل را دیده بود گفت مطمئن نیست که او همان زودیاک باشد و صدایش با زودیاک فرق میکند.
آنها متوجه شدند که در روز یکی از قتل ها یک چاقوی خونآلود در خودروی آرتور وجود داشته اما خودش اظهار میکرد که از آن برای کشتن مرغ استفاده کردهاست.
اکثر تحقیقات پلیس و سرنخ ها به این شخص مرموز ختم شده بود حتی آنها به بهانه ای او را مدتی در زندان نگه داشتند و در این مدت هیچ خبری از زودیاک نبود اما سرانجام بعد از تست دی ان ای معلوم شد که او زودیاک نیست در نتیجه مجبور شدند او را رها کنند.
همچنین دست خط او با دست خط زودیاک همخوانی نداشت.
البته به عقیده من ممکن است او برای نوشتن نامه ها از دست خط شخص دیگری استفاده کرده باشد.
یک پلیس زن در سال 2012 در کتاب خود مدعی شد که زودیاک همچنان زنده است و اکنون 92 سال سن دارد.
پرونده زودیاک الهام بخش کتاب ها و فیلم ها و برنامه های تلویزیونی زیادی شده است. معروف ترین فیلمی که دراینباره ساخته شده فیلم زودیاک به کارگردانی دیوید فینچر است.