چگونه به اهداف خود دست یابیم؟

اکثر مردم خصوصا در دوران نوجوانی اهدافی دارند و از روش‌های مختلفی سعی میکنند به اهداف خود برسند.

تصور کنید می‌خواهید یک مجری خوب تلویزیونی بشوید.

شما هرچقدر هم این رویا را در ذهن بپرورانید و سعی کنید آن را جذب کنید، فقط زمانی یک مجری خوب خواهید شد که ویژگی‌ها و مهارت‌های یک مجری خوب مانند فن بیان قوی را کسب کنید.

یا کسی را در نظر بگیرید که میخواهد خلبان بشود، باید علاوه بر سلامتی بینایی، مهارت لازم را کسب کند.

پس همه چیز فقط خواستن و آرزو کردن نیست و باید شرایط آن را هم برای خود فراهم کنید.

نکته مهم اینجاست که برخی از این شرایط لازم هستند اما کافی نیستند.

مثلا تلاش کردن به تنهایی، استعداد داشتن به تنهایی، مثبت فکر کردن به تنهایی، باعث موفقیت نمیشوند.

به همین خاطر افراد سرانجام خیال میکند که یک راز جادویی وجود دارد که با دانستن آن میتوانند موفق شوند.

در واقع این کار مثل تغذیه مناسب و خواب کافی قبل از روز امتحان است که روی امتحانِ شما تاثیر دارد اما کل ماجرا این نیست. یعنی یک نفر هرچقدر هم که درس خوانده باشد کم خوابی یا گرسنگی میتواند بازدهی و نتیجه عملکرد او را در روز امتحان کاهش دهد حتی باعث شکست او بشود.

اما به اندازه کافی خوابیدن و تغذیه مناسب هم برای موفق شدن در امتحان کافی نیست و اگر یک نفر فقط این دو را رعایت کند اما درسی نخواند مسلما موفق نخواهد شد.

موفقیت ترکیبی از موارد مختلف است و در مورد هر نوع هدف فرق میکند.

نشانه‌ها و نمادها تاثیری در رسیدن به اهداف ندارند!

حقیقت این است که اکثر مردم نمیخواهند سخت تلاش کنند و دوست دارند راه صدساله را یک شبه طی کنند.

این افراد هیچ وقت به اهداف خود نخواهند رسید و اسیر قصه‌ها خواهند شد.

مردم به صورت ناخوداگاه به دنبال نشانه‌ها و نمادها میگردند و به آنها معنا می‌دهند.

در فیلم دور افتاده ، چاک نولاند بعد از یک حادثه به تنهایی در یک جزیره دور افتاده گرفتار میشود و تا روزی که نجات داده شود مجبور میشود تنهایی در آن جزیره زندگی کند و خودش را از گرسنگی و خطرات مختلف حفظ کند.

او شخصی متمدن است اما در آن جزیره مجبور است به خاطر شرایطی که دارد متفاوت زندگی کند، طوری که قبلا حتی تصورش هم نمیکرد.

کم کم هوا سرد میشود و او مجبور میشود با روش‌های ابتدایی مثل چرخاندن یک شاخه چوب داخل یک حفره چوبی آتش روشن کند.

هر چقدر تلاش میکند موفق نمیشود.

ناگهان چشمش به یک توپ والیبال میخورد که از وسایل مسافران چند متر دورتر از خودش افتاده است.

توپ طوری کثیف شده که طبق مقاله پاریدولیا که قبلا در سایت قرار داده شد، شبیه صورت آدمک به نظر میرسد.

تام درحالی که به آن نگاه میکند چوب را میچرخاند و ناگهان آتش روشن میشود.

او توپ را نشانه‌ای از کمک و موفقیت می‌پندارد و برایش با علف‌ها مو درست میکند و از آن لحظه به بعد توپ را با خودش همه جا میبرد و مثل یک بت یا موجود زنده با آن برخورد میکند.

در حقیقت توپ هیچ قدرتی ندارد و در زندگی عادی زمانی که او در یک شرکت معتبر کار میکرد امکان نداشت که از یک توپ انتظار کمک داشته باشد اما شرایط فعلی باعث چنین رفتاری شد.

همانطور که گفتم انسان‌ها همیشه به دنبال نمادها و نشانه‌ها میگردند، به همین خاطر در همه فرهنگ‌ها و کشورها یک سری چیزها نماد خوش شانسی یا بدشانسی هستند.

شما نباید فکر کنید که این چیزها میتوانند باعث موفقیت جادویی و یا حتی شکست در زندگی شما بشوند.

همچنین ممکن است برخی افراد از این نوع نگرش مردم سوءاستفاده کنند.

شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که چرا کریس انجل در اوایل کارش که هنوز زیاد معروف نشده بود آن شکل و شمایل عجیب و غریب را برای خودش درست کرده بود؟

حقیقت بسیار ساده است، او با این کار میخواست نظر مردم را بیشتر جلب کند و خودش را عجیب‌تر و قدرتمندتر نشان بدهد و مردم از روی ظاهرش فکر کنند که حتما قدرتی فرابشری دارد.

چگونه به اهداف برسیم؟

موفقیت‌های یک شبه هم در بطن خود تلاش‌های مکرری داشته‌اند.

به قول معروف باید پیوسته تلاش کنید تا آن شب جادویی که یکهو زندگی‌تان تغییر میکند فرا برسد.

شما باید ابتدا هدفی روشن و واضح برای خود داشته باشید.

هدفی که برایتان به قدر کافی مهم باشد تا انگیزه تلاش کردن برای آن را داشته باشید.

بعد از آن باید با تلاش هوشمندانه به آن برسید.

یعنی تلاش کردن بدون فکر و تکرار یک شیوه در اکثر مواقع جواب نمیدهد، بلکه باید با کمک قدرت فکر بتوانید مسیر را برای خودتان کوتاه کنید.

به عنوان مثال شما در اینستاگرام به خوبی میتوانید متوجه شوید که پیج‌هایی که ابتکار بیشتری به خرج داده‌اند موفق‌تر از سایر پیج‌ها هستند.

با ساختن پست‌هایی که برای عده بیشتری از مردم جذابیت دارند و قابلیت وایرال شدن دارند، میتوان با سرعت بیشتری پیشرفت کرد و ممکن است یک پست بیشتر از 100 پست باعث جذب فالوور شود.

در اهداف زندگی هم همینطور است. به خاطر داشته باشید تلاش هوشمندانه خیلی بهتر است تلاش بدون فکر است.