از کتاب یادداشت های مرد فرزانه، ریچارد باخ چند جمله کوتاه آموزنده را انتخاب کرده ایم:
- تو برای آنانی که راه ها و گزینه های دیگر را پیموده اند یک وهمی، آنها نیز برای تو وهم اند. باید بسیار از یکدیگر بیاموزید.
- تنها چیزی که تو را از رسیدن به رویاهایت باز میدارد، چشم پوشی از آنهاست.
- این است برترین حس درستم؟ این است مسیری که خواهان پیمودنش هستم؟ این است راهی که میتوانم والاترین استعدادهایم را در گذر آن بیابم؟
- تویی سازنده جلوه های پیرامونت. تویی پاینده و دارنده آنی که سزاوارش هستی، ملامت از آنِ که و افتخار از آن کیست؟ مگر تو. اراده تغییر از آن کیست؟ مگر تو.
- مهم نیست که چقدر با کفایت و شایسته ای. هرگز به زندگی بهتری دست نخواهی یافت مگر بتوانی تصورش کنی و بخواهی داشته باشی اش.
- فقط پندار تو! آری پندار توست. این جهان ساخته پندار توست. از یاد برده ای؟
- خودت باش، آرام و زلال و شاد. هر لحظه از خود بپرس: آیا واقعا خواهان انجام این کارم؟ و تنها زمانی انجامش بده که پاسخت آری باشد. بدین سان، آنان که از با تو بودن چیزی نمی آموزند دور میشوند و آنها که از تو می آموزند و از آنان می آموزی جذبت میشوند.
- آنگاه که بیاموزی چیست این گستره گیتی و چگونه است، ناخودآگاه اعجاز میکند. همانی که دیگران معجزه اش می خوانند.
- باور را فراموش کن، برای پرواز به باور نیازی نیست، درک پرواز بایدت.
- دغدغه است این است که چرا عجیبی و متفاوت، بیگانه ای و تنها؟ و همه دلیل این باشد که هنوز خانواده ات را نیافته ای.
- چه بسیارند آنان که زندگی ها را پشت سر گذاشته اند بی آنکه بدانند چه میدانند و چه می خواهند. از آنان مباش!
- تو را شاید حکمتی است برگزینش آنچه پیرامونت رخ میدهد. صبر پیشه کن و پیش برو. در بهترین طریقی که میشناسی. آنگاه در یک لحظه حکمتش را در خواهی یافت.