مختصری در باب جیمز رندی

جیمز رندی یک استاد شعبده بازی بود که سعی میکرد راز افرادی که مدعی قدرت های ماورالطبیعه هستند را برملا کند. او از همان دوران نوجوانی که به کار شعبده پرداخت در این تصمیم بود که آیا بهتر نیست مردم را آگاه کند؟

او در دوران نوجوانی توانست دست یک کشیش را رو کند. کشیش وانمود میکرد که میتواند ذهن مردم را بخواند.

رندی در دهه 20، طالع بینی هایی را برای یک روزنامه محلی نوشت. این طالع بینی ها کاملا به صورت تصادفی منتشر میشدند و هیچ چیزی مانند ماه تولد و غیره در نظر گرفته نمیشد. رندی میخواست بفهمد که مردم چقدر بر اساس تلقین و باور، فکر میکنند که این طالع بینی ها درست است.

هیچ کس متوجه فیک بودن و تقلبی بودن این طالع بینی ها نشد و مردم به آن باور داشتند.

او از سال 1972 شروع کرد به مقابله با یوری گلر.

یوری گلر

یوری گلر مدعی بود که با قدرت ذهنش می تواند قاشق و چنگال و اجسام فلزی را خم کند. جدال گلر و جیمز رندی طولانی بود که قبلا در مطلب زیر به آن پرداخته ایم.

مستند دروغگوی صادق! جیمز رندی و جدال با یوری گلر

جیمز رندی با کمک چند فرد شناخته شده دیگر، مجله اکسپتیک را راه اندازی کرد و به مردم امریکا اندیشه نقادانه و شک گرایی را آموزش داد تا هرچیزی که میبینند را فورا باور نکنند.

او سالها برای مجامع علمی اجرا و سخنرانی کرد و تحسین بسیاری از افراد را برانگیخت.

یک بار شخصی بود به نام پاپوف که ادعا میکرد با قدرت ایمان میتواند بیماران را شفا بدهد. او در حضور مردم اطلاعات بیماران را به خودشان میگفت و مردم از اینکه او چگونه توانسته است یک غریبه را بشناسد شوکه میشدند.

جیمز رندی متوجه شد که یک سمعک بسیار ریز در گوش او وجود دارد و بعد فرکانس آن را شنود کرد و متوجه شد که همسر این مرد، اطلاعات افراد را به او میگوید.

او همه اینها را ضبط کرد و برای مردم پخش کرد. آن مرد رسوا شد و این اولین پیروزی بزرگ جیمز رندی بود.

در همه جای دنیا خصوصا در امریکا خرافات مدرن و عجیبی مانند تئوری های توطئه، شایعات و خرافات ضد واکسن، جنون یوفو و … وجود دارند. امثال جیمز رندی، آیزاک آسیموف و کارل سیگن تلاش میکردند تا مردم را به اندیشیدن درست و واقعی تشویق کنند و دست شیادان را رو کنند.

جیمز رندی چند سالی است که فوت کرده است اما موسسه او همچنان به کارش ادامه میدهد.

پاسخی بدهید