کتاب اعتراف های یک تبلیغاتچی پرفروش ترین کتاب دیوید اگیلوی نابغه تبلیغات مدرن از زبان خودش است که در آن رازهایی را در این حیطه برملا میکند.
14 سال پیش از نوشتن این اعتراف ها ساکن نیویورک بودم و یک دفتر تبلیغاتی باز کردم.
در آن زمان امریکاییها به چشم یک احمق به من نگاه میکردند و میگفتند:
اخه یک اسکاتلندی چی از تبلیغات میدونه؟!
ولی چندی بعد کار و بار من حسابی گرفت.
این کتاب را در طول تعطیلات تابستان 1962 نوشتم و امتیاز چاپ آن را روز تولد 21 سالگی پسرم به او هدیه کردم.
پیش بینی من این بود که فروشش حول و حوش چهار هزار جلد خواهد بود، ولی به زودی در کمال تعجیب دریافتم که در ردیف پرفروش ترین کتابها قرار گرفته است.
بعدا کتابم به 14 زبان دنیا ترجمه شد.
اصلا چرا این کتاب را نوشتم؟
اول از همه برای اینکه مشتری های بیشتری به سراغم بیایند.
دوم اینکه میخواستم شرایط ورودم به بازار سهام فراهم شود.
سوم اینکه میخواستم در دنیای تجارت اسم و رسمی پیدا کنم.
خوشبختانه به هر سه هدف رسیدم.
چند نکته از زبان دیوید اگیلوی درباره تبلیغات در کتاب اعتراف های یک تبلیغاتچی :
- مشتریان از ما بهترین کیفیت تبلیغ را میخواهند به همین دلیل خلاقیت را سرلوحه برنامه های خود قرار میدهیم.
- به نیروهای اجرایی قدرت عمل زیادی میدهیم تا بدون قید و بند و با آزادی تصمیم بگیرند.
- تنها بخش کوچکی از خلق یک اثر تبلیغاتی مرهون الهامها و نوگراییهای ذهن است. قسمت اعظم آن به دانش و سختکوشی فرد بستگی دارد.
- پیش از نوشتن تبلیغ باید با محصول آشنایی کامل پیدا کرد.
- ویراستاران بهتر از کسانی که کار تبلیغات انجام میدهند با اعجاز کلمهها آشنا هستند، باید از دانسته هایشان استفاده کرد.
- هرگز نباید تبلیغ محصولی که خانم ها مصرف کننده آن هستند را به آقایان واگذار کرد.
- یک تبلیغ خوب میتواند سال های سال استفاده شود و از قدرتش کاسته نشود.
- کسی که یک بار موفق شد درست تبلیغ کند، برای همیشه یک تبلیغاتچی باقی میماند.
- تیتر اصلی مهم ترین عنصر یک آگهی تبلیغاتی است و مانند اسم رمز ، مجوز ورود خواننده به فضای تبلیغ است.
- تعداد کسانی که فقط تیتر را میخوانند معمولا 5 برابر بیشتر از کسانی است که بدنه تبلیغ را میخوانند.
- تیتر باید در خواننده انگیزه ایجاد کند و وعده خوشایندی بدهد.
- وعده ای که به تحقق آن ایمان دارید را تیتر کنید و نگران طولانی شدن تیتر هم نباشید.