افشاگری یوری گلر درمورد حضور فرازمینی‌ها در زمین! مدرک سری از یوفوها
اخیرا یوری گلر، فرد مدعی قدرت های ماورایی که سالها پیش برای خم کردن قاشق و فلزات با قدرت ذهن معروف شده بود، مصاحبه ای افشاگرانه با یک شبکه تلویزیونی داشته که در آن گفته سالها پیش توسط مقامات امریکایی به ناسا و سازمان های سری امریکایی برده شده است تا در مورد بقایای یک یوفو نظر بدهد.
او چندین عکس که اصالت آنها تایید شده است هم در تلویزیون به نمایش گذاشت.
ناگفته نماند که در آن سالها دولت امریکا و چند سازمان علمی، توانایی های گلر را تایید کرده بودند و حتی برای تاثیر گذاشتن با قدرت ذهنش روی مقامات شوروی، او را به نشستی که در ژنو بود بردند.
اما بعدها پنتاگون و موسسه جیمز رندی اعلام کردند که گلر یک شعبده باز بسیار حرفه ای است و قدرت ماورایی ندارد.
>> لینک ویدیوی دوبله شده در یوتیوب
برویم سراغ مصاحبه:
مجری:
مهمترین چیز در واقع در این روزها، که مورد توجه مردم هستن اینه که
اونا اینجا هستن یا به اینجا میان؟
البته که منظور من بیگانگانی هستش که ناسا ، بالاخره اولین جلسه عمومی هم در مورد یوفوها برگزار کرد.
و حالا مقامات چی میگن؟
مهمتر اینه که چی نمیگن و چه چیزی رو مخفی کردن؟
یوری گلر در استدیوی ما در جریان این اتفاقات است.
خیلی ممنون آقای گلر، بابت حضورتون در برنامه ما
واقعا بابتش سپاسگزار هستیم
در خدمتتون هستیم با این پدیده ناشناخته
گلر:
خب، ببینین، من حرف های اونا رو باور نمیکنم
این ذهنیت منه
نمیخوام حرف زشتی بزنم، ولی بسیار عصبانی هستم
چون اونا اینجا هستن، فیلمی قدیمی از یوفوها وجود داره که میتونین در اون، صدای خلبان ها رو بشنوین
این فیلم توسط خود پنتاگون پخش شده
شما صدای جیغ خلبان ها رو میتونین بشنوین
و از این فیلم ها زیاده
ببینین من مطمئن نیستم که هر بشقاب پرنده یا شی پرنده ای ، موجود بیگانه داخلش باشه،
اما کاوشگرهایی هستن که اهل اینجا نیستن
من به شما تعدادی عکس نشون میدم که درواقع شواهدی هستن از چیزی که میخوام بگم
اما در واقع من با چشمان خودم چیزهایی رو دیدم
که مخم سوت کشید
بیاید بریم سراغ ورنر فون براون که یه نازی بود
جان اف کندی اونو به امریکا برد
ببینین اینجا در این عکس اون در آلمانه
اون یه نابغه بود، نابغه موشک
موشک V2 اون که در آلمان پرواز کرد
و بعدا از مغز اون، امریکا استفاده کرد که بتونه فضانوردانو به فضا بفرسته
بدون اون هیچ سفر فضایی وجود نداشت
ادگار میچل و فون براون، از طریق تماس های سازمان سیا، منو متقاعد کردن که با سازمان سیا همکاری کنم.
به من گفتن یوری، دکتر فون براون میخواد باهات ملاقات کنه
من چندان باب میلم نبود که با یه سرویس اطلاعاتی خارجی کار کنم و عواقبی میتونست داشته باشه
اما میدونی، کنجکاوی منو داشت میکشت
به همین خاطر بالاخره گفتم بزن بریم
6 ماه مونده بود به تاریخ سفر به ماه
منو بردن پایگاه مخفی ناسا
من یه دوربین مینُکس minox کوچیک همراهم داشتم، که خود سازمان سیا بهم داده بود
برادرزنمم باخودمم برده بودم و بهش میگفتم جاهایی که اجازه داشت عکس بگیره ازمون.
میدونستم بعدا هیچ کسی باور نمیکنه من با فون براون توی سازمان فضایی امریکا بودم
ببینین ایناهاش
این ادگار میچله، این ورنر فون براون، مامور CIA ، و من
ورنر یه تیکه فلز کوچیک از جیبش بیرون اورد و بهم نشون داد
گفت یوری اینو لمس کن و بگو چه حسی داری
لمس کردم و گفتم احساس میکنم متعلق به اینجا نیست
گفت حق با توعه
دنبالم بیا
منو بردن به این اتاق که یه گاوصندوق داخلش بود
خم شد و بازش کرد
یه تیکه فلز داخلش بود که تابه حال چنین رنگی ندیده بودم
انگار یه موجود زنده بود، انگار نفس میکشید
اونو بیرون آورد، سنگین نبود
گفت نگران نباش، لمسش کن
کف دستت رو بذار و بگو الان چه احساسی داری
دستمو روی قطعه فلزی گذاشتم
و گفتم این قطعا متعلق به زمین نیست
اون گفت حق باتوعه
این یه تیکه از بشقاب پرنده هستش
که در سیاره ما سقوط کرده
خب من همیشه به فرازمینی ها اعتقاد داشتم
وقتی بچه بودم حادثه ای توسط اونا برام اتفاق افتاد
اما از دهن دکتر فون براون این گفته بیرون میومد که ناسا رو به اینجا رسوند
این پایان داستان نبود
به من گفت با من بیا و منو به پارکینگ باز بردن
این عکس مربوط به قسمت پارکینگه
ساختمان هایی اونجا بودن
یه سرباز دری رو برامون باز کرد
و ما به پایین به سمت زمین رفتیم، که بهش قطب جنوب ناسا میگن
جایی بسیار سرد
چیزی تنم کردن
وقتی در اصلی باز شد وارد جایی مثل یخچال شدیم
من در این حین غش کردم
من به خاطر ارتباطم با سازمان های مختلفِ اطلاعاتی، نمیتونم واضح صحبت کنم
اما خلاصه بگم، فرازمینی ها اینجا هستن. حرف من اینه.
مجری:
خب ، آقای گلر دو سوال
من مخم سوت کشید
اول: چرا اونا رو پنهان میکنن؟
دو: چرا بیگانگان به ما اهمیت میدن؟
گلر:
خب ، بیایین با توجه بیگانگان شروع کنیم
احتمالا به خاطر زیبایی این سیاره
مجری:
اوه، این حس خوبی نداره.
گلر:
بله، خب اونا میلیاردها تن چوب روی این سیاره میبینن که شریان هایی داخلشون هست
ببینید ، بیایید به عقب برگردیم و ببینیم چند نفر یوفو دیدن
میلییییون ها نفر
خب شما نمیتونید بگید که همه اونا دروغ میگن!
به هیچ وجه نمیتونید
پس تقسیم بندی کردن
مثلا میگن 50 نفرشون دچار توهم شده بودن
نصف دیگه دروغ گفته بودن
مجری:
خب چرا؟؟؟؟ چرا به ما نمیگن؟
گلر:
دلایل خاصی وجود داره، من اونجا بودم.
یکیش تکنولوژیه. مسابقه تسلیحاتی.
کی قراره اولین باشه تو هرچیزی؟
کی قراره قوی ترین باشه؟
فناوری بشقاب پرنده باور نکردنیه
اونایی که ما دیدیم با چنان سرعتی پرواز میکنن که ما اصلا تکنولوژیشو نداریم
منتها میخوایم بدونیم و کسبش کنیم
میخوایم ازش استفاده کنیم
داستان اصلی اینه
مجری:
بزرگترین دشمنان بشریت
چین ، روسیه ، امریکا که همیشه هم در حال جنگن باهم
همه اونا یعنی تبانی کردن باهم
که این رازو حفظ کنن از ما؟
جلوگیری این دانش از ما مردم؟
گلر:
دقیقا، ببینید اگه این بیگانگان بد بودن و میخواستن مارو نابود کنن
خیلی وقت پیش از بین میرفتیم
اما اونا مثبت هستن
من فکر میکنم دیر یا زود تماس ما با اونا برقرار خواهد شد
من تخمین میزنم بین 15 تا 20 سال آینده تماس آزاد بین مردم و فرازمینی ها وجود خواهد داشت.
بیگانگان فرود خواهند آمد
حتی توی چمن کاخ سفید یا جلوی موزه لوور پاریس
و عاقبت بزرگی رو رقم میزنن
من بهش معتقدم
صدها میلیون نفر معتقدن.
از نظر ما، احمقانس که باور کنیم در این جهان عظیم تنها ایم
این همه فضا که نمیشه هدر بره
بیگانگان هستن و در حال بررسی ان.
مجری:
خب پس درواقع ما باید از بیگانگان فضایی بترسیم یا از دولتمردان؟
گلر:
خب معلومه از دولتمردان، البته اگه بیگانه نباشن.
شما میدونین که من نمیخوام وارد تئوری های توطئه بشم.
یه تئوری جالبی وجود داره که میتونین درموردش سرچ کنین
یوفوها در بالای جاهای مهم مثلا تاسیسات هسته ای، یوفو بالای جاهای مهم.
من احساس میکنم که اونا در حال توقف جنگ ها هستن
قرار بوده جنگ های بدتری در سراسر جهان رخ بده که اونا جلوشو گرفتن.
سلاح های هسته ای رو کنترل کردن.
مجری:
خب قبل اینکه برنامه تموم بشه بپرسم که این آگاهی و قابلیتی که شما دارین، این یک بار سنگینه براتون بوده یا یه موهبت؟
گلر:
اوه قطعا یه نعمته
من چیزهایی دیدم و با سازمان های خاصی در تماس بودم و هستم. اما به چشم موهبت نگاهش میکنم و چیز خوبیه.
بعد از برنامه شما یه قاشق پیدا میکنی و من برات با قدرت ذهنم خمش میکنم و میبینی که واقعا چیز خوبیه.
مجری:
اوه بله، بهترین روز برای من تا ابد خواهد بود.
خیلی خیلی ممنونم آقای گلر برای این دیدار مسحور کننده
ممنون