آگاهی برون حسی چیست؟

اینکه ما به رخدادهای جهان گرداگرد خود پی می بریم، چیزی است که از راه به کار گرفتن حواسمان فراهم می آید. یعنی از راه حواس است که می بینیم، می شنویم، می چشیم، و لمس می کنیم.
با این همه، برخی از دانشمندان معتقدند که بشر از راهی جدا از حواس نیز می تواند آگاهی هایی پیدا کند. آنان بر این باورند که مغز بشر دارای نیروهای ویژه ای است که هنوز بر ما کشف نگردیده است. بر اساس این انگار، می توان گفت که گاهی بشر به اطلاعاتی دست می یابد بی آنکه از یکی از حواس خود کمک گرفته باشد.
این فرایند ویژه، آگاهی برون حسی نامیده می شود؛ یعنی چیزی که بیرون از قلمرو حواس ما پدید می آید.
عنوان اختصاری این فرایند، به زبان انگلیسی (ای _ اس _ پی) یا اِسپ است.
از میان دانشمندان، بیشتر روان شناسان به مطالعه ی این موضوع پرداخته اند. آنان این گونه مطالعات را در قلمروی موسوم به روح شناسی انجام می دهند. این رشته مربوط به اموری می شود که برای آنها هیچ علت بدنی نتوان یافت.
می گویند (ای _ اس _ پی) بر سه نوع است:
نخست: گاهی دیده می شود که کسی قادر است افکار دیگران را بخواند، یعنی دریابد که در مغز شخص دیگری چه اندیشه ای می گذرد.
نوع دوم با ذکر این مثال روشن می شود:
زنی که در فلان شهر زندگی می کند، دختر خود را که در شهری دیگر اقامت دارد، در خواب می بیند که در حادثه ای مجروح شده است. آنگاه روز بعد خبری دریافت می کند حاکی از اینکه دخترش شب پیش، در حادثه ی اتومبیل، آسیب دیده است.
سوم: برخی در خود نوعی توانایی برای پیش بینی حوادث آینده، احساس می کنند؛ یعنی می توانند بیندیشند که در آینده چه رخ خواهد داد.
البته می دانیم که برخی از این چیزها بظاهر تحقق هم یافته است؛ با این وصف، در بیشتر موارد مشکل می توان صحت گزارشی را که نقل می شود، ارزیابی کرد. همچنین بسیاری می خواهند به «اسپ» اعتقاد یابند؛ ولی به یادداشت دقیق آنچه که براستی رخ داده است، نمی پردازند.
آزمایش هایی برای اثبات «آگاهی برون حسی» وجود دارد؛ ولی با این همه، اسپ برای بیشتر دانشمندان هنوز به صورت یک مسئله باقی مانده است.
جوزف بنکس راین، استاد دانشگاه «دیُوک» امریکا، مدت 25 سال سرگرم انجام آزمایش _ های گوناگونی شد تا ثابت کند که «آگاهی برون حسی» وجود دارد.
البته وی رهگذر این آزمایشها به اثبات نیروهای مختلف روحی بشر _ همچون غیب بینی، دورحسی (تله پاتی)، و پیشدانی _ نیز پرداخت.
در آزمون های مربوط به دورحسی، از یک دسته ورق استفاده می شود. پنج عدد ورق را با پنج علامت، مشخص می کنند بدین شرح: دایره، صلیب، ستاره، مربع و خطوط موج دار.
طرز انجام آزمون بدین گونه است که از شخص مدعی آگاهی برون حسی می خواهند که بدون نگاه کردن به علایم این ورقها، آنها را باز شناسد؛ یعنی همین طوری بگوید که کدام ورق، چه علامتی بر رویش نقش بسته است.
هرگاه این آزمون به طرق مختلف انجام گیرد و شخص بتواند به دفعات بیشتری ورقها را بازشناسی کند، به میزان نیروی آگاهی برون حسی وی پی می بریم.
در آزمون های مربوطه به دورحسی _ یا «تلپاتی» _ از شخص مورد آزمون می خواهند که اندیشه ی آزمایشگر را بخواند. آزمایشگر، ورق های مختلفی را در پیش روی خود می گیرد و شخص مورد آزمون، باید بتواند حس کند که آن ورق، کدام است.
در آزمون های مربوط به پیشدانی، شخص باید بکوشد تا توالی رویدادها را دریابد و آنها را پیشگویی کند. در این آزمون ها نیز از ورق یا وسایل دیگر استفاده می شود.
البته نظرات موافق و مخالف بسیاری درباره ی صحت این آزمون ها ابراز شده، ولی بطور خلاصه درست معلوم نیست که آیا نتیجه ی آنها اثبات «آگاهی برون حسی» بوده است یا خیر.
با این همه، بسیاری برآنند که نتایج بدست آمده دلالت بر وقوع چیزهایی دارد که نمی _ توان همه ی آنها را صرفا” تصادف پنداشت.
منبع: کتاب به من بگو چرا – جلد 5